۴ جوان هرمزگانی ۲۴ رأس قوچ و میش و کل و بز را از خشکسالی نجات دادند؛

محلی‌ها زودتر از شکارچیان رسیدند

جامعه

95067
string(757) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"675.0000000000001","_w":"1200","_y":"0","_x":"0","source":"\/news\/photo\/1404\/02\/02\/19e7270481a6b8840c29fb5d4a3e67c7.jpg","_pr_css":"display: block; width: 160px; height: 90px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: none;"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" محلی‌ها زودتر از شکارچیان رسیدند

هیچ کس در منطقه نبود؛ جز چهار نفر که ۲۴ رأس بز، کل، قوچ و میش را از دل گودالی میان کوهستانی در وسط بندرلنگه و بستک بیرون کشاندند و نجات دادند؛ گودالی پر از بی‌آبی و عطش.

زهرا کشوری - ایران آنلاینهیچ کس در منطقه نبود؛ جز چهار هم‌نام، چهار محمد؛ محمد پیروزی، محمد دژپناه، محمد علیشاپور، محمد راه‌نشین. هیچ پاسگاه محیطبانی در آن اطراف وجود ندارد. چهار محمد، ۲۴ رأس بز، کل، قوچ و میش را از دل گودالی میان کوهستانی در وسط بندرلنگه و بستک بیرون کشاندند و نجات دادند؛ گودالی پر از بی‌آبی و عطش. حیوان‌های بیچاره را خشکسالی کشانده بالای یک گودال که سال‌های قبل محل جمع‌آوری آب شیرین باران بود. آسمان اما امسال روی خوشی به هرمزگان نشان نداد؛ چهار سال است که روی خوش نشان نمی‌دهد. حیوان‌های بیچاره اما روی بد آسمان را ندیدند. چشمه‌های اطراف که هنوز آب دارند، تلخ است. هوس آب شیرین کرده بودند. لابد گلِ آب ته گودال اولین حیوان را می‌کشاند توی دل گودال و بعد ۲۶ رأس هم پشت سر او فرود می‌آیند توی گودال. اما آب نبود، سراب بود. سرابی گل‌آلود که سه حیوان را به کام مرگ کشاند، یک بره و دو بزرگسال.

یکی از حیوان‌ها هم حالش وخیم می‌شود. چهار جوان، حیوان را به کلینیک رساندند. چهار محمد. فقط خودشان بودند. می‌توانستند چندتا از این حیوان‌ها را هم ببرند. مگر نه افرادی در منطقه هستند که همین کار را می‌کنند. اصلاً کسی آنجا نبود. بستک سه محیط‌بان دارد. بندر لنگه هم سه محیط‌بان. محل مأموریت آنها هم وسط اداره محیط‌‌زیست در شهر است تا بخواهند به منطقه برسند حادثه تمام شده است. حالا این سؤال پیش می‌آید که اگر به جای جمع این جوانان، شکارچیان به گودال می‌رسیدند چه بلایی سر این همه قوچ و میش و کل و بز می‌آمد؟

«کاظم شریفی» فرمانده یگان حفاظت محیط زیست هرمزگان به «ایران» می‌گوید: «مردم محلی خودشان از حیات وحش آنجا حفاظت می‌کنند.» محمد پیروزی یکی از نجات‌دهنده‌های این ۲۴ رأس به «ایران» می‌گوید: «حفاظت آنها اصولی نیست. آنها اجازه نمی‌دهند غریبه‌ها شکار کنند اما خودشان شکار می‌کنند و لاشه شکار را می‌فروشند چون شکار منبع درآمد دامداران منطقه است.»

گودال‌های خالی در اوج گرما

جالبی ماجرا این است که «محمد پیروزی» خودش شکارچی است، اما شکار را به خاطر خشکسالی چندساله کنار گذاشته است. می‌گوید: «دوسال پیش هم یک بز کوهی را از دل همین گودال نجات داد.» او می‌گوید: «هر سال برج ۴یا ۵ و ۵ یا ۶ اوج گرما گودال‌های طبیعی را خالی می‌کرد امسال به دلیل آنکه در سال آبی اصلاً بارندگی نداشتیم، گودال‌های صخره‌ای سال را با بی‌آبی شروع کردند.»

به گفته پیروزی با فاصله ۱۰کیلومتری از این منبع آب شیرین، چشمه آب تلخ وجود دارد. حیوان‌های زبان‌بسته به اجبار آن آب تلخ را نشخوار می‌کنند. البته وضعیت آن گودال‌ها هم خوب نیست اما کف گودال‌ها آب تلخ پیدا می‌شود.
 
