بازگشت علینژاد به صحنه مدیریت ورزش؛ از رقابت تا رفاقت در کمیته ملی المپیک
ورزش
90100

رئیس کمیته ملی المپیک با انتصاب مهدی علینژاد به عنوان دبیر این کمیته نشان داد مصالح ملی ورزش کشور بیشتر از هر چیزی برای او اهمیت ندارد. فراموش نشود علینژاد رقیب خسرویوفا در انتخابات کمیته ملی المپیک بود.
به گزارش گروه ورزشی ایران آنلاین، دوازدهم اسفند امسال، مهدی علینژاد به طور رسمی دبیر کمیته ملی المپیک شد. او سالها رئیس فدراسیون ووشو بود و در اواسط دوره حضور مسعود سلطانیفر در وزارت ورزش و جوانان، معاون توسعه ورزش قهرمانی این وزارتخانه شد. عملکرد علینژاد در وزارت ورزش و جوانان با انتقادهایی همراه بود. هر چند در همان زمان هم وی باید سیاستهای وزارت ورزش را اجرا میکرد؛ اما انتظاری که از علینژاد میرفت تعامل بیشتر با روسای فدراسیونها بود تا به نوعی باعث نزدیکی فدراسیونها با وزارت ورزش شود.
۲۰ آذر ۱۴۰۰ بود که با تغییر دولت، علینژاد از معاونت وزارت ورزش استعفا کرد و از همان زمان حرفو حدیثها دز خصوص اینکه او به دنبال ریاست کمیته ملی المپیک است آغاز شد. این شایعه در نهایت به واقعیت پیوست و رئیس سابق فدراسیون ووشو رقیب محمود خسرویوفا در انتخابات کمیته شد. در نهایت علینژاد تنها با یک رای اختلاف، نتوانست رئیس کمیته ملی المپیک شود.
از ۶ شهریور ۱۴۰۱ تا همین چند روز پیش، علینژاد حضور پررنگی در ورزش نداشت تا اینکه سید مناف هاشمی که دبیر کمیته ملی المپیک بود به وزارت ورزش رفت. در ادامه خبرهایی مبنی بر اینکه علینژاد جانشین هاشمی خواهد شد به گوش رسید؛ اما کمتر کسی میتوانست باور کند که خسرویوفا، رقیبش در انتخابات کمیته ملی المپیک را به عنوان دبیر منصوب کند. این اقدام قابل تحسین او نشان داد مصالح ورزش کشور بیشتر از هر چیزی برای رئیس کمیته ملی المپیک اهمیت دارد. شاید اگر خسرویوفا تفکر عافیتطلبانهای داشت انتخابات آتی کمیته را مدنظر قرار میداد و دست به چنتین انتصابی نمیزد.
ضمن اینکه حتی اگر با حضور دائمی محمد تابع در پست دبیری کمیته ملی المپیک هم موافقت میکرد کسی نمیتوانست به این مسئله معترض شود؛ اما او فردی را برای این پست انتخاب کرد که میتواند وزنهای مهم در کمیته ملی المپیک قلمداد شود. نکتهای که علینژاد هم در مراسم معارفه خود در جمع خبرنگاران به آن اشاره کرد. وی گفت:«در ورزش رفاقت را از دل رقابت میتوان دید و این یک نکته ملموس است. من و رئیس کمیته ملی المپیک بعد از رقابت، رفاقت بیشتری داشتیم و این نشانه توسعه محور بودن یک تفکر است. خسرویوفا یک انسان توسعه محور و اهل وفاق است و این میتواند برای سایر مدیران الگو قرار گیرد. برای توسعه ورزش ما به وفاق نیاز داریم نه انشقاق زیرا همه دغدغه مردم و جوانان را داریم.»
حالا که علینژاد بار دیگر به صحنه مدیریت ورزش کشور بازگشته باید این نکته را مدنظر داشته باشد که توقعات از او به عنوان یک مدیر باتجربه زیاد است و باید بیشتر از هر چیزی به دنبال همان وفاقی باشد که به آن اشاره کرد. حکمرانی درست در وزارت ورزش به معنای همراهی با روسای فدراسیونهایی است که همه هم و غم خود را برای پیشرفت رشتههای تحت مدیریت خود به کار بستهاند و سایر مسائل نباید نقشی در این موضوع داشته باشند.
قطعا حضور علینژاد در کمیته ملی المپیک، بار مدیریتی این نهاد مهم ورزشی را سنگینتر میکند و این انتصاب میتواند یک مدل درست برای سایر نهادهای تصمیمگیرنده ورزش قلمداد شود. تجربه نشان داده اکثر مدیران ارشد ورزش کشور از گذشته تا به امروز از انتصاب افرادی که به جهت وجاهت مدیریتی با آنها در یک سطح یا بالاتر هستند اجتناب کردهاند و همین سیاستِ نخبهگریزی در نهایت ورزش کشور را دچار خسران کرده است.
انتهای پیام/