مجید رضائیان، اولین سردبیر روزنامه ایران:

ما از «فیگارو» الگوبرداری کردیم

فرهنگ

85859
string(799) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"744.75","_w":"1324","_y":"69.625","_x":"0","source":"\/news\/photo\/1403\/11\/03\/fae12c09af9a01d0ce86f93857d449fb.jpg","_pr_css":"display: block; width: 160px; height: 106.828px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateX(1.31155e-14px) translateY(-8.4139px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" ما از «فیگارو» الگوبرداری کردیم

در راه اندازی و آغاز به کار موسسه فرهنگی مطبوعاتی «ایران» اساتید رسانه نقش پررنگی را برعهده داشتند و به تعبیری سنگ بنای اول روزنامه ای که امروز ۳۰ سال قدمت دارد، با همت والای ایشان گذاشته شد.

به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، دکتر «مجید رضائیان» جانشین مدیرمسئول و نخستین سردبیر روزنامه «ایران»  ایده اولیه تاسیس روزنامه را در سر پروراند و پس از طی پژوهش‌های تخصصی و کارشناسانه با بهره گیری از تجربیات داخلی و برون مرزی خود، در ابتدای بهمن ماه سال ۱۳۷۳ اولین شماره روزنامه را با مدیرعاملی وقت دکتر فریدون وردی نژاد  زیر چاپ برد. به مناسبت سی‌امین سالروز آغاز به کار «ایران»، سراغ این استاد ارجمند رفتیم تا از تجربیات و خاطرات او از مرحله ایده تا ظهور روزنامه‌ای که در دهه ۷۰ سمبل و الگوی سایر رسانه‌های چاپی کشور شد، بپرسیم. 

روزنامه «ایران» محصول یک مطالعه در دوره‌ای بود که مسئولیت پژوهش «ایرنا» را به عهده داشتم. برای تأسیس روزنامه، پژوهش‌های تخصصی متعددی انجام شد. به عنوان نمونه، بررسی کردیم که چه رسانه‌هایی در میان مردم اقبال بیشتری دارند یا خواندن چه مطالبی برای مردم جذاب است. پژوهش‌ها در نیمه دوم ۱۳۷۰ شروع شد و در سال ۱۳۷۱ به صورت نظرسنجی به اتمام رسید. البته از اهداف اولیه ایده شکل‌گیری روزنامه، یکی از پروژه‌ها هم این بود که خبرگزاری اصلی و ملی کشور، یک روزنامه هم داشته باشد. اتفاقاً این ایده هم حاصل یک پژوهش بود.

به لحاظ محتوایی برنامه اولیه چگونه بود و چه شد که این همه تغییر مثبت با ایده‌های نو و مدل جدید در آن زمان به کار بسته شد؟

از ابتدا به این مقوله اندیشیدم که روزنامه ویژگی‌های متفاوتی داشته باشد، از این رو تصمیم گرفته شد تا به سمت نوعی از روزنامه‌نگاری خبری- گزارشی گام برداریم. برهمین مبنا هم، نگاه روزنامه‌نگاری در ماکتی که طراحی شد، حاکم بود. البته در ابتدا این متد، موافقان زیادی نداشت اما پس از ارائه دلایل و توضیحات، کم کم استقبال بیشتر شد.

به صورت ویژه صفحات با روزنامه‌های دیگر آن دوران چه تفاوت‌هایی داشت؟

به عنوان یک کار جدید سعی کردم در ماکت کلی، صفحات ۳ و آخر متفاوت و نو باشند. در صفحات فیچر هم روابط بین‌الملل از صفحات دیگر جدا دیده شود. در صفحه گزارش هم نگاه متفاوتی وجود داشته باشد و پاره گزارش یا همان گزارش‌های کوتاه هم در روزنامه دیده شود. در تحریریه سرویس‌های متفاوتی مانند «آموزش» ایجاد شد. سرویس «آینه» هم برمبنایی که روزنامه به دولت و مردم تعلق داشت، پاسخگو بودن دولت درخصوص وعده‌های مطروحه را دنبال می‌کرد. صفحه آخر نیز کاملاً متفاوت از سایر صفحات شکل گرفت. همچنین صفحه حوادث با سایر رسانه‌ها تفاوت‌های عمده داشت. این بار در صفحه حوادث، اتفاقات شیرین هم گنجانده شد؛ آن سال با فراخوان روزنامه ۸ هزار زندانی بدهکار توسط مردم آزاد شده بودند و شب عید خبر این اتفاق خوب در صفحه حوادث ما منعکس شد. نکته مهم این صفحه هم در این بود که حوادث شیرین همیشه جنبه‌های آموزشی و فرهنگی هم داشتند. در حوزه آموزش هم همین نگاه مستقل را داشتم، از این رو این صفحه به صورت ویژه و جدا طراحی شد و اثرات خوبی هم به دنبال داشت. در صفحه اقتصاد نیز همین نگاه خاص دنبال شد. در این صفحه هر بحثی یک ستون جدا و مختص خود داشت که مرتب پیگیری می‌شد.

