شاهد احمدلو در گفتوگو با «ایران آنلاین» مطرح کرد؛
خاطره به یادماندنی از لحظه دریافت سیمرغ/ ادای دین به سینمای ایران با «شاه نقش»
فرهنگ
85907
کارگردان سینما و تلویزیون از تنوع ژانر و حضور کارگردانهای تازه کار بهعنوان مشخصه بارز جشنواره چهلوسوم فیلم فجر یاد کرد.
گروه فرهنگی ایران آنلاین: اسم و رسمش در میان سینماگران بهعنوان یکی از باتجربهها و کارکشتههای این عرصه محسوب میشود، هنرمندی اما نسبتا جوان با کولهباری از تجربه بازیگری و کارگردانی که پایش از ۱۳ سالگی به صحنه سینما باز شد.
شاهد احمدلو حالا سابقه درخشانی در عرصه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری دارد و نخستین تجربهاش با نقشآفرینی در فیلم «سرب» مسعود کیمیایی رقم خورد.
ساخت فیلم سینمایی «چند میگیری گریه کنی» و «مشمشه (سینما خر)»، از جمله کارهایی است که با اسم شاهد احمدلو به اهالی سینما معرفی شده، او همچنین تجربه همکاری با کارگردانهای بزرگی چون ساموئل خاچیکیان، ناصر تقوایی، داود میرباقری و علیرضا داوودنژاد را در پرونده هنری خود دارد.
حال، «شاه نقش» ساخته این کارگردان پیشکسوت راهی چهلوسومین جشنواره فیلم فجر شده است. در همین راستا گفتوگوی مشروحی با شاهد احمدلو داشتهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
گام بلندی برای طراوت و حس و حال جشنواره فیلم فجر
چه ارزیابی از فضای پیش از جشنواره و از ژانر فیلم های انتخاب شده دارید؟
دورههای گذشته جشنواره فجر که از آنها عبور کردهایم، مخدوش مسائل سیاسی و اجتماعی شده بودند. اما امسال فضای پیش از جشنواره نشان میدهد که گام مهمی برداشته شده است. این گام بلند یک طراوت، شور و حس و حالی را به این رویداد بزرگ فرهنگی بخشیده تا متفاوتتر و نزدیکتر به ذات جشنواره فیلم فجر باشد.
منظورتان از ذات اصلی جشنواره چیست؟
ذاتی که اشاره کردم، همان است که در سالهای دور برای جشنواره فیلم فجر شاهد بودیم و از تیترهای معروف و ورد زبان عاشقان سینما و فیلم میشود به یاد آورد. یادش بخیر در سرمای زمستان در برف بهمنماه صف میکشیدیم تا فیلمهای جشنواره را تماشا کنیم. حال به یک شکل دیگری و حالا نزدیکتر و با کمترین دستانداز جشنواره چهلوسوم در حالی برگزار میشود که شنیدهها حاکی از تنوع ژانرها و حضور کارگردانهای تازه کار است که خود همین به نظرم میتواند از مشخصههای بارز این جشنواره چهلوسوم باشد.
ارزیابی من هم مثل شما و دیگران است. یعنی اطلاعات جزئی که در مورد فیلمها میخوانم و دادههایی که براساس مطالعاتم به دست آورده ام یا شنیده ام در دسترس همگان قرار دارد.
امیدوارم امسال با یکی از متفاوتترین جشنوارههای فیلم فجر روبهرو باشیم. فضای پیش از جشنواره که تاکنون دارای حس و حال خوبی بوده و امیدوارم که در ادامه نیز اتفاقات خوبی را شاهد باشیم.
از چه زمانی جشنواره را پیگیری میکردید؟
من از کودکی در سینما بودم و به صورت حرفهای کارم را با کارگردانان بزرگ و حرفهای شروع کردم. طبیعتا به خاطر عشق و علاقه زیادی که به سینما داشتم از همان ابتدا همراه پدرم توانستم به جشنواره بروم و در تمام ادوار آن شرکت کنم و با علاقه آن را دنبال کنم.
خاطره به یادماندنی از زمان تحویل سیمرغ بلورین
یک خاطره جالب یا ماندنی از این همه سال که در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کردید، بگویید.
