بهروز بهزادی از تفاوت‌های نسل اول روزنامه می‌گوید

«ایران» می‌تواند دوباره به میان مردم بیاید

فرهنگ

85877
string(853) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"543.9945648391098","_w":"967.1014486028619","_y":"183.16189608151657","_x":"460.25068232822616","source":"\/news\/photo\/1403\/11\/03\/5f1a051e5af64605849dcd411855c3c5.jpg","_pr_css":"display: block; width: 317.65px; height: 178.678px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateX(-76.1452px) translateY(-30.3028px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" «ایران» می‌تواند دوباره به میان مردم بیاید

اول بهمن سال ۱۳۷۳ وقتی روزنامه‌ای با نام وزین «ایران» قدم به عرصه مطبوعات گذاشت، تلاش داشت تا یک سر و گردن از روزنامه‌هایی که در آن دوران فعالیت می‌کردند، بالاتر باشد و با اقتدار و استقلال فقط پاسخ نیازهای مردم را از مسئولان طلب کند و منصفانه هم نگاه کنیم در این راه پیشقدم و سردمدار بود.

به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، بی‌تردید روزنامه ایران این پیشرفت را مدیون مدیران حرفه‌ای و باتجربه و کاربلد و روزنامه‌نگاران باانگیزه و مستعدی بود که دورهم جمع شده بودند تا نام ایران را پرآوازه کنند. حالا در آستانه تولد سی‌و‌یک سالگی روزنامه به سراغ بهروز بهزادی یکی از قدیمی‌ترین روزنامه‌نگاران کشور رفتیم که از اولین روزهای فعالیت روزنامه ایران با آن همراه بود و ناگفته‌های زیادی دارد. دکتر بهزادی این روزها سکاندار تحریریه روزنامه اعتماد است.

این روزها روزنامه ایران سی‌و‌یکمین سال آغاز به‌کار خود را جشن می‌گیرد، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین روزنامه‌نگاران نسل قدیم که از اولین روزها همراه «ایران» بوده‌اید، از شکل‌گیری این روزنامه برای‌مان بگویید.

روزنامه ایران در شرایطی وارد میدان شد که حدود یک‌سال قبل از آن روزنامه همشهری به‌عنوان اولین روزنامه تمام‌رنگی کشور با سرمایه‌گذاری شهرداری قدم به عرصه گذاشته و با پرداختن به مسائل مردمی و اجتماعی و البته سیاسی و اقتصادی جایگاه خوبی در جامعه پیدا کرده بود. از طرفی نیروهایی جذب کرده بود که یا نسل جدید روزنامه‌نگاری بودند یا نسلی که از سیستم روزنامه‌نگاری قبلی ابراز نارضایتی داشتند و احساس می‌کردند در حال درجازدن هستند و باید گامی تازه بردارند. این بود که یک انقلاب فرهنگی در روزنامه‌نگاری در حال شکل‌گیری بود و باتوجه به اینکه در آن زمان مردم نیز از سیاسی بودن روزنامه‌ها دیگر خسته شده بودند، یک روزنامه با بارقه‌های اجتماعی می‌توانست بسیار مورد توجه قرار گیرد.

در همین ایام بود که چند نفر از دوستانم با من تماس گرفتند و از راه‌اندازی یک روزنامه جدید خبر دادند که فریدون وردی‌نژاد، مجید رضاییان، حسین ضیایی و حسین الهامی از مدیران آن بودند. وقتی از من دعوت کردند که به روزنامه بروم و از نزدیک جریان کار را ببینم، به ملاقات حسین الهامی که از روزنامه‌نویسان قدیمی و حرفه‌ای و خوش‌قلم و از دوستان نزدیکم بود رفتم، ایشان از من دعوت به همکاری کرد و حتی به من حق انتخاب نیرو داد. در آن زمان وردی‌نژاد مدیرعامل ایرنا به عنوان مدیرعامل روزنامه، مجید رضاییان سردبیر و حسین الهامی سردبیر اجرایی بود. من در واقع جذب این تشکیلات شدم و به‌عنوان دبیر اقتصادی روزنامه شروع به‌کار کردم، چون اعتقاد داشتم که این افراد می‌توانند یک روزنامه خوب راه‌اندازی کنند.

