نگاهی به آثار نامزدهای هشتمین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی»

فرهنگ

85098
string(777) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"457.3125","_w":"813","_y":"10.84375","_x":"0","source":"\/news\/photo\/1403\/10\/23\/27bdc25f92fa804add485d90317f5b0a.jpg","_pr_css":"display: block; width: 160px; height: 94.2681px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateY(-2.13407px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" نگاهی به آثار نامزدهای هشتمین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی»

هیات داوران هشتمین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی» هفت مترجم را به عنوان نامزدهای دریافت این جایزه اعلام کردند، در این گزارش نگاهی به آثار ترجمه شده توسط این مترجمان شد.

به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، جایزه ابوالحسن نجفی با هدف بزرگداشت یاد این مترجم و تشویق مترجمان برای ارتقای زبان فارسی توسط مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار می‌شود. قرار است در هشتمین دوره این جایزه مانند دوره‌های قبل از بهترین ترجمه‌ رمان و مجموعه‌داستان کوتاهی که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده، با اهدای جایزه و نشان ابوالحسن نجفی تقدیر شود.

هیات داوران هشتمین دوره جایزه «ابوالحسن نجفی» متشکل از ضیاء موحد، مهستی بحرینی، عبدالله کوثری، حسین معصومی‌همدانی، موسی اسوار، امید طبیب‌زاده، آبتین گلکار با دبیری علی‌اصغر محمدخانی، بعد از بررسی ۸۱ اثر، هفت اثر را به عنوان نامزدهای این دوره جایزه اعلام کردند.

آبتین گلکار با ترجمه‌ رمان «آشیانه‌ اشراف» اثر ایوان تورگنیف، محمد همتی با ترجمه‌ رمان «مارش رادتسکی» نوشته‌ یوزف روت، زینب یونسی با ترجمه‌ رمان «زلیخا چشم‌هایش را باز می‌کند» اثر گوزل یاخینا، محمدرضا ترک‌تتاری با ترجمه‌ رمان «استاد پترزبورگ» نوشته‌ جی. ام کوتسی، احمد پرهیزی با ترجمه‌ رمان «ه ه ح ه» اثر لوران بینه، فرزانه دوستی با ترجمه‌ رمان «بیداری» نوشته‌ کیت شوپن، نرگس قندیل‌زاده با ترجمه‌ رمان «دروازه‌ی خورشید» اثر الیاس خوری، نیلوفر صادقی با ترجمه‌ رمان «در آمریکا» نوشته‌ سوزان سانتاگ برگزیدگان هفت دوره‌ گذشته‌ این جایزه بوده‌اند.

در این گزارش نگاهی به آثار منتخب هشتمین دوره از طرف هیات داوران این جایزه انداخته می‌شود.

کتاب «خشک‌سالی طولانی»

این کتاب نخستین رمان کنان جونز، بی‌گزافه‌گویی، پارادوکس انزوای عاطفی انسان حتی در حضور دیگران، خواسته‌ای متناقض اما درهم تنیده زندگی خانوادگی، کنار رفتن شیوه‌های قدیمی‌ترِ زندگی با رو کارآمدن زندگی مدرن و همزیستی همیشگی زیبایی و بی‌رحمی را به تصویر می‌کشد.

این رمان گرچه داستان زندگی‌ای سخت و زمخت را روایت می‌کند، زبان آهنگین جونز مثل نغمه‌ای زیبا بر روی تصویرِ چشم‌اندازی روستایی پخش می‌شود. زبان جونز زبانی گویا است؛ جمله‌هایش با ظرافتی شعرگونه سُرمی‌خورد و شما را به انتهای داستان می‌رسانند، تصویرسازی‌هایش تیز است و برنده اما دردِ خراشی را که می‌اندازد تا پایان داستان حس نمی‌کنید. این تصویرسازی‌ها به قدری شفاف و عمیق اند که ناخودآگاه خودتان را در یک روز بسیار گرم تابستانی در مراتع ولز حس خواهید کرد.