یک سری خاطرات مشترکی وجود دارد. همچون سختی کشیدن جلوی درب سینما برای تماشای فیلم در هوای سرد و برفی بهمنماه. خاطرم میآید یک سال برای فیلمی که بسیار مورد اقبال عموم قرار گرفته بود شیشههای سینمای آزادی از هجوم و فشاری که مردم از ذوق به داخل رفتن و تماشای این فیلم داشتند، شکست. پدرم به من میگفت یک روز تو هم باید فیلمی بسازی که برای دیدنش شیشههای سینما را بشکنند.
اما مهمترین خاطره شخصی خود من برمیگردد به ۲۴ امین دوره جشنواره فیلم فجر که این اولین ساخته سینمایی من یعنی «چند میگیری گریه کنی؟» برنده دو جایزه از جشنواره فجر شد. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل که نصیب حمید لولایی شد و جایزه ویژه هیئت داوران برای بهترین کارگردانی که سهم من شد. آن صحنهای که باید بالا میرفتم و جایزه سیمرغ را میگرفتم و در اوج این نیاز شخصی اما برای احترام به پاس زحمات بی کران پدرم ایشان را به جای خودم روی صحنه فرستادم تا جایزه من را دریافت کنند، این صحنه هیچگاه از ذهن من پاک نخواهد شد.
فرصتی برای دیده شدن فیلمهای بی اقبال
نظر به تجربه قابل توجهی که به واسطه شرکت در جشنواره فجر دارید جای چه چیز را در جشنواره خالی میبینید؟
در هرصورت هر جشنواره ای مقررات، اصول و ضوابط خودش را دارد و این مقررات و اصول اولیه در هر دورهای توسط شورای سیاست گذاری و دبیر جشنواره اعمال می شود که خاستگاه آنها در هر دوره متفاوت است، چرا که باید فرزند زمانه خویش بود.
در اخبار شنیدم که قرار است چندین فیلم خوب که کارگردان یکی از آن فیلمها را شخصا خیلی دوست دارم (حمید نعمت اله که دوستان خیلی قدیمی هم هستیم) در بخش جنبی یا در یک بخشی به نام «جشنواره جشنوارهها» به نمایش در بیاید که در واقع ظلمی به حقوق آنها نشود. بالاخره همه ما باید قبول کنیم که جشنواره فجر مهمترین رویداد فرهنگی، هنری و سیاسی ایران است و برای تک تک سینماگران هم حضور در این رویداد بزرگ اهمیت دارد، چون سالی یکبار و به این شکل گسترده برگزار میشود.
خوب است فیلمهایی که اقبال با آنها همراه نبوده در یک بخش دیگری خارج از مسابقه در جشنواره به نمایش گذاشته شوند و فرصتی برای دیده شدن داشته باشند، به عنوان یک سینماگر دوست داشتم این اتفاق رقم بخورد.
ادای دینم به سینمای ایران با «شاه نقش»
از فیلم «شاه نقش» که به جشنواره امسال راه پیدا کرده و نکات برجسته آن بگویید.
ابتدا بگویم که این فیلم کاملا خصوصی و شخصی است و بدون وابستگی به حمایت یا سفارش ارگان یا نهادی ساخته شده است. داستان فیلمنامه «شاه نقش» بر اساس یک داستان واقعی و برآمده از دل اجتماع و یک جامعه صنفی است. این فیلم بر اساس طرحی از خودم و نویسندگی هومان فاضل و تهیه کنندگی علی قائم مقامی است. یکی از مهمترین خصوصیاتی که «شاه نقش» نسبت به کارهای خودم دارد، این است که کمدی نیست اما شیرین است و نگاه ظریف طنزی به یک مسئله اجتماعی دارد. آن مسئله اجتماعی هم میتواند ملی و هم فراملی باشد، یعنی در تمام دنیا وجود دارد و آن هم انتخابات است.
کلیت اثر ریشه در علاقه و دغدغه شخصی و دیرینه من نسبت به سینما و سینماگران و روابط آنها چه در صحنه و چه در پشت صحنه دارد. این فیلم هم با یک رویکرد اجتماعی در مورد مجموعهای از افراد سینماست (هنروران و کتک خورهای قدیمی) که شاید همیشه در حاشیه بودهاند و متاسفانه آنطور که باید هیچگاه جدی گرفته نشدند و به اندازهای که برای سینما از قدیم تاکنون زحمت کشیدند به حقشان نرسیدند. ما تصمیم گرفتیم که با این نگاه «شاه نقش» ساخته شود که اگر حمایت علی قائم مقامی بهعنوان تهیه کننده نبود این فیلم ساخته نمی شد. امیدوارم مورد توجه مخاطبان عام و خاص قرار گیرد.
