گزارش «ایران» از جلسه رونمایی کتاب «دولت، جنگ، سرمایهداری»
تحلیل جامعه با الگوی مایکل مان
فرهنگ
86677
پروفسور مایکل مان از سرآمدان جامعهشناسی تاریخی و استاد برجسته تحقیقات جامعهشناسی دانشگاه یوسیالای (UCLA) امریکاست که در دانشگاههایی چون آکسفورد، کمبریج، اسکس و اقتصاد لندن تدریس داشته است.
به گزارش گروه فرهنگی ایران آنلاین، اصلیترین پروژه فکری او در کتاب چهار جلدی «منابع قدرت اجتماعی»، «فاشیستها»، «سویه تاریک دموکراسی» و «امپراطوری آشفته» آمده است که توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شدهاند. دال مرکزی اندیشه «مان» تکوین و توسعه دولت مدرن است؛ مدلی که چهار مؤلفه ایدئولوژی، اقتصاد، سیاست و ارتش (شرایط نظامی) را شامل میشود. او در محافل آکادمیک به «نظریهپرداز قدرت» شهرت دارد و دانشهایی چون جامعهشناسی، تاریخ، علوم سیاسی و روابط بینالملل بسیار متأثر از آثار و آرای او است. به تازگی کتاب «دولت، جنگ، سرمایهداری» او به قلم میلاد یزدانپناه و به همت انتشارات نگارستان اندیشه به فارسی ترجمه شده است. به این مناسبت، سیونهمین عصر دوشنبههای بخارا با همکاری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه به رونمایی و معرفی این اثر اختصاص یافت که دکتر محمد فاضلی، جامعهشناس و دکتر حجت کاظمی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران از جمله سخنرانان این جلسه بودند.
نظریهپرداز قدرت
دکتر حجت کاظمی، جامعهشناسی تاریخی را پلی بین جامعهشناسی و تاریخ معرفی کرد و سنتهای جامعهشناسی تاریخی را در چهار دسته نشاند: 1. مکتب آنال که نقطه آغاز خود را بر جغرافیا میگذارد
2. مکتب مارکسیستی که با استفاده از مفاهیم شیوه تولید و ماتریالیسم تاریخی به تحلیل جوامع میپردازد 3. سنت دورکیمی که از تقسیم کار اجتماعی و اشکال همبستگی به تحلیل جوامع میپردازد 4. سنت وبری؛ در این سنت تبیینها چند علیتی هستند و تحولات تاریخی از کنار هم قرارگرفتن تصادفی مجموعهای از ساحتها و ایدهها شکل میگیرند. ماکس وبر در حالی بر دو موضوع مهم دولت و سیاست متمرکز میشود که بقیه جامعهشناسان تقریباً این دو حوزه مهم را رها کردهاند. کاظمی معتقد است مایکل مان هم با دید و خوانش وبری به تحلیل جوامع میپردازد.
اما این که دیدگاه مایکل مان و خوانش آثار او چه فایدهای برای تاریخ ایران دارد، پرسشی بود که کاظمی چنین آن را تبیین کرد: «مایکل مان با ابداعات مفهومی جدید از قبیل قدرت زیرساختی و تمایز آن با قدرت سرکوبگر و همچنین در کانون قرار دادن مفهوم دولت در مطالعات جامعهشناسی تاریخی، اصولی را پایهگذاری کرد که ما میتوانیم برای خوانش جدیدی از تاریخ ایران از آن بهره ببریم.»
