تکیه بر اریکه اعتماد
هنر
92609

«پایتخت»به دوازدهمین قسمت از ماجراهای نقی معمولی و خانواده معمولیاش رسید و پخش یکی از محبوبترین سریالهای تاریخ رسانههای دیداری کشور بار دیگر ثابت کرد «تلویزیون» بهرغم همه عوامل کاهنده مراجعه و تنزلدهنده شمار مخاطبانش، همچنان ظرفیت جذب بیننده دارد و دو سر قلاب جذابیت و فراگیری رسانه که کنار هم قرار بگیرند، مقصود اصلی از آفرینش اثر رسانهای حاصل و تیر به قلب هدف مینشیند.
ایران آنلاین: با آنکه گروهی از منتقدان، موفقیت «پایتخت» را در فصل هفتمش نیز وامدار سابقه دلنشین و ماندگار آن در حافظه مردم میدانستند؛ مجموعه عوامل سریال ثابت کردند داستان جذاب در کنار بازیهای گیرا، بهره گرفتن از عناصر بومی و طبیعت دیدنی کشورمان و طنز پرمایه آن کلیدی است که دل تماشاگران تلویزیون را گرم میکند و آنها را رأس ساعت ۱۰ شب پای تلویزیون مینشاند.
نکته طلایی اما در این میان، که خواسته یا ناخواسته مغفول واقع شد، قدرت جذب مخاطب توسط رسانه تلویزیون بود؛ عاملی که بدان اذعان بشود یا نه، بهوضوح نقشی کلیدی در گردهمآوردن هنرمندان مشهور «پایتخت» داشت که بهخوبی دریافته بودند قاب این رسانه وسیعترین چشماندازی است که مردم کشور را از هر گوشه ایران، از شهرهای بزرگ تا دورافتادهترین روستاها به تماشای داستانهای آنان فرامیخواند. چشماندازی به پهنای همه ایران و ایرانیان و فرصتی که از کف دادنش خسرانی بزرگ مینمود، که اگر جز این بود، جمع همدل «پایتخت»یها، با وجود همه سمپراکنیهای معاندان و چالشبرانگیزانی که تلاش کردند جامعه ایران در چند سال گذشته در تلاطم غبار آن مکدر شود، به یاری هم نمیشتافتند و «پایتخت» در گام ششم متوقف میشد. اما «پایتخت ۷» خوب و هنرمندانه آمد و در بهترین شکل و شمایل در دیده مخاطب نشست.
بگذریم که برخی گویا نان خود را در هر چیزی جز شادی و انبساط خاطر مردم میجویند. آنان گرچه «پایتخت» در سیر زمانی ۱۴سالهاش، تاکنون در مقاطع دیگری نیز از نظم و توالی سالانه تولید دور افتاده و برای مثال، بین فصلهای چهارم و پنجم و نیز میان فصول پنجم و ششم آن نیز وقفه چندساله افتاده بود؛ فاصله زمانی تولید بین دو فصل ششم و هفتم این سریال را آنچنان زیر ذرهبین و تیغ نقد بردند و آنچنان به تلویزیون تاختند که گویی بین این رسانه و هنرمندان بنام کشور همکاریای شکل نخواهد گرفت. آتش سخنفرسایی درباره «درهای بسته صداوسیما به روی هنرمندان» را نیز آنگونه در برخی رسانهها شعلهور کردند که ظاهر امر سد سکندری خللناپذیر از صداوسیما به نمایش میگذاشت که دستاندرکارانش از حضور هر کسی در جامجم که قصد تولید آثار خواستنی مردم را داشته باشد، جلوگیری میکنند.
«پایتخت» خط بطلانی کشید بر همه آن ادعاها. نه هنرمندان و عوامل این اثر مهم از رسانه فراگیر مردمی روی گردانده بودند و نه تلویزیون پا روی خواست و علاقه مردم گذاشته بود. یک تعامل حرفهای شکل گرفته و «پایتخت» بر اریکه نوروز تکیه زده بود. مهدی نقویان، رئیس مرکز سیمافیلم هم درباره کوشش و ممارست بالای همکارانش در ازسرگیری تولید سریال گفته بود: «فرایندی که در ابتدا به نظر ساده میرسید، درواقع، بیش از دو سال طول کشید تا بتوانیم شرایط تولید را که متوقف شده بود، برای همه عوامل فراهم و هماهنگ کنیم..» این سخن نقویان که «مذاکره با این دوستان کار پیچیده و عجیبوغریبی نبود»، نشانگر آن است که این انسجامبخشی، با تمرکز و جدیت صداوسیما ازیکسو و احترام هنرمندان و سازندگان اثر به علایق مخاطبان ازسویدیگر، دنبال شده و در یک قالب قابلقبول به نتیجه رسیده است.