نیروهایی که در روزنامه استخدام شده بودند یا از روزنامه کیهان و اطلاعات قبل از انقلاب بودند یا جوان‌های با استعدادی که آمده بودند کار یاد بگیرند و از تجربه قدیمی‌ترها استفاده کنند. روزنامه در دوران ریاست جمهوری آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی و با تأیید و تأکید ایشان و با تبلیغات بسیار وسیع و جذاب با نام «ایران» وارد عرصه مطبوعات کشور شد و خیلی زود موتور روزنامه ایران به حرکت درآمد و به‌سرعت جایگاه خود را بین مردم و مخاطبانش پیدا کرد. البته چند ماه بعد حسین الهامی از سردبیری اجرایی کناره گرفت و من به جای ایشان سکان تحریریه روزنامه ایران را در دست گرفتم و به عنوان سردبیر اجرایی از کار کردن با دبیران درجه یک و کاربلدی همچون محمد بلوری، محمدآقازاده و... و همچنین کادر فنی روزنامه لذت می‌بردم.

روزنامه ایران چگونه تبدیل به یک مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی بزرگ شد؟

مدتی که از راه‌اندازی روزنامه ایران گذشت، فریدون وردی‌نژاد به فکر راه‌اندازی روزنامه ورزشی مجزا با نام ایران ورزشی افتاد و سپس مجله ایران‌جوان و از همه مهم‌تر روزنامه ایران سپید که اولین روزنامه به خط بریل برای نابینایان بود، راه‌اندازی شد. هر سه این نشریات در جای خود جزو بهترین‌های عرصه مطبوعات شدند، بخصوص روزنامه نابینایان که به‌واقع حیرت و تحسین همگان را برانگیخته و بی‌نظیر بود. آن زمان هیچ‌جای دنیا روزنامه با خط بریل وجود نداشت. در ادامه روزنامه ایران دیلی که انگلیسی‌زبان بود نیز در کشور سرآمد شد. یادم می‌آید حتی سفارتخانه‌ها سر و دست می‌شکستند که خبرنگاران ایران دیلی را برای مصاحبه دعوت کنند و در خارج از کشور از اخبار این روزنامه نقل قول می‌شد. این‌گونه بود که روزنامه ایران در کمترین زمان به یک مؤسسه عظیم فرهنگی مطبوعاتی تبدیل شد.

سیر تحولات روزنامه ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سال‌ها قبل من در یادداشتی که برای سالگرد روزنامه ایران نوشتم، روزنامه را به سه دوره تقسیم کردم. این دورانی که تعریف کردم را به نام «ایران اول» نام‌گذاری کردم. دورانی که روزنامه ایران مقتدر بود، البته اگر هم دولتی بود اما خودش را کاملاً مستقل و مردمی نشان می‌داد، مطالب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری سطح بالایی منتشر می‌کرد و بین مردم جایگاه بالایی داشت. اما وقتی فریدون وردی‌نژاد از روزنامه رفت و عبدالرسول وصال جای او را گرفت، تغییرات زیادی آغاز شد. در آن زمان دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی نیز آغاز شد بود.

