«ایران» عملکرد سازمانها و رسانهها در پرونده قتل امیرآباد را بررسی میکند
پیگیری سطح بالای یک پرونده جنایی
سیاست
87762

قتل «امیرمحمد خالقی درمیان» دانشجوی نخبه دانشگاه تهران بهدست زورگیران خشن چند بُعد یافت. بُعد اول و مهمتر از دیگر ابعاد، از دست رفتن یک جوان بااستعداد و باآینده بود که از یک استان کمتربرخوردار به تهران آمده بود تا آینده بهتری را بسازد.
به گزارش گروه سیاسی ایران آنلاین، وزیر علوم در گفتوگو با «ایران» پس از عذرخواهی از جامعه دانشگاهی و خانواده این دانشجو، به نامهنگاریهای چندین مرحلهای به دستگاههای مختلف برای تأمین امنیت خیابان محل حادثه اشاره کرد. حسین سیمایی صراف اشاره کرد که آخرین نامهنگاری مربوط به دو ماه قبل بوده است، اما دستگاهها حتی نصب یک نورافکن برای نورتاباندن به آن خیابان تاریک، نصب یک دوربین برای ضبط رویدادها و احداث کیوسک پلیس برای امنیت دانشجویان را پیگیری نکردند.
با همه اینها درست چند ساعت پس از وقوع این رویداد همه دستگاههای مسئول در عالیترین سطح به میدان آمدند. به میدان آمدن دستگاهها به گونهای بود که حتی میتوان از «پیگیری ملی یک پرونده جنایی» سخن گفت. اکنون همه طرفهای ماجرا، اعم از مسئولان انتظامی، قضایی، مدیران دانشگاه تهران و وزارت علوم و البته دانشجویان دانشگاه تهران قتل جنایی امیر محمد خالقی را بطور جدی مورد پیگیری قرار می دهند.
فرمانده کل فراجا سردار رادان، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، دادستان تهران و سخنگوی قوه قضائیه، سخنگوی دولت، کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی و درنهایت شخص رئیسجمهوری مسعود پزشکیان نسبت به این رویداد به سرعت واکنش نشان دادند. واکنش پزشکیان از نوع حکم و تأکیدی محکم به وزیر علوم بود. حسین سیمایی صراف در گفتوگو با «ایران» اعلام کرد که بنا به حکم و تأکید پزشکیان، این مسأله باید درون دانشگاه حل شود و مطلقاً نباید به بیرون از آن تسری یابد و در این زمینه هیچ مماشاتی درکار نخواهد بود. وزیر علوم حتی از تشکیل پرونده قضایی برای افرادی خبر داد که تلاش داشتند این پرونده قضایی و جنایی و واکنش توأم با احساسات دانشجویان را به امری غیرجنایی تبدیل کنند.
دومین بُعد مثبت ماجرا، واکنشهای بموقع رسانههای داخلی بوده است. برخی از رسانههای داخلی بهسرعت نسبت به این مسأله واکنش نشان دادند، همه ابعاد ماجرا را بررسی کردند، با همه مسئولان و همه طرفهای درگیر پرونده، از پلیس و خانواده امیرمحمد تا دانشجویان و دوستان او و دیگر افراد دخیل در ماجرا، از جمله در وزارت علوم گفتوگو کردند. این گفتوگوها و گزارشها (به عنوان مثال آنچه در شماره روز گذشته روزنامه ایران منتشر شد) با این هدف انجام شد تا تصویری دقیقتر و دربرگیرنده ابعاد بیشتری از این اتفاق را ارائه دهد.
در این صورت مخاطبان این رسانهها (از جمله روزنامه ایران) با اطلاع از ابعاد حادثه، درباره زمینههای وقوع آن هم اطلاعات کسب کرده و در ادامه درخواهند یافت که برای جلوگیری از تکرار این ماجرا و تأمین امنیت دانشجویان قرار است چه کاری انجام شود. این نگاه و این نوع پردازش و تحلیل ماجرا، به قول وزیر علوم با این هدف ضمنی انجام شد که این واقعه در بعد جنایی، قضایی، دانشگاهی و اداری خود باقی بماند و ابعاد دیگری به آن اضافه نشود، ابعادی که اساساً ارتباطی با اصل پرونده و جانباختن «امیرمحمد خالقی درمیان» دانشجوی نخبه رشته کسبوکار ندارد.
از جمله این ابعاد غیرمرتبط با این پرونده و این ماجرا، میتواند غیردانشگاهی کردن یا سیاسی کردن آن باشد. تلاش برخی رسانههای خارجنشین و برخی در شبکههای اجتماعی ناظر بر همین بود، تلاشی که البته با هوشیاری دانشجویان و همت مدیران سطوح عالی، در ریاستجمهوری، وزارت علوم و قوه قضائیه ناکام ماند.
هرچند برخی شواهد - از جمله آنچه وزیر علوم به آن اشاره کرد - حکایت از آن داشت که برخی در داخل، همراستا با جریانهای ضدملی در خارج، بیمیل نبودند که اضطراب و التهاب دانشجویان بهخاطر قتل همکلاسیشان، اتفاقاً به خیابانهای اطراف دانشگاه سرایت کند، اما سرایت نکرد و این سرایت نکردن، نه اتفاقی خودبهخودی و بدون علت، بلکه ناشی از دو چیز بوده است؛ ورود همهجانبه و در سطوح عالی مسئولان ملی به این پرونده جنایی و دیگری، عملکرد مبتنی بر منابع ملی و اقتضای نیازهای واقعی دانشجویان از سوی رسانهها. طعن و ریشخندهای احتمالی به رسانهها یا مدیران فقط میتواند از سوی کسانی باشد که در تحقق هدف خود ناکام ماندهاند. اما حالا، آنچه در دانشگاه تهران رخ داد و وقایع پس از آن، فرازها و نشیبهایش درسی مهم در خود داشت.
این درس این است: نگاه ملی و برخورد ملی که توأم با دغدغه آیندهنگرانه ملی باشد، میتواند مانع بزرگتر شدن بحرانها شود. این اتفاق نشان داد که به قول سعدی، میتوان سرچشمه را به بیل گرفت تا نرسد زمانی که حتی با پیل نتوان جلوی آن را گرفت و البته درس بزرگتر برای دستگاههای اداری و نامهنگاریهای بیحاصل است که آیا در نظام اداری ما تغییر درخوری اتفاق میافتد که در آینده هر دستگاه بهنگام و بهروز به وظایف خود عمل کند.
رضوانه رضاییپور- الهام یوسفی
روزنامه نگار
انتهای پیام/