حالا نوبت بالا رفتن پردهای دیگر بود. عدهای به تلویزیون حمله کردند که چرا مثل همه دنیا و وفق همه آثار پربیننده، پخش آگهی دارد. سخنی که اگر با عدم پخش آگهی همراه سریال روبهرو میشد هم به این سو سوق پیدا میکرد که تلویزیون بهعمد از پخش آگهی خودداری میکند تا بگوید این اثر بینندهای ندارد که بتواند آگهی جذب کند. از کلاه شعبده این سخنپراکنان هر تحلیل و تفسیری برمیآمد.
کار به آنجا رسید که وقتی بعد از قسمت یازدهم و در آخرین شب تعطیلات آغاز سال که احتمال آن میرود عدهای موفق به دیدن همه قسمتها و بهطور کامل نشده باشند، خلاصه ۱۱ قسمت قبل در جدول پخش قرار گرفت، افرادی از این گروه بازهم کوتاه نیامدند و این اقدام را تلاش تلویزیون برای کش دادن سریال با هدف جذب و پخش آگهی بیشتر خواندند. آنها حتی گفتند وقتی تلوبیون هست، به پخش خلاصه چه حاجت. واقعیت اما این بود که تلویزیون برخلاف رویه این سالها که هر هفته یک شب را به پخش خلاصه قسمتها اختصاص میدهد، درباره «پایتخت» پس از ۱۱ قسمت مبادرت به پخش خلاصه کرده بود و چه بسا که در ادامه، چنین رویهای را دنبال کند که امری معمول است.
ازدیگرسو، آنها فراموش کردند مهدی نقویان گفته بود که پایتخت ۷ احتمالاً در ۲۲ قسمت ۵۵دقیقهای پخش میشود. او ادامه داده بود: «اگر قرار بود هر قسمت این سریال ۴۲ دقیقه باشد، تعداد قسمتهایش از ۳۰ قسمت هم بیشتر میشد. از نظر مدتزمان پخش، اگرچه استاندارد معمول سریالهای تلویزیونی حدود ۴۲ دقیقه است؛ در فصل جدید «پایتخت» زمان قسمتها بهطور میانگین بین ۵۰ تا ۶۰ دقیقه خواهد بود. هر یک از ایدههای مطرحشده، بهتنهایی ظرفیت تبدیل شدن به یک سریال مستقل را داشتند؛ اما تلاش کردیم این ایدهها را در قالب چند خط داستانی اصلی در فصل جدید بگنجانیم. چون چند سال سریال ساخته نشده بود، سازندگان اثر پر از ایده بودند.»
بااینحساب، آنها در شرایطی که این سخنان نقویان با یک کلیک ساده در دسترس همگان است، خواسته و دانسته از این موضوع چشم پوشیدند که تلویزیون اگر اراده میکرد، بهراحتی ۲۲ قسمت را به ۳۰ قسمت میرساند؛ اما هم مدتزمان هر قسمت را افزایش داد و هم تعداد قسمتها را کاهش، تا به علاقه مخاطبانش پاسخ بدهد، به ذائقه آنان احترام بگذارد و اوقات نوروزی بینندگانش را بهتر پر کند.
بخشی هم نوک پیکان نقدهایشان را متوجه محتوا و فرازوفرود فیلمنامه، داستانپردازی و بازی بازیگران کردند و کوشیدند گروه تولید را تضعیف و با طرح برداشتهای فرامتنی از هر رخدادی در سریال، تخریب کنند؛ عدهای ازاینسوی بام افتادند و جمعی ازآنسو. به آمار بازدید سریال در تلوبیون تمسک جستند و آمار بازدید «پایتخت» را با برخی از دیگر برنامههای تلویزیون مقایسه کردند و آمار بالای «پایتخت» را نشان ضعف صداوسیما توصیف کردند. گویی که این «پایتخت» فرزند همین صداوسیما نیست و چه در این دوره مدیریتی و چه در دورههای قبل از دوره فعلی، اساساً منطقی دارد که بتوان «پایتخت» را با این عقبه و پایگاه مردمی که همواره و در تمام فصولش اثری پرجاذبه و پراستقبال بوده، با دیگر برنامهها قیاس کرد. قیاسهای معالفارقی که بنیاد استدلالی درستی ندارند.
پرده آخر را هم حمید فرخنژاد به نمایش گذاشت و تلاش کرد بین هنرمندان و صداوسیما دوقطبی ایجاد کند که بینیاز از هر شرح، نمود آخرین دستوپازدنهای مذبوحانه جداشدگان از صف ملت است. مهم اما این است که صداوسیما و هنرمندان در یک ارتباط سازنده و مؤثر کام مردم را در «پایتخت» پرماجرای این شبهای تلویزیون شیرین کردهاند.
شیدا اسلامی، کارشناس رسانه و ارتباطات
انتهای پیام/