«ایران» مناسبات ایران و عربستان را زیر سایه تغییر دولت آمریکا بررسی میکند
سد شراکت تهران و ریاض در برابر ترامپ
سیاست
87158
![سد شراکت تهران و ریاض در برابر ترامپ](https://cdn-news.inn.ir/photo/1403/11/21/96b7297d3578a0812808a84f91f16cd1-a-i-l.jpg)
وقتی شاهزاده «منصور بن متعب بن عبدالعزیز» عضو بلندپایه دولت عربستان و مشاور ملک سلمان، پادشاه سعودی برای حضور در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان به تهران سفر کرد و نامه پادشاه عربستان را تقدیم او کرد، میشد پیشبینی کرد، تغییر وضعیتی که در آن ایران و عربستان به عنوان دو کشور صاحب قدرت در غرب آسیا به این اعتقاد رسیدهاند که میتوانند با همکاری یکدیگر امنیت منطقه را تضمین کنند، کلید خورده است.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، تغییر دولت در ایران که سررشته کار را به پزشکیان رئیسجمهوری جدید خود سپرد، در کنار تحولات بیرونی چون رویدادهای پرشتاب خاورمیانه وضعیتی بود که میتوانست مقدمه این تغییر قرار گیرد. چه به اعتقاد ناظران، این وضعیت فرصتی منحصر به فرد برای هر دو طرف فراهم آورده تا روابط خود را در منطقه بازتعریف کنند و در روند تعمیق رابطه پس از گذشت بیش از یک سال از عادیسازی، کنش و واکنشی متفاوت از آنچه در سالهای اخیر جریان داشت، از خود بروز دهند. اهمیت برقراری این سطح از مناسبات، با توجه به جنگ غزه، تحولات سوریه و تغییر دولت در ایالات متحده آمریکا به شکلی برجسته نمایان شده است. پیامی که کشورهای عربی خاورمیانه چندی پیش در محکومیت تعرض سرزمینی اسرائیل علیه ایران به جهان مخابره کردند، انعکاس نشانههای مثبتی بود که پزشکیان با طرح اولین مواضع منطقهای خود در استقبال از روابط سیاسی با ریاض و دیگر کشورهای عربی ارسال کرد و با تاریخی خواندن تحول رابطه ایران و عربستان از سوی «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی پاسخ گرفت. این گام برداشتن در مسیری بود که «دانیل بایمن»، تحلیلگر امور خاورمیانه در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی، آن را رویکرد جدید ایران برای سامان دادن به مجموعه جدید همکاریهای منطقهایاش به واسطه تعامل با کشورهای منطقه، اوراسیا و به طور کلی شرق خوانده است تا بدین طریق بتواند با گشودن دروازههای خود به سمت بازیگران قدرتمند از اهرم آنها در مناسبات و مناقشات بینالمللی برای خود سود جوید.
درسآموزی ریاض
نقش غیر قابل انکار ایران در ترتیبات سیاسی منطقه و افزونه گرفتن هزینههای ریاض و کشورهای همپیماناش بر فواید معدودی که از تقابلگرایی در ادوار گذشته در برابر ایران نصیبشان شد، در کنار تحول در سیاست بلندمدت رهبران سعودی و برخی دیگر از کشورهای عربی از جمله دلایلی بود که تغییر سیاست کشورهای عربی در مناسبات منطقهای را حائز اهمیت میساخت. چه در سالهای گذشته عربستان سعودی به ناگزیر درسهایی را از پیامدهای برآمده از تنشهای خاورمیانه آموخته و راهکارهای نظامی را برای حل بحرانهای مزمن منطقه تهی از نتیجه دیده است. این درسآموزی برای آنچه «بن سلمان» ولیعهد جوان سعودی در مسیر شرطبندی روی یک مسیر دیپلماتیک و با هدف امنیتسازی در مرزهای سرزمینیاش در پیش گرفته است، ضروری مینمود؛ چرا که آرمان نوسازی و تحقق چشمانداز ۲۰۳۰ و سرمایهگذاریهای بزرگ داخلی و خارجی در دامنه این پروژههای عظیم، به یک عربستان آرام و یک خاورمیانه پایدار نیاز دارد که سایه هیچ جنگ و موشکی بر سر آن نباشد. تحقق این امنیت و پایداری وضعیت تا سطح زیادی به پذیرش واقعیت پرهیز از تقابلجویی بویژه با بازیگران ذینفوذ همچون ایران نیاز دارد. این چنین بود که ریاض برای قرار گرفتن در موقعیت فرادستی چشمانداز اقتصادی و تبدیل شدن به یک هاب جهانی تجارت و سرمایهگذاری برای خود امکانی ندیده است جز اینکه ذیل منافع گرهخورده خود با تهران به ترمیم رابطه و ایجاد یک شراکت راهبردی با آن بیندیشد. برای رسیدن به این هدف چه فرصتی بهتر از تقویت رابطه با دولت جدید ایران که روی گشاده خود را به سمت همه کشورهای منطقه عیان کرده است.