از صفحات که بگذریم، می‌رسیم به انتخاب مخاطب، نکته مورد توجه این روزنامه آن طور که به خاطر دارم، این است که به گونه‌ای مورد پسند هم نسل جوان که شامل دانشجویان می‌شد، بود و هم نسل‌های بالاتر. چطور شد که توانستید نظر یک طیف سنی گسترده را به خود جلب کنید؟

وقتی وارد انتشار شدیم با سرویس‌های متنوع و تحریریه متفاوت ۳ نسل را جذب کردیم. چون کار از ابتدا پژوهشی بود، من روی این مسأله هم با حساسیت کار کردم. در سفر به اروپا و مذاکراتی که با رسانه‌های مطرح مانند «لوموند» تا «اشپیگل» داشتم و در داخل هم با خیلی از روزنامه‌های مطرح، موضوع را به صورت تخصصی واکاوی کردم. ما نسل آغاز انقلاب بودیم، نسل اواخر دهه ۴۰، ۵۰ و ۶۰ هم در ساختار تحریریه دیده شد. تا در نهایت با یک چیدمان درست در گروه‌های سنی مورد نظر، به بهترین نتیجه دست یافتیم.

کدام روزنامه‌نگاران مطرح در تحریریه «ایران» اثرگذاری ویژه داشتند؟

آقایان بلوری، الهامی، بهزادی، سرهنگی، توکلی، مرحوم آل ابراهیم، اسلامی‌فر، جوانفکر، آقازاده، کردی و تنی چند از روزنامه‌نگاران مطرح دیگر در حوزه رسانه. با همکاری این بزرگان، به واقع ترکیبی از نسل‌های مختلف شامل ۳ نسل در تحریریه، اکسیری ایجاد شد که عامل حیات و انرژی جدیدی را بنا گذاشت و در نهایت هم اثرگذاری متفاوتی در خلق روزنامه اتفاق افتاد چرا که با پژوهش‌های انجام شده، جاهای خالی که در سایر رسانه‌های آن زمان وجود داشت، دیده شد و مواردی که تا آن روز در رسانه‌ها کمتر مورد توجه قرار داشتند، در ترکیب روزنامه جاگذاری شد. به این دقت کردیم که مخاطب چه چیزی کم دارد و به چه چیزی بیشتر توجه دارد و چه سبکی را می‌پسندد. با همین نگاه هم بود که توانستیم موفقیت را از آن خود کنیم.

یکی از تحولات رو به جلو در آن دوران و همان سال‌های اول شکل‌گیری روزنامه، جذب تبلیغات و آگهی بود، همان قدرتی که می‌تواند یک رسانه را سرپا نگه دارد و رو به جلو پیش ببرد. درخصوص تبلیغات چه متد متفاوتی به کار بستید؟

در حوزه تبلیغات باز هم رویه پژوهش به کار بسته شد. مدل بومی شدن توزیع و سازمان شهرستان‌ها را از «فیگارو» الگوبرداری کردم به ترتیبی که با تقسیم‌بندی درست نقشه جغرافیایی تا قبل از ۸ صبح روزنامه به دست خواننده می‌رسید. برای دریافت آگهی، بخش خصوصی با عنوان سازمان آگهی‌ها به روزنامه پیوست. ما با دست خالی روزنامه را راه انداختیم اما بخش خصوصی سرمایه‌گذاری خوبی برای دریافت آگهی‌ها داشت. بجز آن، شهرستان‌ها هم درآمدزا شدند و ویژه‌نامه داشتند. آگهی‌ها از همان سال اول درآمدها و هزینه‌ها را پایاپای کردند تا جایی که در سال دوم به سودآوری رسیدیم. علاوه بر آن مدیریت خدمات ارتباطی راه‌اندازی شد و از طریق آن، بخش خصوصی و شرکت‌های بزرگ که ویژه‌نامه می‌خواستند، با ما قرارداد می‌بستند. چنین مواردی هم برای روزنامه درآمدزایی داشتند.

با این توضیحاتی که ارائه دادید، «ایران» جزو پرمخاطب‌های آن زمان به شمار می‌رفت، تیراژ چقدر بود؟

۸۰۰ هزار درخواست تیراژ داشتیم اما ۲۰۰ هزار نسخه چاپ می‌کردیم یعنی هیچ روزنامه‌ای روی کیوسک باقی نمی‌ماند.

به عنوان آخرین سؤال، برای گردانندگان امروز «ایران» چه توصیه‌ای دارید تا با به کار بستن آن بتوانند گام‌های رو به جلو بردارند؟

در حال حاضر، روزنامه همچنان اعتبار بالایی دارد، با وجود ورود تکنولوژی‌های نو، «ایران» می‌تواند در فضای وب به راه خود ادامه دهد تا موفق‌تر عمل کند.

خبرنگار: مهسا قوی‌قلب


انتهای پیام/
دیدگاه ها