خارج از محدوده حفاظت‌شده

محمد پیروزی منطقه کوهستانی میان بندر لنگه و بندر بستک را وسیع توصیف می‌کند و می‌گوید: «این دو شهر بالای ۲۰ کوه با هزار تا دوهزار متر ارتفاع قرار دارند که همه آنها محل زیست کل و بز، قوچ و میش، پلنگ، کفتار و... است اما شهرستان بستک فقط سه محیطبان دارد و بندرلنگه هم سه محیطبان. بنابراین حفاظت و کنترل از این منطقه وسیع، عملاً شدنی نیست.»

به گفته پیروزی حتی اگر محیطبان‌ها تمام روز را در منطقه بچرخند هم کاری از پیش نمی‌برند. چون از یک سمت بندرلنگه تا سمت دیگرش، صد کیلومتر فاصله است.

جاده‌ای برای شکارچیان

کاظم شریفی، فرمانده یگان حفاظت، آماری از شکارچیان به «ایران» نمی‌دهد. شماره محمد پیروزی را هم او در اختیار روزنامه ایران می‌گذارد. روایت محمد پیروزی متفاوت با شریفی است. به گفته او در این منطقه شکار بسیار انجام می‌گیرد. پیروزی دلیل آن را جاده اصلی بستک به بندر لنگه می‌داند که از داخل کوه رد می‌شود. آنطور که او آدرس می‌دهد وسط کوه دقیقاً محل زندگی قوچ و میش‌ها و بزهاست. پیروزی می‌گوید: «وقتی از بندر لنگه به سمت بستک می‌روی در این مسیر ۳۵ کیلومتری محال است دسته‌های ۴تا ۵ کل و بز یا قوچ و میش را نبینی.»

محیط زیست: ازهمیاران کمک می‌گیریم

به گفته «کاظم شریفی»، منطقه‌ای که آن ۲۷ رأس در آن گرفتار شدند خارج از منطقه حفاظت شده است. او می‌گوید: «یک حفاظتگاه مردمی است، یعنی خود مردم آنجا (بندر لنگه و بستک) ا ز حیات وحش حفاظت می‌کنند. این منطقه تحت حفاظت اهالی محل است.»

او توضیح می‌دهد: «ما دو روز قبل از این خبر، به همیارها گفته بودیم که به گودال‌ها و چشمه‌ها سر بزنند و از وضعیت آنها خبردار شوند. آنها از همین جا برای من فیلم فرستادند و گفتند یک چوب گذاشتیم که حیات وحش بتواند از آن عبور کنند و بروند و آب بخورند. همین دو روز که آنها سر نزدند این اتفاق افتاد.»

او در پاسخ به این سؤال که وقتی محیط زیست درمنطقه حضور ندارد چطور باید جلوی مسأله را گرفت چون احتمال داشت این ۲۴ رأس گیر شکارچیان می‌افتادند، می‌گوید: «هر ساله این اتفاق می‌افتاد اما نه به این وسعت. در نهایت سالی یک، دو یا سه حیوان گیر افتاده که نجاتش داده‌اند.»
 
فرهنگ حفاظت درمنطقه جاری نیست

پیروزی تأثیر همیاران محلی را در حد خبررسانی به محیط زیست درباره وجود شکارچی‌ها در منطقه می‌داند و می‌گوید: «تا محیطبان‌ها به منطقه برسند، حیوان شکار شده و شکارچی هم رفته است.»

او بحث دیگری را هم پیش می‌کشد: «مردم محلی فکر می‌کنند که مالک حیات‌وحش این محدوده هستند. من بچه شهرستان بستک‌ام وقتی می‌روم توی منطقه کمکی کنم با هزینه خودم آبشخوری را درست کنم، اینها جلوی من را می‌گیرند. بدشان می‌آید. پیگیری می‌کنند که نباید توی حوزه ما بیایید. متأسفانه فرهنگ حفاظت آنجا جاری نیست. فقط براساس شنیده‌ها رفتار می‌شود. فکر می‌کنند چون خانه آنها آنجاست و آنجا زندگی می‌کنند کوه و حیات وحش آنجا متعلق به آنهاست. کسی حق آمدوشد ندارد، خودمان می‌زنیم و شکار می‌کنیم.» پیروزی، شکار حیات‌وحش در این منطقه را یکی از منابع درآمد مردم منطقه می‌داند و حتی می‌گوید: «چندین مرتبه شنیده‌ام که حیات وحشی را که در گودال‌ها گیر افتاده‌اند به محیط زیست تحویل نداده و فروخته‌اند.»

با شکار حفاظت شده موافقم

پیروزی خودش را شکارچی علاقه‌مند به محیط زیست معرفی کند و می‌گوید: «مشکل مالی ندارم که بخواهم به خاطر آن گونه‌ای را شکار کنم. برای همین برای من فرقی نمی‌کند که یک بومی شکار کند یا یک فرد غریبه از استان همجوار بیاید. هرکس را ببینم سعی می‌کنم جلوی آن را بگیرم.» پیروزی اعتقاد دارد بهترین راه حفاظت حیات وحش منطقه، فرهنگ‌سازی است. افراد آگاه، کاربلد و باسواد که منفعت شخصی ندارند بیایند و مردم محلی را آگاه کنند. به آنها بگویید کاری که شما می‌کنید با حفاظت فرق دارد.