«شاه نقش» در واقع ریشه در زیست خودم دارد. حس میکردم که بالاخره یک جا و یک بار باید به صورت استاندارد و در قامت یک فیلم سینمایی و در زمان مشخص خودش در ادای دین به سینمای ایران ساخته شود. خدا را شکرمی کنم که این اتفاق با همراهی عاشقانه و صادقانه همکاران عزیزم در این فیلم رقم خورد.
۴ فیلم محبوب شاهد احمدلو
شاهد احمدلو کدام یک از از فیلمهایش را بیشتر دوست دارد؟
یک فیلم کوتاه به نام «سینما سگ» که در جشنواره های مهم داخلی و همچنین خارجی جوایز زیادی بدست آورد. یک مستند دارم به نام «پس از سکوت» که این مستند مستقل پشت صحنه فیلم «کاغذ بی خط» ناصر تقوایی را روایت میکند و مورد تحسین منتقدان و علاقهمندان جدی سینما قرار گرفت. فیلم اولم «چند میگیری گریه کنی؟» بهعنوان کارگردان فیلم اولی که سعی کرده بود فقط یک کمدی محض نسازد، فیلمی بسازد که دارای ارزشها و ویژگیهای تازه و منحصر به فرد خود در زمین بازی خودش باشد که خوشبختانه شد. اکنون هم «شاه نقش» را دوست دارم، البته بیشتر از همه فیلمهایم چرا که برای ساخت آن صبوری و تحمل کردم، دویدم، جنگیدم، ایستادم تا بتوانم یکی از داستانهای مورد علاقه خودم را به تصویر بکشم. رویایی دیرینه که اکنون به حقیقت پیوسته است.
در این میان فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی بسیاری از جمله «سه دونگ سه دونگ» را ساختم اما اگر بخواهم نام ببرم کدام مورد علاقه خودم هستند، همان ۴ مورد بود که عرض کردم.
شما با شخصیتهای بزرگی کار کردهاید اما هنوز هم فردی هست که دوست داشته باشید با وی همکاری کنید؟
جامعه سینما کثرت زیادی دارد، چه در صحنه و چه در پشت صحنه. خوشبختانه و به لطف خداوند و با حمایت پیشکسوتان و اساتید خودم از همان ابتدا با شخصیتها و چهرههای بسیار بزرگی در سینمای ایران کار کردهام. از جمله کارگردانانی همچون مسعود کیمیایی، ساموئل خاچیکیان، ناصر تقوایی، داود میرباقری، فیلمبردارانی همچون علیرضا زرین دست، محمود کلاری، ایرج صادقپور، مازیار پرتو آهنگسازان بزرگی همچون ناصر چشم آذر، تدوینگرانی همچون مهدی رجائیان، بازیگرانی چون فرامرز صدیقی، گلچهره سجادیه، هادی اسلامی، پرویز پورحسینی، جمشید مشایخی و جمشید هاشم پور همه و همه فرصتها و موقعیتهایی بودند که به من داده شد تا بتوانم از تعامل و همکاری با آنها لذت ببرم و لحظه به لحظه به تجربیات خودم برای رسیدن به موقعیتی که اکنون در آن ایستادم اضافه کنم. این مهم را بلوغ خودم میدانم که به این سرانجام رسیده است.
امیدوارم نه برای من، بلکه برای تک تک سینماگران و علاقهمندان جوانتر بهترین شرایط همکاری برای ساخت فیلمهایشان چه در صحنه و چه در پشت صحنه رقم بخورد.
تحصیلات آکادمیک و اکتسابی؛ بال پرواز هر علاقهمند به سینما
با توجه به تجربیات متعدد و متکثر شما در سینمای ایران، توصیه شما به افرادی که میخواهند وارد این حوزه بشوند چیست؟
مهمترین توصیه من عشق است. بعد از آن، خود عشق رازهایی را با خود میآورد. عشق که باشد دیگر صبر، پشتکار، انگیزه، ایمان، امید و به ویژه سواد، آگاهی و اطلاعات عمومی که در تحصیلات آکادمیک و تحصیلات اکتسابی خلاصه میشود. تحصیلات اکتسابی یعنی همان تجربیاتی که میتواند بال پرواز هر شخصی باشد که علاقهمند به کارگردانی و در کل سینما است.
