«نقاش شهر» سرگذشت اجتماعی و معماری پایتخت را ثبت می کند
تاریخ گمشده تهران روی بوم نقاشی
هنر
92753

زیر سایه دیوار در دل خیابانی که صدای تاریخ را میتوان از خشتخشت آن شنید، قلمموی هنرمندی با عشق روی بوم میرقصد و زیباییهای گوشه و کنار تهران را به رخ میکشد. همه او را به «نقاش شهر» میشناسند؛ هنرمندی که با یک کولهپشتی، پایه و بوم، سالهاست به محلههای قدیمی تهران میرود و خانه و بناهای تاریخی را به تصویر میکشد.
مرجان قندی - ایران آنلاین: خیلی از مردم او را از تجریش تا عودلاجان و از شهر ری تا لواسان قلم به دست دیدهاند. آنقدر خونگرم است که پاسخ سؤالات رهگذران را که از او درباره کارش میپرسند، میدهد و آنها را به تماشای هنرش دعوت میکند. به گفته خودش با هر تابلویی که میکشد داستانی از شکوه و عظمت معماری بناهای تاریخی شهر و خانههای قدیمی را روایت میکند. نقاشیهای او نهتنها جلوهای زیبا دارند، بلکه گویی پردهای را کنار میزنند تا روح ساختمانهای فراموش شده دوباره در دل پایتخت زنده شود. هنر او همچون پلی میان گذشته و حال است که نگاهها را به سوی تاریخ گمشده شهر میکشاند.
نقاش کوچکی که نقاش شهر شد
حسن نادرعلی با استفاده از رنگهای زنده به گونهای سوژههایش را به تصویر میکشد که بیننده به راحتی با آن ارتباط میگیرد. در میان شلوغی و رفت و آمدهای خیابان ناصرخسرو، بومش را روبهروی ساختمانی قدیمی میگذارد و شروع به نقاشی میکند؛ میگوید:«متولد شهر خوی هستم و از کودکی به نقاشی علاقه داشتم. از ۹ سالگی نقاشی را به طور جدی شروع کردم و آموزش دیدم. بیست سالگی به تهران مهاجرت کردم و در حضور اساتید بنامی چون «مرتضی کاتوزیان» و «رحیم نوهسی» این مسیر را ادامه دادم. در آتلیهام کار میکردم. گاهی به دل طبیعت پناه میبردم و نقاشی میکردم. سفرهای زیادی رفتم و از موزههای زیادی در کشورهای مختلف بازدید کردم، اما نقطه عطف کارم وقتی بود که به روسیه سفر کردم و تحتتأثیر نقاشان روسی قرار گرفتم. از آن به بعد تغییرات مهمی در آثارم به وجود آوردم؛ مسیر جدیدی را پیش گرفتم و هماکنون به سبک امپرسیون و آلا پریما (خیس در خیس) کار میکنم که حاصلش کارهای امروزم است.»
او با بیان اینکه ابتدای کار بیشتر به طبیعت میرفته و سوژههایش را آنجا پیدا میکرده اما کمکم به نقاشی از بناهای تاریخی و معماری آنها علاقه پیدا کرده است، میافزاید: «نقاشی در داخل شهر و به تصویر کشیدن بناهای تاریخی کار بسیار پرچالش و پراسترسی بود اما امروز دغدغههای قبل را ندارم و راحتتر میان مردم کار میکنم و سعی دارم با نقاشیهایم بناهای تاریخی را به روش خودم به ثبت برسانم. میخواهم نقاشیهایم تلنگری باشد تا مردم با دقت بیشتری به زندگی نگاه کنند. نقاشی بسیاری از خانههای قدیمی را با معماریهای خاص کشیدهام، اما الان خیلی از آنها به یک آپارتمان چند طبقه یا برج مدرن تبدیل شدهاند.