متغیر «ترامپ»
با این همه حضور دوباره «دونالد ترامپ» در کاخ سفید و رویکرد او در قبال خاورمیانه این پرسش را پیش آورده که آیا رئیسجمهوری آمریکا در چنین فضایی امکان شکل دادن دوباره به قاب طلایی خود با متحدان عربیاش را دارد؟ «ترامپ» در دولت اول خود کشورهای عربی را به این گمان مبتلا کرد که رقص شمشیرش با دشداشهپوشان و دست گذاشتن بر گوی بلورین میتواند نقطه عزیمت به سمت یک اتحاد بیبازگشت باشد اما آنچه بعدها در مسیر این رابطه رخ داد، چیزی بیشتر از قراردادهای چند میلیارد دلاری تسلیحات و قراردادهای ریز و درشت دیگر نبود که بر این رابطه استیلا پیدا کرد. این قرابت که جز اعتماد به نفس بیپشتوانه حاصلی برای کشورهای عربی نداشت، تنها به خدمت اجرای پروژه برونسپاری سیاست خارجی منطقهای ایالات متحده به تلآویو و تلاش برای محقق کردن توافق «آبراهام» و عادیسازی رابطه اسرائیل و بازیگران عربی درآمد. «کاترین تروگر»، کارشناس امور اوراسیا در دانشگاه «جان هاپکینز» و عضو در مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی معتقد است «ترامپ ممکن است نسبت به هرگونه مداخله نظامی در خاورمیانه بسیار محتاطتر از دولت بایدن باشد. خاصه آنکه کشورهای منطقه، بویژه عربستانسعودی بهخوبی میدانند ناامنی در منطقه بسیار به ضرر آنها تمام خواهد شد، این درسی است که عربستان از جنگ در یمن آموخت. در آن زمان، بهرغم فروش کمسابقه سلاح به عربستان از سوی دولت ترامپ، ایالاتمتحده به شکل مستقیم هیچ قدمی در این جنگ به نفع عربستان بر نداشت. همین امر خشم سعودیها را برانگیخت. بنابراین، ایران و عربستان، در شرایط کنونی و تحولات پیش رو بیشتر به دنبال شراکت و همگرایی هستند تا رقابت و تخاصم، و این امر در تحرکات دیپلماتیک دو کشور بهخوبی عریان است. دولت پزشکیان نیز فرصتی در اختیار دارد تا باب روابط عمیقتر را با کشورهای منطقه، بهویژه عربستانسعودی باز کند.»
تغییر مدل دوستی و دشمنی
با وجود همه اینها «ترامپ» و «محمد بن سلمان» در اولین گفتوگوی تلفنی خود پس از آغاز به کار دولت جدید آمریکا از سرمایهگذاریهای جدید اقتصادی سخن به میان آوردهاند. چنانکه «بن سلمان» از عزم پادشاهی سعودی برای گسترش سرمایهگذاریها و تجارت با ایالات متحده طی چهار سال آینده خبر داده و رقم این سرمایهگذاری را ۶۰۰ میلیارد دلار و احتمالاً فراتر از آن اعلام کرده است. «ترامپ» پیش از آن نیز گفته بود که اگر ریاض با خرید ۵۰۰ میلیارد دلار محصولات آمریکایی مشابه آنچه در اولین دوره ریاست جمهوری او انجام داد، موافقت کند، آنگاه این کشور اولین مقصد سفرهای خارجی او خواهد شد. در اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ نیز عربستان اولین مقصد سفرهای خارجی او بود و در جریان آن، دو کشور چندین قرارداد سرمایهگذاری به ارزش حدود ۴۰۰ میلیارد دلار امضا کردند.
هرچند هنوز نسبت و تأثیر و تأثر این تفاهم جدید با سیاست خارجی جدید بویژه عربستان و ترجیح آن به محدود کردن مداخلات نظامی و حرکت به سمت اتحادهای چندقطبی متنوع آشکار نیست اما بر اساس روندی که در بستر تعامل تهران و ریاض جریان دارد، رهبران سعودی تا اینجا نشان دادهاند سعی بر خارج شدن از ائتلافهای دستوپاگیر و تغییر جهت متناسب با معادلات نوین منطقه و تغییر مدلهای دوستی و دشمنی بویژه در رابطه با ایران دارند؛ مدلی که بر پایه آن، ایران نه دشمن که میتواند متحدی باشد که ذیل راهبردهای تحولخواهانه هر دو کشور جایی برای همسویی در بخشهای غیر متعارض با آن باقی بماند.
مریم سالاری
روزنامهنگار
انتهای پیام/