در جای جای کتاب شاهد چرخه زندگی و مرگ هستیم، چرخه‌ای که ریشه در خود طبیعت و همچنین طبیعت انسان دارد، با کوهی از سوالات درباره خواست‌ها و دغدغه‌ها. با جلوتر رفتن داستان، می‌بینید، که با وجود حجم کم کتاب چه میزان زندگی در آن جمع شده است، زندگی خانوادگی، زندگی انسان‌ها، زندگی حیوان‌ها، زندگی گیاهان حتی زندگی ماشینِ قراضه‌ای که گوشه مزرعه افتاده است و عجیب‌تر احترامی است که به هر کدام از این زندگی‌ها گذاشته شده؛ هیچ‌چیز حتی زندگی کوچک‌ترین حشرات، در برابر اتفاق بزرگ داستان دست کم گرفته نشده است.

کنان جونز نویسنده‌ ولزی، متولد ۱۹۷۵، اولین رمان خود خشک‌سالی طولانی را در سال ۲۰۰۶ منتشر کرده است. پس از آن در فاصله‌ی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ پنج اثر دیگر به چاپ رسانده که یکی‌شان به زبان ایتالیایی نوشته شده است. آثار جونز به زبان‌هایی مختلف در سراسر جهان ترجمه شده و داستان‌های کوتاهش در نشریه‌هایی مثل گرانتا و نیو ولش به چاپ رسیده‌اند. آثار متعدد او جوایزی نیز دریافت کرده‌اند؛ از این جمله می‌توان به کتاب «گودال» اشاره کرد که جایزه‌ کتاب سال ولز را از ‌آنِ خود کرد و همین‌طور یکی از داستان‌های کوتاه او که جایزه‌ ۱۵هزار پوندی داستان کوتاه ملی بی‌بی‌سی را در سال ۲۰۱۷ دریافت کرد.

کتاب «خشک‌سالی طولانی» نوشته کنان جونز، ترجمه زینب آزمند، در قطع رقعی، جلد شومیز، در ۱۲۱ صفحه، در سال ۱۴۰۲ توسط نشر زندگی روزانه منتشر شد.

کتاب «هم نوایی در پاییز»

باربارا پیم در رمان «هم نوایی در پاییز» داستان چهار نفر در اواخر میانسالی را روایت می‌کند. ادوین، نورمن، لتی و مارسیا در لندن دهه ۱۹۷۰ که تنها نقطه‌ اشتراک آن‌ها این است که کارمند اداره‌ای هستند و همگی از دردی مشترک در عذاب‌اند: تنهایی.

در این داستان، ادوین، لتی، مارسیا و نورمن که سال‌ها در همان دفتر کار کار کرده‌اند، اساسا چیز مشترک زیادی با یکدیگر ندارند. هر یک از آن‌ها به نحوی عجیب درگیر مشکلاتی هستند و از ارتباط با یکدیگر اجتناب می‌کنند. این یک داستان درباره پیر شدن است که به شکل‌های مختلفی تجربه می‌شود. در این کتاب، چهار شخصیت به سبک باربارا پیم حول یکدیگر می‌چرخند، اما نمی‌توانند به طور کامل و واقعی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. آن‌ها عادات و ویژگی‌های خاص یکدیگر را می‌شناسند، اما واقعیت و شخصیت واقعی یکدیگر را نمی‌فهمند. و وقتی یکی از آن‌ها به سمت زوال می‌رود، سه نفر دیگر تلاش می‌کنند که به او کمک کنند، اما در نهایت نمی‌توانند کمک زیادی بکنند. این کتاب شاید پیامی بلندآوازه نداشته باشد، اما قطعا بسیار شوخ، مشاهده‌گر و واقعی است.

«هم‌نوایی در پاییز» با طنز ملیح و سیاهش، با خوش‌بینی لجوجانه‌اش، اوج کار هنری درخشان باربارا پیم است. جهان این رمان، که اثری است کلاسیک و نوشته یکی از محبوب‌ترین و تحسین‌برانگیزترین رمان‌نویسان بریتانیا، هم خارق‌العاده است هم آشنا؛ و به این ترتیب غریب‌ترین وجوه زندگی روزمره را بر ما آشکار می‌کند. اثریست هنری‌، ظریف و نیز باشکوه...

باربارا پیم نویسنده اهل انگلستان بود که در دهه ۱۹۵۰ چند رمان در سبک کمدی‌ اجتماعی نوشت. «زنان فوق‌العاده» و «جامِ نعمت» از مهم‌ترین آثار او هستند. پیم تا دهه ۱۹۷۰ نویسنده‌ای شناخته‌نشده و قدرنادیده بود و آثارش با تأخیری تقریباً۲۰ ساله مورد توجه واقع شدند. رمان‌های باربارا پیم آثاری هنری‌اند که با اهداف بسیار دقیقی طرح‌ریزی شده‌اند و درک جنبه کمدیِ آنها به تشخیص محدودیت‌های زندگی بستگی دارد.

پیم رمان‌هایش را در دهه ۱۹۵۰ نوشته است، دهه‌ای همراه با قناعت و مقارن با زمانی که بریتانیا کم‌کم داشت خودش را از صدمات و لطمات اقتصادی و عاطفی و همچنین ویرانه‌های یک جنگ جهانی می‌رهاند و با از دست دادن یک امپراتوری جهانی کنار می‌آمد.

کتاب «هم نوایی در پاییز» نوشته باربارا پیم و ترجمه مزدک بلوری، در قطع پالتویی، جلد شومیز، در ۳۱۶ صفحه، در سال ۱۴۰۳ توسط نشر بیدگل برای بار دوم به چاپ رسید.

کتاب «مغز اندرو»

کتاب مغز اندرو، رمانی نوشته ادگار لارنس دکتروف است که اولین بار در سال ۲۰۱۴ وارد بازار نشر شد. اندرو در جایی نامشخص و همراه با همسخنی ناشناس، فکر می کند، حرف می زند و داستان زندگی خود را روایت می کند؛ او از عشق ها و تراژدی هایی سخن می گوید که او را به این نقطه از مکان و زمان رسانده اند. و همینطور که او اعتراف می کند و لایه لایه به عمق داستان عجیب خود پیش می رود، مخاطبان وادار می شوند درک خود از معنای حقیقت و خاطرات، مغز و ذهن، شخصیت و سرنوشت، دیگران و خویشتن را زیر سوال ببرند. رمان مغز اندرو، ما را به سفری در ذهن مردی می برد که، بیش از یک بار در زندگی اش، به شکلی تصادفی باعث به وجود آمدن اتفاقاتی فاجعه آمیز شده است.

ادگار لورنس دکتروف در ۶ ژانویه ۱۹۳۱ در برانکس نیویورک به دنیا آمد. مادرش «رز» و پدرش «دیوید ریچارد» نسل دوم مهاجران یهودی روس بودند. آنها بر اساس نام ادگار آلن پو، نام پسرشان را ادگار گذاشتند. دکتروف به کالج کنیون در اوهایو رفت و فلسفه خواند. پس از آن به نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا پیوست و به عنوان سرجوخه در سال های ۱۹۴۴–۱۹۴۵ در آلمان تحت اشغال متفقین خدمت کرد. پس از بازگشت از جنگ به نیویورک در یک شرکت فیلم سازی به عنوان خواننده و ارزیاب فیلم نامه مشغول به کار شد و به علت این که بیشتر فیلم نامه های وسترن می خواند، تحت تأثیر فضا و شخصیت های وسترن، اولین رمان خود را با عنوان به عصر سختی ها خوش آمدید در سال ۱۹۶۰ منتشر کرد. پس از کارهای ویراستاری و انتشاراتی، دکتروف در سال ۱۹۶۹ ترجیح داد که نویسنده تمام وقت باشد و بنابراین تمام توجه خود را به نوشتن معطوف کرد و به عنوان نویسنده مقیم به دانشگاه کالیفرنیا، ارواین رفت و در سال ۱۹۷۱ رمان کتاب دانیل را تکمیل کرد. او در این رمان به ماجراجویی های هسته ای آمریکا و پیامدهای آزمایش انفجار هسته ای می پردازد. دکتروف رمان بعدی اش را که اکنون مشهورترین اثر اوست، در سال ۱۹۷۵ با عنوان «رگتایم» روانه بازار کرد. این رمان بعدتر در فهرست ۱۰۰ رمان برتر به انتخاب کتابخانه مدرن قرار گرفت. دکتروف در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵ بر اثر عوارض ناشی از سرطان ریه در منهتن نیویورک درگذشت.