مجله ایران‌جوان در همین دوران تعطیل شد؟

ایران جوان در دوران «ایران اول» تعطیل شد. در آن زمان مجله ایران جوان که بالاترین تیراژ را در میان مجلات کشور داشت، با بهانه‌های مختلفی تعطیل شد، البته دلایل عجیبی هم برای این اتفاق داشتند، شاید تیراژ بالای ایران جوان که تا آن زمان بی‌سابقه بود یا پرداختن به زندگی لاکچری جوانانی که لباس‌های شیک می‌پوشیدند و اسکی می‌رفتند، شاید برای آن زمان نشان دادن زندگی این جوانان قابل هضم نبود. از طرفی جبهه مشارکت از سوی محمدرضا خاتمی برادر رئیس‌جمهوری شکل گرفته بود و شاید تصور می‌کردند سیاست‌های مجله ایران جوان می‌تواند در نتیجه انتخابات دور دوم خاتمی تأثیر‌گذار باشد. در نهایت هرچه بود، مجموعه این عوامل باعث تعطیلی ناگهانی ایران جوان شد. من هم بعد از این اتفاق یک دوره کوتاهی سردبیر ایران دیلی شدم و بعد هم کلاً از روزنامه ایران رفتم و روزنامه اعتماد را راه‌اندازی کردم.

از ایران دوم برای‌مان بگویید.

اما دوران ایران دوم در واقع از زمان ریاست‌جمهوری خاتمی شروع شد. خط‌مشی روزنامه برخلاف دوران قبل، دیگر نشان‌دهنده استقلالش نبود و علنی از دولت حمایت می‌کرد، در واقع ایران دوم روزنامه دولت و حزب شد. تا رسیدیم به دولت احمدی‌نژاد. در این زمان روزنامه فراز و نشیب‌های زیادی به خود دید و به عبارتی ارگان دفتر احمدی‌نژاد شد و از داخل ریاست جمهوری برای روزنامه تصمیم گرفته می‌شد. در همین زمان روزنامه برای اولین‌بار تغییر شکل داد. نیروهای جدید وارد روزنامه شدند و نیروهای حرفه‌ای قبلی یا تعدیل شدند یا به گوشه و کنار روزنامه تبعید شدند، حتی در اقدامی عجیب برخی افراد به دفتر روزنامه حمله کردند و به‌طور خلاصه بگویم خط و خطوط تغییر کرد و در واقع ایران سوم شکل گرفت.

با آمدن حسن روحانی به ریاست‌جمهوری، درواقع ایران چهارم ایجاد شد. محمدتقی روغنی‌ها مدیرعامل جدید روزنامه سعی کرد دوباره روزنامه را به مسیر معقول برگرداند، مشکلات مالی که گریبان روزنامه را گرفته بود حل‌و‌فصل کند، اما خب آن اتفاقی که باید نیفتاد، چرا که در این زمان شبکه‌های مجازی و رسانه‌های آنلاین تیراژ روزنامه‌ها را پایین آورده بود و رقابت فضای مجازی با رسانه‌های چاپی به مشکلات دامن زده بود. اینجا بود که روزنامه ایران اگر از دولت بودجه نمی‌گرفت، نمی‌توانست خودش را اداره کند، در حالی که در دوران اول و دوم ایران به قدری روزنامه درآمد داشت که اصلاً نیازی به کمک دولت نداشت.

وضعیت کنونی روزنامه ایران را در دولت جدید چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بعد از دوره ریاست اصولگراها بر ایران با ورود دکتر پزشکیان به عرصه ریاست‌جمهوری به‌طور قطع روزنامه ایران می‌تواند دوباره به روزهای اوج خود برگردد، اما این اتفاق مستلزم رعایت چند مورد است؛ اول اینکه بخش آنلاین روزنامه قوی‌تر شود، چون این روزها فضای مجازی و اینترنت جایگاه زیادی بین مردم دارد و جنم این کار در روزنامه دیده می‌شود. از طرفی روزنامه ایران می‌تواند با ارائه اخبار دست اول دولت و دسترسی به اخباری که دیگران به آن دسترسی ندارند، منبع خبری جدید دولت شود و موردتوجه مردم قرار گیرد. بی‌تردید با وجود رئیس‌جمهوری مثل پزشکیان که به دنبال ایجاد تغییرات بزرگ و مهمی در کشور است، روزنامه ایران می‌تواند با انتقال درست این اخبار جایگاه سابق خود را بین مردم دوباره پیدا کند.

خبرنگار: فرناز قلعه‌دار


انتهای پیام/
دیدگاه ها