دولت چگونه برنامه ها را اولویت بندی کند؟

ایجاد « هم مسألگی» گام اول پزشکیان

فرهنگ

86871
string(856) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"1429.5000000000002","_w":"2541.3333333333335","_y":"154.12618532764668","_x":"1.776038428066852","source":"\/news\/photo\/1403\/11\/17\/c693afffac21330ece6806af274096db.jpg","_pr_css":"display: block; width: 161.175px; height: 107.471px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateX(-0.111818px) translateY(-9.70364px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" ایجاد « هم مسألگی» گام اول پزشکیان

عدم «هم‌مسألگی» به راحتی می‌تواند یک سیستم را مختل کند و از کار بیندازد؛ به‌طوری که یک روز نرخ دلار را بالا بکشد، یک روز میزان تولید را پایین آورد، یک روز شیر خشک را نایاب کند و روز دیگر در قامت ناترازی برق و بحران آب و مهاجرت نخبگان ظاهر ‌شود.

به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، همه اینها ناامیدی و بی‌افقی را به جامعه تزریق می‌کند که در نهایت به «فرسودگی اجتماعی» ختم می‌شود؛ همان پدیده‌ای که علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهوری، خطاب به مسعود پزشکیان هشدار داد که آقای رئیس‌جمهوری فرسودگی اجتماعی را دریابید: «جناب آقای پزشکیان در این مدت که بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته‌اید، به بسیاری از نارسایی‌های اقتصادی و لزوم سرمایه‌گذاری بیشتر پی برده‌اید. به فرسودگی‌ها و منفی شدن نرخ سرمایه‌گذاری در ایران به خوبی واقف شده‌اید. اما می‌خواهم از پدیده دیگری برای شما رونمایی کنم که شاید کمتر به آن پرداخته شده باشد و آن فرسودگی اجتماعی است. مردم ایران بسیار خسته‌اند. نسل‌های جدید نوعی عصیان را تجربه می‌کنند. ترمیم این فرسودگی اجتماعی نیازمند بازسازی اجتماعی است... آنهایی که امروز بر سر قانون عفاف و حجاب و مسائلی مثل فیلترینگ و FATF کماکان بر عقاید نادرست خود پافشاری می‌کنند مفهوم فرسودگی اجتماعی را نمی‌دانند و حتی اگر هم ناگزیر از فهم آن شوند باز هم احاله به دشمنی فرضی می‌کنند.» اما «هم‌مسألگی» چطور می‌تواند ما را از بحران فرسایش اجتماعی گذر دهد و امیدآفرین شود.
 
هم‌مسألگی چیست؟
یک سیستم وقتی «هم‌مسأله» نیست اولویت‌های متفاوتی برای سیاستگذاری و صرف هزینه پیدا می‌کند؛ به عنوان مثال بخشی از سیستم، نیروها را برای «رفع تحریم» بسیج می‌کند بخشی دیگر برای «دفع بی‌حجابی»؛ بخشی از این سازوکار برای «مذاکره» سینه سپر می‌کند و بخشی دیگر برای «پاسخ به تجاوز دشمن»؛ گروهی به «افزایش سرمایه‌ اجتماعی» می‌اندیشند و گروهی دیگر به «افزایش سرمایه شخصی»؛ عده‌ای برای «جذب نخبگان» برنامه‌ریزی می‌کنند و عده‌ای دیگر برنامه‌سازی می‌کنند تا بگویند «هر کی ناراضی است؛ جمع کند و برود!»؛ جماعتی استفاده از «تکنولوژی‌های روز» را حق جامعه می‌دانند و جماعتی دیگر «فیلترینگ» را پیش پای او می‌گذارند؛ دستگاهی محمدجواد ظریف و محسن رنانی را متخصص می‌شناسد و به کار می‌گیرد؛ دستگاهی دیگر آنان را «تهدید» می‌پندارد و به «تحدید»شان رأی می‌دهد...
توافق نداشتن بر سر مسائل کشور و اولویت‌بندی آنها، باعث «انباشت مسائل»، «بن‌بست مسائل» و «تکرار مسائل» شده است و ساخت چشم‌انداز برای آینده را از مردم و سیاستگذاران گرفته است.
   
پس دولت چه می‌کند؟
دولت پزشکیان این اعوجاج را به خوبی تشخیص داده است و تلاش می‌کند این «هم‌مسألگی» را ایجاد کند تا نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نهادهای مختلف اجرایی و سیاستگذار را بر سر مسائل کشور و اولویت‌بندی آنها، به توافق برساند تا اجزای مختلف سیستم یکصدا و هم‌راستا شوند و از دل آن «کارآمدی» به بار نشیند. هرچند که هنوز مردم ‌چشم‌انتظار میوه‌های وفاق هستند.
بنابراین دولت در حالی که شناسایی مسائل، اولویت‌بندی مسائل، گرفتن راه‌حل از نخبگان و نحوه اجرایی کردن راهکارها را در دستور کار دارد باید به طور مرتب اطلاع‌رسانی کند که راه‌‌حل‌های او برای برون‌رفت از این شرایط چیست؟ اکنون چقدر از مسیر را طی کرده است؟ برای افکارعمومی توضیح دهد که چه مشکلی، چگونه، در چه زمانی حل خواهد شد؟ و تبیین کند که اگر موضوعی غیر قابل حل است چرا و چطور چنین بن‌بستی ایجاد شد؟ این سطح از پاسخگویی دولت و رسانه‌های دولت، می‌تواند علاوه بر خلق چشم‌انداز، برای جامعه امیدآفرین باشد. باید به این واقعیت معترف باشیم که نبود چشم‌انداز و مبهم بودن افق آینده و بی‌رمق شدن امید در نسل جدید، سرمایه‌های انسانی و مالی ما را گریز‌پا کرده است؛ بحرانی که برخی با عنوان «طوفان مهاجرت» از آن یاد می‌کنند.

 

لیدا فخری
دبیر گروه اندیشه


انتهای پیام/
دیدگاه ها