«مغز اندرو» نوشته ای ال دکتروف، ترجمه محمدرضا ترک تتاری، در قطع پالتویی، جلد شومیز، در ۲۳۲ صفحه در سال ۱۴۰۳ برای سومین دوره توسط نشربیدگل منتشر شد.

کتاب «دری در کار نیست»

کتاب «دری در کار نیست»، از یک جستار و یک رمان تشکیل شده است، جستار «مرد تنهای خدا» که وصفی است درباب تنهایی و تاملی است در انزوای بی‌انتهای بشری و بی‌پناهی او در مواجهه با آن انزوا. همچنین این جستار نیم‌نگاهی است به آن‌چه تنهایی با خود همراه می‌آورد؛ مرگ و یاس و اندوه و عاقبت، حس بی‌نهایت نیستی. ولف در این جستار بیان می‌کند که به‌شکلی تنهایی کشیده و طعم آن را قدری مزه‌مزه کرده است که رواست بیشتر از هرکس دیگر درباره‌ آن صحبت کند و حکم دهد. رمان «دری در کار نیست» در چهار قطعه بیان می‌شود و شخصیت جرج وبر را دنبال می‌کند که خود را در چالش‌ها و اندوه‌های درونی خود در جست‌وجوی هویت و چیستی خویش، در دست‌وپنجه نرم کردن با تنهایی و جامعه‌ی خویش می‌یابد. «دری در کار نیست» در واقع نسخه‌ فشرده‌تر از رمانی به قلم خود ولف است که پس از مرگ نابه‌هنگام او در ۳۸ سالگی چاپ شد و ولف در آن،‌ با لحن و بیانی لطیف و درون‌نگرانه به واگویی احساسات ظریف شخصیت مرکزی خود و همچنین‌ حس‌ها،‌ بوها، رنگ‌ها و صداها می‌پردازد و بر آن است که در نوشته‌ خود ماهیت تراژیک زندگی را نمایان کند و سایه‌ سنگین مرگ و نیستی را که بر گستره‌ غمناک حیات بشری رخت افکنده است در نوردد.

توماس ولف (Thomas Wolfe‎) ۳ اکتبر ۱۹۰۰ به دنیا آمد و ۱۵ سپتامبر ۱۹۳۸ درگذشت. یک نویسنده اهل ایالات متحده آمریکا بود. ولف برای نوشتن رمان «فرشته، به سوی خانه نظر کن!» معروف است. ولف چهار رمان طولانی و همچنین داستان های کوتاه، آثار نمایشی و رمان های زیادی نوشت. وی به دلیل آمیختن نثر بسیار اصیل، شاعرانه، راپسودیک و امپرسیونیست با نگارش زندگی نامه مشهور است. کتاب های وی که از دهه ۱۹۲۰ تا دهه ۴۰ میلادی تالیف و منتشر شده اند، به وضوح فرهنگ آمریکایی و آداب و رسوم آن دوره را منعکس می کند که از فیلتر دید حساس، پیچیده و فوق تحلیلی ولف گذشته اند.

کتاب «دری در کار نیست» نوشته تامس ولف، ترجمه امین مدی، در قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۳۶ صفحه توسط نشر گمان در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.

کتاب «پاییز فلوبر»

«پاییز فلوبر» نوشته‌ الکساندر پوستل، بازتابی از زندگی یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان فرانسوی، گوستاو فلوبر است. این رمان خوانندگان را به دنیای درونی و ذهنی فلوبر در یک دوره بحرانی از زندگی او می‌برد و داستانی آمیخته با تأملات شخصی و تاریخی را روایت می‌کند. پوستل با مهارت تمام، در این اثر داستانی صمیمانه، مبارزات درونی و خلاقانه فلوبر را با چالش‌های شخصی و حرفه‌ای‌اش درهم می‌آمیزد.