شهری که دوست میداشتم
به گفته این نقاش، تهران همیشه حس زندگی و زنده بودن دارد و برای همین آن را به رنگ سبز میبیند. او با بیان اینکه هر شهری مشکلات خاص خودش را دارد، میگوید:«تهران پایتخت است و قطعاً مشکلاتی دارد اما امیدوارم نقاشیهایم باعث شوند مخاطبانم بهخصوص شهروندان تهرانی، این شهر را به زیبایی یاد کنند و آن را بیشتر دوست داشته باشند. تا به حال کمتر کسی را از اهالی محلههای مختلف دیدهام که وقتی در شهر در حال نقاشی کشیدن هستم، بیتفاوت عبور کند. کار من برایشان جذابیت دارد و برای چند دقیقه هم که شده کنارم میایستند و نقاشی کشیدنم را نگاه میکنند. من میخواهم با نقاشی بناهای قدیمی یادآوری کنم ما ایرانیها اگر جایی زندگی کنیم که معماری ایرانی داشته باشد، حالمان خوب میشود چون این بازخورد را از مردم گرفتهام. آنها با دیدن آثارم خاطرات بسیاری برایشان زنده میشود.»
«نقاش شهر» از استقبال مردم اینطور میگوید:«تا چهار سال اخیر همیشه خودم سوژههایم را انتخاب میکردم اما الان بعد از چند سال، خیلیها درباره مجموعهام میدانند و کارم را شناختهاند و بسیار پیش میآید که آشنایان یا هنردوستان از من میخواهند از سوژه مورد نظرشان که از آنجا خاطره دارند یا بنای قدیمی که برایشان مهم است، نقاشی بکشم. به آنجا میروم و اگر سوژه به مجموعهام مرتبط باشد، قبول میکنم و آن را میکشم. در ابتدای مسیری که انتخاب کردم بیشترین نگرانیام برخورد مردم بود اما کمکم متوجه شدم خوشبختانه مردم حامی بسیار خوبی برای هنر و هنرمندان هستند. من در هر گروه سنی مخاطب دارم؛ از کودک پنج ساله تا سالمندان. آنها همیشه پذیرای من هستند و در حین کار مراقب هستند تا خدشهای در کار کردنم به وجود نیاید. در این سالها خاطرات بسیاری با مردم برایم رقم خورده است که هرگز آنها را فراموش نمیکنم. به محله عودلاجان زیاد میروم چون بافت آنجا بسیار قدیمی است و بسیاری از خانههایش در حال از بین رفتن است.
نادرعلی با ابراز گلایههایی از مسئولان شهر تهران میگوید:«اگر مسئولان هم مثل مردم از هنرمندان حمایت میکردند، اتفاقات بسیار بهتری در شهر رقم میزدیم، اما متأسفانه خیلی به ندرت این اتفاق میافتد. مجموعهای که من کار میکنم با موضوع آثار تاریخی و قدیمی شهر تهران است که خیلی از آنها در اثر فرسودگی در حال از بین رفتن هستند یا خیلی از خانههای قدیمی با معماریهای قدیم که من نقاشیاش را کشیده بودم، بعد از مدتی که به آنجا رفتم دیدم آن خانه قدیمی تبدیل به یک آپارتمان مدرن چند طبقه شده است. افراد مختلفی از معماران گرفته تا هنرمندان و مردم و حتی افرادی در خارج از ایران هستند که واکنشهای بسیای درباره این موضوع داشتهاند اما تاکنون سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و هیچ ارگان دیگری واکنشی به آثار من نشان ندادهاند و هیچگونه حمایتی صورت نگرفته است.
تلاش برای حفظ هویت اصلی شهر
نادرعلی با تجربهای که در این سالها به دست آورده، از ایدههایی که با اجرا شدن آن میتوان هویت شهر را حفظ کرد اینگونه میگوید: «اگر شهردار بودم یا مسئولیتی در سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داشتم، یکی از اولویتهای کاریام رسیدگی و بازسازی بناهای تاریخی شهر بود و اجازه نمیدادم تهران از هویت اصلیاش خارج شود، چون معماری هنری است که روی سبک زندگی مردم تأثیر میگذارد. در این مدت بسیار پیش آمده که خانههای قدیمی و در حال تخریب را با این هدف که شاید جایی دیده شود و تلنگری برای مسئولان باشد نقاشی کشیدم اما متأسفانه تعداد خانههای قدیمی که در حال تخریب هستند بسیار زیاد است. یکی از آنها تاج عمارت قاجاری «امینلشکر» در محله عودلاجان (پامنار) است که وقتی برای کشیدن نقاشی به آنجا رفتم قلبم به درد آمد. آرزو دارم و تلاش میکنم تا زمانی که جان در بدن دارم بتوانم از آنها نقاشی بکشم و به راهم ادامه دهم و در نهایت همه این مجموعه را که تعدادشان کم نیست، در جایی برای نمایش عموم بگذارم.»
انتهای پیام/