آرزو برای سینمای ایران
با این همه علاقهای که به سینمای ایران دارید، آرزو شما برای این سینما چیست؟
آرزوی من برای سینمای ایران دوباره به اوج برگشتن است و ساخت فیلمهایی که در سینمای ایران جاودانه شوند. از این فیلمهای بزرگ در طول سینمای ایران کم نداریم، اما متاسفانه هرچه پیش میرویم این تعداد و این نامها کمرنگ تر میشود.
علت این موضوع را چه میدانید؟
دلیلیش هم این است که ما داریم عشق و صداقت را فراموش میکنیم و از آن فاصله گرفتیم. اکثریت افراد به فرش قرمزهای پوشالی فکر کرده و تمرکز دارند و به آن دل خوش میکنند. به پروپاگاندایی که دنیای مجازی برایشان ایجاد میکنند دل میبندند که اکثرا هم هزینه دارد. خلاصه زرق و برقهای تو خالی و سانتیمانتالی. مثل ویترین یک بوتیک شیک که شاید اجناس داخلش بنجل هم باشد.
در حالی که در زمانی فیلمهای ماندگاری همچون «گوزنها»، «ناخدا خورشید»، «دونده»، «سگ کشی»، «هامون» در این سرزمین ساخته شده و به یادگار در ابدیت تاریخ ماندهاند، چرا؟ چون سازندگان این آثار و نمونههای دیگر که مجال نام بردن نیست، هیچوقت و هیچگاه به اندازهای که در این دوران جدید آدمهایش در اسارت حاشیهها هستند تا متن، اسیر لایههای سطحی سینما و حواشی آن نبودند و فقط به اثر فکر میکردند نه عسل.
برای سینمای ایران آرزو میکنم که این دید سطحی به نگاهی عمقی برسد تا ریشهها گسترده شوند، چون ریشههاست که جاودانگی را رقم میزند نه خرده برگهای پاییزی.
فیلمسازان به کلیشهها بیشتر روی میآورند
و اینکه یه لیستی از دستمزد نجومی برخی بازیگران منتشر شد، تا جایی که در فضای مجازی هم خیلی بازخورد پیدا کرد، آیا حقوقها و دستمزدها تا این حد متفاوت هستند؟
هرجا که آب باشد، گِل هم هست. طبیعتا این موضوع هم از این قاعده مستثنی نیست. در هرصورت سینما هم مثل زندگی بالا و پایین دارد. با این بالا و پایینهاست که استقامت لازم برای دست و پنجه نرم کردن به دست آدم میآید. باید به اصل فکر کرد، اینها حواشی است. حواشی که میتواند لطمههایی به سینما بزند که البته زده است. به خاطر اینکه از عدالت فاصله گرفتهیم. از تعهد و اخلاق دور شدهایم. از معرفت و شخصیت جدا افتادهایم.
وقتی میگوییم عدالت یعنی عدالت حداکثری نه حداقلی. من دوست دارم که این عدالت حداکثری برای همه به اندازه خودشان باشد. هر آدمی به اندازه عیار حقیقی خودش قد بکشد نه اینکه قدش را با جار و جنجال و عوامفریبی بلند کنند.
در هر صورت به خاطر خاستگاه مخاطب حداکثری این روزهای سینما، سینماداران، تهیه کنندگان و پخش کنندگان بر اساس اصول خاصی میتوانند ریسک کنند تا فیلمی تولید شود. برای اینکه این ریسک پذیری به کمترین حد ممکن برسد، طبیعتا به کلیشهها بیشتر روی میآورند. این کلیشهها هم قیمت خودشان را دارند. این روال آرام آرام تبعیض را هم رواج داده است. در مورد فاصله طبقاتی در سینما حرفها بسیار است که در این مجال نمیگنجد.
در پایان اگر نکته تکمیلی هست، بفرمایید.
آرزوی موفقیت میکنم برای تک تک سینماگرانی که امسال در جشنواره فیلم فجر اثری از آنها به نمایش در میآید. امیدوارم چهلوسومین دوره جشنواره، رویدادی باشد که دوباره مخاطبان راستین خودش را با همان سطح علاقه قدیمی و انتظارات دیرینهشان از فیلمها به گستره سینما برگرداند.
انتهای پیام/