داستان در پاییز ۱۸۷۵ رخ می‌دهد، دوره‌ای که فلوبر با مشکلات متعددی از جمله بحران‌های مالی و افت حرفه ادبی خود مواجه است. او برای رهایی از این دشواری‌ها به خانه روستایی‌اش در کرواسه پناه می‌برد. در این محیط دور از هیاهوی پاریس، فلوبر با خود و آینده‌اش کلنجار می‌رود، در حالی که نامه‌نگاری‌هایش با دوستان و تأملاتش درباره ادبیات و جامعه، بخش مهمی از روایت را تشکیل می‌دهند. پوستل، فلوبر را نه تنها به‌عنوان نویسنده‌ای مشهور، بلکه به‌عنوان مردی تنها و درگیر با تردیدهای عمیق به تصویر می‌کشد. او در این دوران، با تغییرات ادبی و اجتماعی زمان خود احساس بیگانگی می‌کند و نسبت به کاهش تأثیرگذاری‌اش بر جامعه ادبی نگران است. با این حال، همچنان به هنر نوشتن و خلق آثارش وفادار باقی می‌ماند. «پاییز فلوبر» عمیقا به ماهیت خلاقیت و دشواری‌های زندگی یک هنرمند می‌پردازد. پوستل با نگاهی دقیق به شخصیت فلوبر، نشان می‌دهد که چگونه این نویسنده بزرگ حتی در اوج شهرت، دچار تردیدهای درونی درباره ارزش و اهمیت آثارش بوده است. در این رمان، میل بی‌پایان فلوبر به کمال در نوشتن و تأثیرات مخرب این تلاش‌ها بر زندگی شخصی او، به زیبایی توصیف می‌شود. علاوه بر این، مضامین انزوا، پیری و گذر زمان نیز به شکلی برجسته در رمان دیده می‌شوند. پاییز فلوبر در اینجا هم به معنای واقعی و هم به معنای استعاری به‌کار می‌رود، نشانگر دورانی از تأملات عمیق و درک فانی بودن زندگی و ناپایداری شهرت است. او در حالی که شاهد تغییرات اجتماعی و هنری زمان خود است، به‌طور فزاینده‌ای به گذرا بودن دستاوردهایش پی می‌برد.

«پاییز فلوبر» یک کاوش زیبا و عمیق از دوران پایانی زندگی گوستاو فلوبر است. الکساندر پوستل با نگاهی دقیق به این نویسنده بزرگ در دوران بحران‌های شخصی و حرفه‌ای، توانسته است رمانی تامل‌برانگیز خلق کند که خوانندگان را به درکی عمیق‌تر از موضوعات جهانی خلقت، میراث و گذر زمان دعوت می‌کند. این کتاب ادای احترامی است دل‌نشین به یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان فرانسه و به خوبی تصویری از ذهن مردی ارائه می‌دهد که با وجود موفقیت‌هایش، هرگز از تلاش برای رسیدن به کمال هنری دست نکشید.

اکساندر پوستل زاده ۲۹ آوریل ۱۹۸۲ در کلمب نویسنده فرانسوی است.در سال ۲۰۱۳ جایزه ادبی لاندرن (Landerneau) فرانسه و همچنین جایزه گنکور (Goncourt) برای نخستین رمان را برای اثر «یک مرد حذف شده» از انتشارات گالیمار (editions Gallimard) دریافت کرد. دانشجوی سابق مدرسه عالی لیون، در حال حاضر استاد ادبیات در کلاس مقدماتی در پاریس است.

کتاب «پاییز فلوبر» نوشته الکساندر پوستل، ترجمه ساناز ساعی دیباور، در قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۳۸ صفحه، در سال ۱۴۰۲ توسط نشر نی منتشرشد.

