چرا ایرلاینها فرافکنی میکنند؟/ بررسی بازی رسانهای شرکتهای هواپیمایی علیه وزیر راه

کاپیتان خلبان ایوب محبی پژوهشگر و فعال حوزه هوانوردی و انتقال تکنولوژی در یادداشتی نوشت: اظهارات اخیر وزیر راه و شهرسازی درباره تخلفات برخی شرکتهای هواپیمایی و تهدید آنها به لغو مجوز با واکنش تند مدیران برخی از ایرلاینها روبهرو شده، در ادامه این جار و جنجالها شاهد وقوع یک عملیات رسانهای فرافکنانه، جهت فشار بر دولت و حفظ منافع نامشروع برخی از شرکت های هواپیمایی هستیم.
گروه اقتصادی ایران آنلاین؛ در روزهای اخیر، اظهارات وزیر راه و شهرسازی درباره تخلفات برخی شرکتهای هواپیمایی و تهدید آنها به لغو مجوز با واکنش تند مدیران برخی از ایرلاینها روبهرو شده است. اما نباید این جار و جنجالها را ساده دید، بلکه باید آن را بهعنوان یک عملیات رسانهای برای فرافکنی، فشار بر دولت و حفظ منافع نامشروع برخی از شرکتهای هواپیمایی بررسی کرد.
تناقضگویی در قیمتگذاری؛ سود کلان در پوشش ارزانفروشی
شرکتهای هواپیمایی ادعا میکنند که سقف قیمت مصوب برای بلیت پروازها ۴۰ دلار به ازای هر ساعت پرواز است، اما آنها «از سر لطف» این رقم را به ۳۲ دلار کاهش دادهاند. این ادعا در نگاه اول شاید برای عموم مردم قانعکننده باشد، اما وقتی پشت پرده را بررسی کنیم، کاملاً مشخص میشود که چگونه نرخ بلیتها را به نفع خودشان دستکاری میکنند:
• نرخ ارز را چگونه حساب میکنند؟ ایرلاینها هزینههایشان را با ارز نیمایی یا تسهیلات دولتی میپردازند، اما قیمت بلیت را بر اساس نرخ بازار آزاد (یا حتی بالاتر) محاسبه میکنند. این یعنی یک بازی دوگانه که در آن هم از دولت امتیاز میگیرند و هم مردم را مجبور به پرداخت هزینههای گزاف میکنند.
• وقتی قیمت بلیت تهران-کیش ۸۵۰ هزار تومان است، چرا در مواقعی دیگر تا ۴ میلیون تومان هم فروخته میشود؟ این نشان میدهد که قیمتگذاری نه بر اساس یک استاندارد شفاف، بلکه بر اساس سودجویی لحظهای تعیین میشود.
تهدید دولت و گروگانگیری مردم؛ تاکتیک قدیمی برای امتیازگیری
شرکتهای هواپیمایی در واکنش به مواضع وزیر راه، اعلام کردهاند که «لغو مجوزها به ضرر مردم خواهد بود.» این جمله در ظاهر، نشان از دلسوزی برای مردم دارد، اما در واقع، یک تهدید آشکار علیه دولت و جامعه است.
• اگر شرکتی مرتکب تخلف شود و مجوزش لغو شود، مسئولیت این خسارت با خود آن شرکت است، نه دولت! اینکه ایرلاینها این موضوع را وارونه جلوه میدهند، نشاندهندهی آن است که میخواهند خودشان را در جایگاه مظلوم و دولت را در جایگاه ظالم قرار دهند.
• مردم را گروگان گرفتهاند! ایرلاینها تلویحاً میگویند که اگر دولت به ما سخت بگیرد، پروازهای کمتری انجام میدهیم و هزینهها را افزایش میدهیم. این یعنی نابسامانی در حملونقل را به ابزار فشار بر دولت تبدیل کردهاند، درحالیکه وظیفهی آنها ارائهی خدمات به مردم است. واینجاست که درشرایط کنونیکشورنیازبه تقویت ایرلاینهایدولتیبه جهت ابزاری برا کنترل گری قیمت و مبارزه با مافیای هوایی کشور محسوس میشود.
حمله به وزیر راه به جای پاسخگویی به ایرادات
در بخش دیگری از بیانیه ایرلاینها، حملات تندی به وزیر راه صورت گرفته و گفته شده که «وزیر اطلاعات درستی از صنعت هوایی ندارد» و «جرأت ملاقات با مدیران شرکتهای هواپیمایی را نداشته است.» این اظهارات نشان میدهد که ایرلاینها بهجای ارائهی پاسخ کارشناسی، یک جنگ روانی علیه وزیر به راه انداختهاند.
• وقتی وزیر حاضر به پذیرش لابیگریهای ایرلاینها نشده، طبیعی است که آنها ناراضی باشند!
• اگر وزیر راه اطلاعات نادرست دارد، چرا ایرلاینها در جلسات قبلی وجلسات متعدد با ریاست سازمان هواپیمایی کشوری، مستندات و گزارشهای دقیق خویش را ارائه نکردهاند؟
این حملات شخصی علیه وزیر، تنها یک تکنیک نخنما برای انحراف افکار عمومی از اصل ماجراست.
عدم شفافیت در هزینهها و درآمدها؛ چرا هیچ گزارش دقیقی از سود و زیان ایرلاینها منتشر نمیشود؟
یکی از مهمترین مسائلی که در این بحران مغفول مانده، عدم شفافیت مالی شرکتهای هواپیمایی است.
• چرا هیچ گزارش دقیقی از درآمد و هزینههای ایرلاینها منتشر نمیشود؟
• چرا مشخص نمیکنند که دقیقاً چه مقدار از هزینههای آنها از طریق حمایتهای دولتی (سوخت یارانهای، معافیتهای مالیاتی، تسهیلات بانکی و …) تأمین میشود؟
• چرا سودهای کلانی که از مسیرهای خاص (بهخصوص پروازهای خارجی) کسب میکنند، در معادلات قیمتگذاری لحاظ نمیشود؟
اگر واقعاً زیانده هستند، چرا هیچ گزارشی از میزان ضررهای مالی و علل آن ارائه نمیدهند؟
فساد در مدیریت صنعت هوایی؛ وقتی حلقهی بستهی مدیران بهدنبال حفظ منافع خود است.
یکی از مشکلات ریشهای در صنعت هوایی ایران، حلقهی بستهی مدیریتی و فساد ساختاری در این حوزه است.
• برخی مدیران شرکتهای هواپیمایی سالهاست که از یک ساختار غیرشفاف سود بردهاند و حالا که وزیر مربوطه قصد اصلاح این وضعیت را دارد، بهجای همراهی، او را تحت فشار قرار میدهند.
نتیجهگیری: آیا دولت تسلیم باجگیری ایرلاینها خواهد شد؟
در حال حاضر، توپ در زمین دولت و وزارت راه است. اگر دولت در برابر این فشارها کوتاه بیاید، عملاً نشان داده که در برابر فساد سیستماتیک این صنعت ناتوان است. اما اگر مقاومت کند و اصلاحات واقعی را آغاز کند، میتوان به آیندهای شفافتر برای صنعت هوایی ایران امیدوار بود.
مردم نباید فریب بازی رسانهای برخی ایرلاینها را بخورند؛ آنها بهدنبال منافع خود هستند، نه رفاه عمومی!
یکی از اصلیترین شبهات درباره برخی ایرلاینها این است که قیمت بلیتها را بیش از حد بالا میبرند و سودهای کلانی به جیب میزنند، بدون اینکه به فکر رفاه مردم باشند. برخی منتقدان میگویند:
• چرا قیمت بلیت پروازهای داخلی گاهی حتی از پروازهای خارجی گرانتر است؟
• چرا در زمانهای اوج سفر، قیمت بلیتها ناگهان چند برابر میشود؟ آیا این سوءاستفاده از نیاز مردم نیست؟
• آیا ایرلاینها واقعاً هزینههای عملیاتی بالایی دارند یا صرفاً دنبال حداکثر سود هستند؟
کیفیت پایین خدمات؛ کمفروشی یا اجبار اقتصادی؟
بسیاری از مسافران از خدمات ضعیف برخی ایرلاینهای داخلی گلایه دارند. از تأخیرهای طولانی گرفته تا وضعیت نامناسب پذیرایی و حتی صندلیهای نامناسب، همه اینها باعث شده مردم احساس کنند که شرکتهای هواپیمایی فقط به فکر سود خود هستند و هیچ تلاشی برای بهبود تجربه سفر انجام نمیدهند.
• چرا برخی ایرلاینها حتی حداقل استانداردهای خدمات را رعایت نمیکنند؟
• چرا وقتی پرواز با چند ساعت تأخیر مواجه میشود، کمتر پیش میآید که ایرلاینها مسئولیت بپذیرند و به مسافران خسارت بدهند؟
• آیا این مسئله به خاطر مشکلات اقتصادی و تحریمهاست، یا واقعاً برخی شرکتها فقط دنبال کسب سود با کمترین هزینه هستند؟
تأخیرهای مداوم؛ مشکل فنی یا عدم برنامهریزی؟
یکی دیگر از شبهات جدی این است که چرا در ایران، تأخیر پروازها تا این حد زیاد است؟ برخی از مردم معتقدند که ایرلاینها بدون برنامهریزی دقیق، بیش از حد ظرفیت خود بلیت میفروشند و همین باعث هرجومرج در پروازها میشود.
• آیا دلیل تأخیرها واقعاً مشکلات عملیاتی و فنی است یا سودجویی ایرلاینها؟
• چرا وقتی یک پرواز با تأخیر مواجه میشود، مسافران اغلب پاسخی شفاف از ایرلاین دریافت نمیکنند؟
• چرا برخی شرکتهای هواپیمایی حتی در مسیرهای پرتردد هم برنامهریزی دقیقی برای جلوگیری از تأخیر ندارند؟
عدم استرداد وجه و قوانین سختگیرانه برای کنسلی بلیت
بسیاری از مسافران از سیاستهای سختگیرانه ایرلاینها برای استرداد بلیت ناراضی هستند. گاهی اوقات، حتی اگر دلیل کنسلی پرواز از طرف مسافر موجه باشد، شرکتهای هواپیمایی از بازگرداندن پول امتناع میکنند یا درصد زیادی از هزینه را بهعنوان جریمه کسر میکنند.
• چرا در بسیاری از موارد، استرداد وجه بلیت به سختی انجام میشود؟
• چرا برخی ایرلاینها در صورت کنسلی از طرف مسافر، جریمههای سنگین وضع میکنند، اما وقتی خودشان پروازی را لغو میکنند، حاضر به پرداخت خسارت به مسافران نیستند؟
• آیا این رویهها برای تأمین هزینههای شرکتهاست یا سوءاستفاده از قوانین؟
عدم سرمایهگذاری در نوسازی ناوگان
یکی دیگر از انتقادات جدی این است که چرا برخی ایرلاینها بهجای نوسازی ناوگان خود و ارتقای کیفیت پروازها، فقط به فکر کسب درآمد هستند؟
• چرا شرکتهای هواپیمایی ایرانی از هواپیماهای بسیار قدیمی استفاده میکنند، در حالی که برخی ایرلاینهای منطقه ناوگان خود را بهروزرسانی کردهاند؟
• چرا سرمایهگذاری کافی برای بهبود ایمنی و کاهش نقص فنی هواپیماها انجام نمیشود؟
• آیا ایرلاینها درآمد خود را بهجای توسعه صنعت هوانوردی، در بخشهای دیگری خرج میکنند؟
همه این موارد سؤالاتی هستند که مردم و کارشناسان مطرح میکنند. آیا اینها واقعاً نشانهی ضعف ساختاری و مدیریتی است، یا مشکلات اقتصادی و تحریمها باعث این وضعیت شدهاند؟
یکی از بزرگترین چالشهایی که همیشه درباره صنعت هوانوردی ایران مطرح میشود، اثر تحریمها بر خرید هواپیماهای جدید است. برخی معتقدند که تحریمها باعث شدهاند ایرلاینهای ایرانی نتوانند ناوگان خود را نوسازی کنند و به همین دلیل، از هواپیماهای قدیمی و فرسوده استفاده میشود. اما این ادعا تا چه اندازه درست است؟
در واقع تحریمها مانع خرید هواپیما نشدهاند، بلکه هزینه و زمان ورود آنها را افزایش دادهاند.
برخلاف تصور عمومی، تحریمها هرگز باعث توقف خرید هواپیما در ایران نشدهاند. آنچه تحریمها انجام دادهاند، صرفاً روند خرید را پیچیدهتر، گرانتر و زمانبرتر کردهاند.
• شواهد نشان میدهد که در همین سالهای اخیر، دهها فروند هواپیما وارد ناوگان کشور شدهاند، آن هم در اوج تحریمها. اگر تحریمها مانع قطعی خرید بودند، این اتفاق هرگز رخ نمیداد.
• در بسیاری از موارد، هواپیماها از مسیرهای غیرمستقیم و با استفاده از واسطهها خریداری شدهاند. این یعنی امکان خرید همیشه وجود داشته، اما با هزینههای بالاتر و فرآیندهای پیچیدهتر.
• حتی تحریمهای سنگین هم نتوانستهاند جلوی ورود هواپیماهای مدرن به کشور را بگیرند. در همین سالهای اخیر، شاهد ورود ایرباسهای جدید و مدلهای مختلف بوئینگ و ATR به ایران بودهایم.
افزایش قیمت و پیچیدگیهای خرید بهجای توقف کامل
یکی از تأثیرات اصلی تحریمها این است که ایرلاینهای ایرانی نمیتوانند بهطور مستقیم از شرکتهای سازنده خرید کنند. به همین دلیل، مجبورند از طریق واسطهها و مسیرهای غیرمستقیم اقدام کنند، که این مسئله باعث میشود:
۱. قیمت نهایی هواپیما افزایش پیدا کند، زیرا واسطهها و شرکتهای ثالث هزینههای خود را روی قیمت میگذارند.
۲. زمان ورود هواپیماها به کشور طولانیتر شود، چون فرآیند خرید، ثبت اسناد، جابهجایی مالکیت و انتقال فیزیکی هواپیما پیچیدهتر از حالت عادی میشود.
۳. فرصت انتخاب مدلهای جدید کاهش یابد، زیرا ایران مجبور است از بازار دستدوم و از شرکتهایی که حاضر به معامله هستند، خرید کند.
تحریمها چقدر تأثیر واقعی داشتهاند؟
اگر نگاهی به تاریخ صنعت هوانوردی ایران بیندازیم، متوجه میشویم که حتی در شرایط تحریمهای شدید هم هواپیماهای زیادی وارد کشور شدهاند. برای مثال:
• در دهه ۱۳۸۰، با وجود تحریمهای سخت، ایران توانست از مسیرهای مختلف هواپیماهای بوئینگ و ایرباس وارد کند.
• بعد از برجام، در یک دوره کوتاه، ایرانایر توانست مستقیماً از ایرباس و ATR خرید کند، اما بعد از خروج آمریکا از برجام، مسیرهای غیرمستقیم دوباره فعال شدند.
• در سالهای اخیر، با وجود تحریمهای شدید، هواپیماهای جدیدی به ناوگان کشور اضافه شدهاند، که نشان میدهد این تحریمها هرگز یک مانع قطعی نبودهاند.
نتیجهگیری: تحریم، مانع مطلق نیست، بلکه هزینهساز است.
واقعیت این است که تحریمها جلوی خرید هواپیما را نگرفتهاند، بلکه فقط آن را سختتر و پرهزینهتر کردهاند. ایرلاینهای ایرانی که اراده آنرا داشته اند همچنان موفق به نوسازی ناوگان خود شدهاند، اما با قیمتهای بالاتر و روندهای پیچیدهتر.
پس تحریم ها یگانه ابر مشکل صنعت هوانوردی ایران نیستند، بلکه نبود سیاستگذاریهای شفاف، سرمایهگذاری ناکافی و مشکلات مدیریتی هم در بروز وضعیت کنونی با درصدهای متفاوتی از نقش آفرینی تاثیرگذار بوده اند.
انتهای پیام/