او گله‌مند از جای خالی محیط‌زیست در میان حیات وحش بستک و بندرلنگه است و می‌گوید: «در منطقه بندر لنگه هیچ منطقه حفاظت شده‌ای وجود ندارد. منطقه پرزویه در بستک حفاظت شده است اما فقط تابلو زده‌اند که روی آن نوشته شده است، ورود اسلحه ممنوع است. محیطبان‌ها در اداره محیط زیست بستک و بندر لنگه مستقر هستند.»

تفنگ‌ها کنار گذاشته شد

او می‌گوید، توانسته ۱۲ تا ۱۳ نفر از بچه‌های شکارچی منطقه را که تفنگ دارند و مشکل مالی ندارند راضی کند به دلیل خشکسالی وحشتناک چندساله اخیر شکار نکنند. پیروزی موفق شده، حمایت و همکاری آنها را برای ساخت آبشخور جلب کند.

پیروزی می‌گوید: «خیلی آبشخور در منطقه بستک درست کردیم و در منطقه بندرلنگه هم دو تا آبشخور درست کردیم. الان هم وسایل ساخت یک آبشخور دیگر (۲۰۰ متر لوله با ۲۰ کیسه سیمان) را آماده کرده‌ایم.» او به یکی از مشکلات اساسی منطقه اشاره می‌کند و می‌گوید: «اکثر جاهایی که می‌خواهیم آبشخور درست کنیم، راه، ماشین‌رو نیست و باید وسایلی مثل شن، ماسه، سیمان و... را با الاغ ببریم که هزینه را بالا می‌برد.»

این فعال محیط‌زیست، بهترین راهکار را برای جلوگیری از تلفات حیات وحشی که داخل گودال می‌افتد، ایجاد پاسگاه محیطبانی در نزدیک گودال‌هایی می‌داند که حیات وحش به صورت غریزی از آنها آبشخور می‌کند. او می‌گوید: «فاصله اداره محیط زیست بندرلنگه تا جایی که ما بودیم نزدیک به ۱۱۰ کیلومتر است، تا محیطبان بخواهد برسد شکارچی شکار کرده و رفته است. وقتی محیطبانی باشد شکار اگر به صفر نرسد به زیر ۲۰ درصد می‌رسد.» پیروزی و دوستانش به محیط‌زیست پیشنهاد ایجاد پاسگاه را داده‌اند و پاسخ گرفته‌اند که نیرو و بودجه نیست.

موافق شکار اصولی هستم

او تأکید می‌کند که شکار را برای خشکسالی کنار گذاشته و مخالف شکار نیست. بحث را می‌برد به منطقه‌ای نزدیک فارس و هرمزگان و می‌گوید: «شکار باید اصولی باشد. جایی باید انجام گیرد که تعداد بالا باشد. اینجا حیات‌وحش زیادی در یک فضای بسیار کوچکی وجود ندارد، زیرا نه آب منطقه جوابگوی نیاز آنهاست نه علف. دولت مجوز شکار نمی‌دهد. درحالی که می‌توان در سایت مزایده شکار تا صد هزار دلار پروانه شکار داد و هزینه یک سال مدیریت منطقه را درآورد. با همین بودجه می‌توان محیطبان استخدام کرد، آبشخور ساخت و در سال‌های خشک علوفه خرید.» او و دوستانش طرحی مثل قرق اختصاصی که در رفسنجان انجام گرفته را مثال می‌زنند و می‌گویند درخواست ایجاد یک شرکت تعاونی حفاظت از حیات وحش منطقه را دادیم منتهی با آن موافقت نشد. منطقه در نظر گرفته شد یک کوه با ۶ روستا در اطراف آن بود که حیات وحش زیادی دارد. خیلی راحت می‌شد با صادر کردن یک مجوز شکار برای یک خارجی هزینه یک سال مدیریت آن را تأمین کرد.

برنامه محیط زیست چیست؟

قرق اختصاصی رفسنجان با حمایت سازمان حفاظت محیط زیست شروع شد. مخالفان بسیاری دارد. این قرق توسط بومی‌ها انجام گرفته و درآمد آن صرف استخدام محیطبان و ایجاد پاسگاه محیطبانی شده است. گزارش‌های رسمی سازمان حفاظت محیط زیست از افزایش گونه‌های حیوانی در این محدوده خبر می‌دهد. محیط زیست حتی اگر با قرق اختصاصی موافقت نکند باید فکری به حال حیات وحش این منطقه بکند. فیلم وایرال شده می‌تواند شکارچی‌های بیشتری را به این منطقه بفرستد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه