تلویزیون و «پایتخت ۷»؛ دور زدن تحریم‌ها یا انعقاد یک توافق جدید؟

هنر

92565
string(825) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"450","_w":"800","_y":"39.4874213836478","_x":"-7.965228756093099e-14","source":"\/news\/photo\/1404\/01\/18\/637b1e3381db1fe0775532c5290ba65c.jpg","_pr_css":"display: block; width: 160px; height: 111.4px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateX(1.59305e-14px) translateY(-7.89748px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" تلویزیون و «پایتخت ۷»؛ دور زدن تحریم‌ها یا انعقاد یک توافق جدید؟

استقبال خیره‌کننده‌ از فصل هفتم سریال «پایتخت»، این پرسش را در ذهن تداعی می‌کند که چرا رسانه ملی در طول سال‌ها، روی برندهایی که خودش تولید کرده خط قرمز کشیده است و چرا حالا برای بازگرداندن آنها به روی آنتن شتاب نمی‌کند؟

ایران آنلاین: هفتمین فصل سریال «پایتخت» با استقبال خوبی از جانب مخاطبان مواجه شده و آمارهای کمی رسانه ملی را با رشدی چشمگیر و بی‌سابقه در طول سالیان اخیر مواجه کرد.

به گزارش ایرنا، این استقبال مردمی را می‌توان یک درس بزرگ برای رسانه ملی دانست که در سال‌های نه‌چندان دور به صراحت عنوان کرد می‌خواهد برندهای جدید تربیت کند تا جایگزینانی برای چهره‌های شناخته‌شده و محبوب باشند. سیاستی که در همان سال‌ها با اخراج و قهر چهره‌های موجه و مردم‌پسند همراه شد و رسانه ملی را به‌یک‌باره خالی از تمام برندهای محبوب کرد. این سیاست از همان زمان، بارها از سوی دوست و دشمن مورد انتقاد قرار گرفت اما مدیران رسانه ملی اصرار عجیبی داشتند تا چرخ را از نو اختراع کنند.

در راستای همین سیاست‌ها، تلویزیون به‌ناگهان به رویکرد سلبریتی‌زدایی رسید. احسان علیخانی، عادل فردوسی‌پور، مهران مدیری، رامبد جوان، محسن تنابنده، محمدرضا گلزار، علی ضیا، رضا رشیدپور، ایرج طهماسب و... را در عرض چند ماه از دست داد در حالیکه جایگزینی برای آنها نداشت. در این مدت، برخی از این چهره‌ها، با وجود دعوت‌هایی، عطای تلویزیون را به لقایش بخشیدند، برخی دیگر به تولیدمحتواهای مستقل روی آوردند و مخاطبان را به سمت پلتفرم‌ها و صفحات شخصی خود سوق دادند و برخی دیگر نیز ترجیح دادند تا در سکوت، به یک شبه‌اپوزیسیون تبدیل شوند و چهره‌های منتقد سیاست‌های رسانه ملی لقب بگیرند.

صداوسیما در این مسیر با اصراری عجیب، برنامه‌های بسیاری با بودجه‌هایی کلان به تولید رساند اما آمار مخاطبان رسانه ملی، ماه به ماه و سال به سال، کاهشی‌تر شد تا جایی‌که برخی مدیران سازمان، تلویحا از این نزول سخن به زبان آوردند اما در عین حال، بر همان سیاست خود پافشاری می‌کردند. آنها حتی در اوج انتقاد، به استدلال‌هایی چون زمان‌بر بودن تولید برند روی آوردند و فقط «زمان» خریدند غافل از اینکه مخاطب در عصر انفورماتیک، دیگر منتظر چیزی نمی‌ماند.

این سیاست که می‌توان نشانه‌های شکست آن را مشاهده کرد اکنون مدتی است که با فرآیند بازگشت جایگزین شده است. حضور برندهایی چون «پایتخت»، محمدرضا گلزار و فرزاد حسنی و صحبت‌های ضدونقیضی از بازگشت مهران مدیری و ایرج طهماسب اگرچه هنوز دلیل محکمی بر بازگشت رسانه ملی از آن سیاست نیست اما می‌تواند نشانه آشکاری بر تمایل به تغییر فضا تفسیر شود.

در این میان، هدف مدیران رسانه ملی چه تنفس در هوایی تازه باشد و چه نباشد، این گزاره، مسجل به نظر می‌رسد که رسانه ملی سال‌ها بر طبل سیاست‌های خود کوبید و در این مسیر، هزاران میلیارد هزینه کرد اما مجموعه تمام آن اقدامات به اندازه مخاطبان فصل هفتم «پایتخت» بازدهی نداشت و این بدان معناست که این سیاست رسانه ملی، با هر دغدغه‌ای که در پس و پیش آن بود، شکست خورد و به نتیجه‌ای منجر نشد.

همین «پایتخت ۷» که این روزها تقریبا تمام رکوردهای رسانه ملی را با رشدی خیره‌کننده جابه‌جا کرده است را در نظر بگیرید. در طول این سالیان تا چه اندازه در مسیر تولید این برند، سنگ‌اندازی شد اما می‌بینیم که بازگشت پایتخت‌ها، محمدرضا گلزارها و... تا چه اندازه می‌تواند سطح مخاطب یک رسانه در تراز ملی را با افزایش کیفی همراه کند. اکنون و در زمان پخش و بازپخش «پایتخت ۷» اتفاق‌هایی در سطح کشور می‌افتد که تصور می‌شد دیگر منسوخ شده است و در عصر جدید، شدنی نیست مانند خلوت شدن خیابان‌های کشور، کاهش بازدید پست‌های فضای مجازی در ساعات پخش سریال و حتی استقبال سرد مخاطبان سینما و کنسرت در این بازه.

این نشانه‌های دلگرم‌کننده از تلویزیون را باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود که این فرآیند با شدت بیشتری در طول سال، ادامه یابد. برخی چهره‌ها به‌ظاهر تمایلی به همکار با تلویزیون ندارند اما نباید به گفته‌ آنها بسنده کرد بلکه باید به پیشوازشان رفت و کرسی رسانه ملی را خدمت آنها قرار داد. برخی برندها که تلویزیون برای تولید و استمرار آنها زحمت بسیار کشیده و هزینه‌های بالایی برای آنها متقبل شده را باید احیا کرد و به این سادگی‌ها بر پایان دادن به آنها صحه نگذاشت. باید این برندهای همیشگی را احیا کرد و در کنار آنها، به فکر زایش فکرها و تجارب جدید بود. این یک سیاست برنده است که هموار در مقام زایشگر، مخاطبان بسیاری را به خود می‌بیند و ماهیت واقعی یک رسانه را در دنیای رقابتی امروز، تا حدود بسیاری معنا می‌بخشد؛ تنها در این زمان است که می‌توان مفهوم رسانه ملی را با افتخار برجسته کرد و آن را در میان طیف‌های فکری مختلف جامعه ساری و جاری دید.


انتهای پیام/
دیدگاه ها