استاد دانشگاه تهران، سنتهایی را که در مطالعات تاریخی ایران وجود دارد چنین روایت کرد:« ما در بررسی تاریخ ایران، یک سنت دیرینه داریم که تاریخ را بدون توجه به مقولات جامعهشناختی، صرفاً روایت میکند. دومین سنت مهم، سنتی است که حزب توده در ایران آن را بنیان نهاد و با نگاه جامعهشناختی و دید مارکسیسم ارتدوکس به خوانش تاریخ ایران پرداخت که در این سنت، کل تاریخ ایران جدال بین طبقات و دولت است. سنت بعدی سنتی بود که قبل از انقلاب اسلامی با افرادی چون محمدعلی خنجی آغاز شد و از شیوه تولید آسیایی مارکس و استبداد شرقی کارل آگوست ویتفوگل وام گرفت که این سنت در آثار محمدعلی همایون کاتوزیان به نوعی به بلوغ رسید؛ در این خوانش از ایران، با دولت قدرتمندی مواجه هستیم که توسعه و دموکراسی را نادیده گرفت، اما مایکل مان با تمایز بین قدرت زیرساختی و قدرت سرکوبگر معتقد است دولت سنتی شاید خودکامه باشد اما به لحاظ زیرساختی دولتی ضعیف است که نمیتواند جامعه را کنترل کند. در ایران نیز دولت، قدرت زیرساختی از قبیل تنظیم مالیه و نفوذ در جامعه را به قدر کفایت نداشت. خوانش تاریخ ایران با این دید جدید میتواند کلید فهم بسیاری از مشکلات تاریخی ما باشد. «مان» در کتاب دیگری به نام «سویه تاریک دموکراسی» معتقد است ارتباطی سیستماتیک بین دموکراسی شکننده و نسلکشیهای قرن بیستم وجود دارد، پس صرف یک دموکراسی شکننده کافی نیست و ابتدا باید یک دولتسازی قوی شکل گیرد.
دولت سازی مقدم بر دموکراسی
دکتر محمد فاضلی توجه مایکل مان به پدیده دولت و استقلال آن را گام مهمی در اصلاح بسیاری از کجفهمیها در جامعهشناسی تاریخی دانست و کار بزرگ مایکل مان را چنین توصیف کرد: مایکل مان توجهها را به دولت برگرداند. حرف مایکل مان این است که علوم اجتماعی به طرز غریبی از توجه به دولت به عنوان پدیدهای مستقل رها شده است. توجه نداشتن به دولت پدیده صلحگرایی آرمانی را رواج داده در صورتی که جوهره دولت در جنگ است. «مان» پدیده جنگ را محصول ژئوپلیتیک میداند و از این تحلیل که «سرمایهداری باعث جنگ است» اجتناب میکند. او با ظرافت خاصی بین «قدرت زیرساختی» و «قدرت سرکوبگر» تمایز قائل میشود. فاضلی معتقد است با الگویی که مایکل مان ارائه میدهد، میتوان پدیده دولت را در ایران به لحاظ تاریخی مورد بازخوانی مجدد قرار داد و ریشه بسیاری از مسائل امروزمان را در این نگاه تاریخی جست.
فاضلی با اشاره به نگاه متفاوت مایکل مان به ماهیت دولت و اینکه او فرآیند دولتسازی را بر دموکراسی مقدم میداند به نظر فوکویاما اشاره کرد که برای توسعه سه مرحله «دولتسازی»، «حاکمیت قانون» و «حرکت به سمت دموکراسی» را برمیشمارد. فاضلی با ذکر این دو دیدگاه گفت که در ایران برعکس این جریان را شاهد بودهایم به این معنا که میل به دموکراسی وجود داشت اما دموکراسی برای دولتی که قدرت زیرساختی نداشت.
فاضلی تصریح میکند که مایکل مان در این کتاب متذکر میشود دولت صرفاً و فقط مکان مبارزه طبقاتی، نمود قدرت حاکم، عامل انسجام اجتماعی و... نیست بلکه دولت سازمان فضایی-اجتماعی متفاوتی است، دولت بازیگری مستقل از اقتصاد و ایدئولوژی است و اساساً دولت پدیدهای مستقل است. با توجه به اینکه مایکل مان دارای دیدی نئووبری است، وبر اصلی دارد مبنی بر اینکه نهایت عقلانیت یک سازمان یا دولت، در نوع بودجه آن است، چرا که بودجه نماد یک کشور است و به این اعتبار، در این کتاب بهترین نقطه برای شروع تحلیل یک جامعه را بررسی بودجه آن جامعه میداند و در کتاب خود تاریخ مالی بریتانیا را از سال 1155 تا 1815 بررسی کرده است.
فاضلی به این نکته هم اشاره کرد که در ایران کسانی که با این ابزار به تحلیل دولت و جامعه پرداختهاند به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسند و مایکل مان در این کتاب ابزار جدید و بسیار مناسبی برای تحلیل جامعه ایران به دست میدهد که متأسفانه تاکنون در ایران مغفول مانده است و اگر از سوی محققان ما مورد استفاده قرار گیرد، میتواند فهم بهتری از جامعه ایران به دست دهد.
رضا ملکی
خبرنگار
انتهای پیام/