کتاب «مزاح بی پایان»

«مزاح بی پایان» نوشته‌ دیوید فاستر والاس، اثری بزرگ است که از روایت‌های مرسوم فراتر می‌رود و کاوشی پیچیده و غوطه‌ور از وضعیت انسانی، اعتیاد، سرگرمی‌ و جست‌وجوی معنا را ارائه می‌دهد.‌ این رمان، دایره‌المعارفی که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، به اثری مهم در ادبیات معاصر تبدیل شده است که به‌دلیل مهارت زبانی، ساختار پیچیده و بینش‌های عمیقش مشهور شده است.

عنوان «مزاح بی پایان» به یک فیلم تخیلی در رمان اشاره دارد، یک قطعه‌ سرگرمی‌ چنان فریبنده که باعث می‌شود بینندگان تا حدی بر آن متمرکز شوند که تمام جنبه‌های دیگر زندگی خود را نادیده گیرند.‌ این استعاره‌ مرکزی، زمینه را برای کاوش والاس در مورد ماهیت اغواکننده‌ی لذت، جست‌وجوی خوشبختی و پیامدهای امیال کنترل نشده، فراهم می‌کند.

روایت به شیوه‌ای غیرخطی آغاز می‌شود و چندین خط داستانی و مجموعه‌ی وسیعی از شخصیت‌ها را درهم می‌آمیزد.‌ این رمان در هسته‌ خود، حول محور خانواده‌ اینکاندنزا و ساکنان آکادمی‌تنیس انفیلد و مرکز بازپروری موادمخدر و الکل در نزدیکی آن می‌چرخد. شبکه‌ پیچیده شخصیت‌ها و داستان‌های فرعی، نشان‌دهنده‌ ارتباط متقابل زندگی‌ها و پیچیدگی تجربه‌ بشری است.

والاس از سبک نوشتاری غیرمتعارفی استفاده می‌کند که شامل پاورقی‌ها، پایان‌نامه‌ها و انحرافات است که به ساختار پیچیده‌ رمان کمک می‌کند.‌ این عناصر، لایه‌هایی از پیچیدگی را اضافه می‌کنند و از خوانندگان می‌خواهند بین روایت اصلی و مطالب تکمیلی حرکت کنند. پاورقی‌ها، به‌ویژه‌ بینش‌ها، حکایات و تفسیرهای اضافی را ارائه می‌دهند و درک خواننده را از متن غنی می‌کنند.

موضوع اصلی رمان، موضوع اعتیاد است که نه تنها از طریق سوء‌مصرف مواد، بلکه در روابط شخصیت‌ها با سرگرمی، لذت‌ و خواسته‌های خود آشکار می‌شود. والاس ماهیت دوره‌ای اعتیاد، مبارزه برای بهبودی و تأثیر عمیق انتخاب‌های شخصی بر افراد و جامعه را بررسی می‌کند.
«مزاح بی پایان» اثری متراکم و چالش‌برانگیز است. عنوان رمان به نمادی ‌از حلقه‌ی نامتناهی امیال، لذت‌ها و تعقیب‌هایی تبدیل می‌شود که افراد را در چرخه‌ای بی‌امان به دام می‌اندازد. نثر پیچیده‌ والاس و عمق فکری او، خوانندگان را دعوت می‌کند تا با پیچیدگی‌های روایت دست‌وپنجه نرم کنند و تجربه‌ خواندنی تأملی و مشارکتی را تشویق کنند.

«مزاح بی پایان» از دیوید فاستر والاس، یک تور ادبی است که طبقه‌بندی آسان را به چالش می‌کشد. عنوان به عنوان، دروازه‌ای به روایتی عمل می‌کند که پیچیدگی‌های بی‌نهایت وجود انسان، اعتیاد و جست‌وجوی معنا را بررسی می‌کند. سبک روایی نامتعارف والاس و بینش عمیق، «مزاح بی پایان» را به کاوشی چالش‌برانگیز و در عین‌حال پرارزش در مورد شرایط انسانی تبدیل می‌کند و ردپایی پاک نشدنی در ادبیات معاصر بر جای می‌گذارد.

دیوید فاستر والاس (David Foster Wallace) متولد ۲۱ فوریه ۱۹۶۲ و درگذشته ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸ نویسنده رمان و داستان‌های کوتاه و جستارنویس آمریکایی بود. او همچنین استاد دانشگاه پومونا در کلارمونت، کالیفرنیا و مقاله‌نویس بود. بیشترین شهرت والاس به خاطر رمان «شوخی بی‌پایان» (۱۹۹۶) بود که در سال ۲۰۰۶ توسط مجله تایم به عنوان یکی از «۱۰۰ رمان برتر انگلیسی‌زبان از سال ۱۹۲۳ تاکنون» معرفی شد. بسیاری او را جزو خلاق‌ترین نویسندگان معاصر می‌دانستند. وی برنده و نامزد دریافت چندین جایزه از جمله پولیتزر (۲۰۱۲) شد.

کتاب «مزاح بی پایان» نوشته دیوید فاستر والاس، ترجمه معین فرخی، در قطع رقعی، هزار و ۵۱۲ صفحه، جلد سخت، در سال ۱۴۰۳ برای بار سوم توسط نشر برج منتشر شد.

کتاب «هنر فرانسوی جنگ»

هنر جنگ فرانسوی چه‌طور چیزی‌ست؟ چه چیزی می‌توان از آن آموخت؟ آن‌هم وقتی ما رساله‌ای به سترگی «هنر جنگ» سن تزو داریم که سه هزاره، درس چگونه جنگیدن و پیروزی را ازآن آموخته‌ایم! فرانسوی‌ها که در سه جنگ مهم‌شان در قرن بیستم شکست خوردند(جنگ با آلمان، جنگ هندوچین و جنگ الجزایر)، گویی ابداع‌گر هنر چگونه شکست‌خوردن هستند در برابر هنر جنگ باستانی چینی و هنر چگونه پیروز شدن! آلکسی ژنی نویسنده و دانشمند علوم طبیعی فرانسوی، در رمان شگفت‌انگیزش، «هنر فرانسوی جنگ»، در دو بخش تودرتو، یک فرمانده‌ جنگ فرانسوی عاشق فلسفه و خوش‌نویسی و نقاشی چینی را به کندوکاوی فلسفی-شهودی دعوت کرده و سخت‌جانی و اندوه جنگاوری را با سیروسلوک در بازی نقش و سایه‌ هنر چینی تلطیف می‌کند. در همین حال و در مسیری دیگر، مردی مخمور از الکل را برابر تلویزیون و درحال تماشای جنگ خلیج فارس نشانده و نسبت جنگی که ژان بودریار معتقد بود یک ابرواقعیت است که رخ نداده و برساخته‌ رسانه‌هاست را با جنگ واقعی درون جامعه‌ فرانسه‌ سرشار از تبعیض، نابرابری و آشوب، به چالش می‌کشد. کتاب هنر فرانسوی جنگ، ماجراجویی سرشار از تنفر، خشم و ترسی‌ست که از دل قرمزی خون کشتگان، تصویر و خاطره را روایت می‌کند.

الکسی ژنی نویسنده فرانسوی متولد ۱۹۶۳ است. او در ۲۰۱۱ برنده جایزه گنکور شده‌است. مهم‌ترین کتاب او هنر فرانسوی جنگ است.

کتاب «هنر فرانسوی جنگ» نوشته آلکسی ژنی، ترجمه مریم خراسانی، در قطع رقعی، جلد شومیز، ۷۷۴ صفحه، توسط نشرنیماژ در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.

جایزه‌ «ابوالحسن نجفی» هرساله به منظور احترام و پاسداشت خدماتی که این مترجم و زبان‌شناس به فرهنگ و ادب و عرصه‌ ترجمه‌ این مرز و بوم کرده، به بهترین ترجمه‌ رمان یا مجموعه ‌داستان‌کوتاهی که در یک سال گذشته منتشر شده، اهدا می‌شود.


انتهای پیام/
منبع: ایرنا
دیدگاه ها
آخرین اخبار فرهنگ