نان‌خوردن از رنج و اندوه مردم!

روی جنازه و مصیبت مردم لایک جمع نکنید!

فضای مجازی

96706
string(853) "[{"name":"a","aspect":"16:9","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"1","_sx":"1","_r":"0","_h":"370.4760717504165","_w":"658.624127556296","_y":"0.6897727564761512","_x":"59.99627430446373","source":"\/news\/photo\/1404\/02\/13\/f294a786693fb1eef540cca8fcfc10d2.jpg","_pr_css":"display: block; width: 194.345px; height: 135.312px; min-width: 0px !important; min-height: 0px !important; max-width: none !important; max-height: none !important; transform: translateX(-14.5749px) translateY(-0.167567px);"},{"name":"b","aspect":"1:1","width_small":"480","width_medium":"720","width_large":"960","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""},{"name":"c","aspect":"16:6","width_small":"720","width_medium":"960","width_large":"1250","_sy":"","_sx":"","_r":"","_h":"","_w":"","_y":"","_x":"","source":""}]" روی جنازه و مصیبت مردم لایک جمع نکنید!

درحالیکه امدادگران خودشان را به آب و آتش می‌زدند، برخی‌ها به قصد روایت‌گری ماجرا دوربین به دست و قلم به دست شده و خیلی از مردم برای اهدای خون صف کشیده بودند،برخی‌ها هم به بهانه «همدردی» و اطلاع‌رسانی دنبال هدف همیشگیشان بودند: جذب دنبال‌کننده‌ بیشتر.

ایران آنلاین: وقتی هنوز آتش و دود کاملاً مهار نشده بود، زمانی که هنوز خیلی از آسیب‌دیدگان فاجعه انفجار در بندرعباس از بهت و حزن بیرون نیامده بودند سرو کله فیلم‌ها و تصاویر دیده‌نشده در فضای مجازی پیدا شد. پست و استوری‌هایی که مدعی بودند قرار است حس همدردی را به اشتراک بگذارند و شما را دعوت کنند تا در غم و اندوه بندرعباس شریک شوید. 

به گزارش خبرگزاری تسنیم، اما این همه ماجرا نبود. در حالی که امدادگران خودشان را به آب و آتش می‌زدند، برخی‌ها هم به قصد روایت‌گری ماجرا دوربین به دست و قلم به دست شده و خیلی از مردم برای اهدای خون صف کشیده بودند، برخی‌ها هم به بهانه «همدردی» و اطلاع‌رسانی دنبال هدف همیشگیشان بودند: جذب دنبال‌کننده‌های بیشتر به وسیله فیلم و عکس‌های دردناک و گاه شایعه‌های ریز و درشت!

دست و پاگیر و مزاحم
البته شاید خیلی از ما دیگر عادت کرده باشیم به آدم‌های مجازی‌باز و گوشی به‌دستی که از غم و شادی مردم، از مسائل عمومی و  حتی خصوصی زندگی دیگران نمی‌گذرند! برای این دسته از آدم‌ها، دعواهای ریز و درشت، تصادف‌های شدید و غیرشدید و اتفاق‌های کوچک و بزرگ روزانه، همه و همه سوژه‌های مناسبی هستند که می‌شود آن‌ها را در صفحات شخصی منتشر کرد و بابتش کلی دنبال‌کننده وطرفدار جذب کرد! بنابراین توقع نداشته باشید چنین افرادی در فاجعه و بحران‌هایی مانند انفجار بندرعباس، برای غم و اندوه مردم، کشف واقعیت، رعایت حال داغداران، همدردی و مفاهیمی از این قبیل اهمیتی قائل شوند و برای چند روز هم که شده یا گوشیشان را غلاف کنند و یا اینکه سبک و سیاق پست و استوری گذاشتنشان را تغییر دهند.

«تبیان» روز گذشته در این مورد نوشت: «اندکی پس از آنکه آتش تا حدی مهار شد، سروکله عده‌ای در میدان حادثه پیدا شد که دنبال یک زاویه خوب برای تبلیغ گرفتن و به اشتراک گذاشتن حس به ظاهر همدردی با دنبال‌کنندگانشان در فضای مجازی می‌گشتند. انفجار بندر شهیدرجایی نه فقط چهره صنعتی شهر را لرزاند، که یک‌بار دیگر تضاد غریبی را به نمایش گذاشت: تضاد میان رنج یک جامعه و طمع برای ثبت آن! در میان آژیرهای امداد، اینفلوئنسرهایی دیده می‌شدند که انگار محل حادثه را با لوکیشن یک کمپین تبلیغاتی اشتباه گرفته بودند.
 جماعتی از بلاگرها، بی‌آنکه نقشی روشن در مدیریت بحران داشته باشند، وارد صحنه دودآلود شدند اما دست‌وپاگیر، پرحاشیه و مزاحم؛ تا جایی که عصبانیت مردم محلی را حتی در فضای مجازی هم برانگیختند». 

گردشگری در بلایا
شکی نیست که استفاده از فضای مجازی و سرعت انتشار اخبار در آن با هدف اطلاع‌رسانی درست و حسابی کار خیلی خوبی است؛ اما به شرط اینکه توسط اهل فن و آدم‌های مطلعی انجام شود که تفاوت‌های خبر و شایعه را می‌دانند، به جای خودنمایی  دنبال اطلاع‌رسانی‌اند و برای امنیت روانی جامعه نیز اهمیت قائل‌اند. 

 

به گزارش رویداد ۲۴، حضور شهربانو منصوریان، بلاگر حوزه ورزشی در بندر عباس در شرایطی اطفاء حریق و وضعیت پیچیده بعد از حادثه در این بندر یک نماد است، نماد وضعیتی که بلاگر‌ها در هر موضوعی از شادی تا مصیبت در میانه شرایطی که نیازمند مدیریت است در حال جمع آوری فالور و گرفتن ویو و لایک برای خودشان هستند.

 لطفا موقعیتی که توصیف می‌شود را در ذهن خود تصور کنید: در میان یک آتش سوزی بزرگ، در شرایطی که زمین و زمان در حرارت ناشی از انفجار در حال سوختن است، مردمی که در فاصله و شهر نگران گم شدن عزیزانشان هستند و در وضعیتی که مهمترین بندر تجاری کشور دچار انفجار شده است، زنان و مردان جوانی دوربین به دست در حال صحبت‌های بی سر و ته از وضعیت حادثه و خودنمایی هستند.

این توصیف، تصویر دقیق بلاگر‌هایی است که در هر حادثه و رخدادی بعضا زودتر از نیرو‌های امدادی و مدیریتی در محل حادثه حضور دارند. سرعتی ناشی از تب گرفتن ویو و کلیک و لایک، ناشی از تب گرفتن فالور حتی به قیمت اخلال در وضعیت مدیریت یک فاجعه یا ارائه اطلاعات نادرست و تنش زا.

بلاگر‌ها در سال‌های اخیر در شبکه‌های اجتماعی به نوعی رسانه‌های غیرحرفه‌ای تبدیل شدند، نقشی که در بروز و ظهور آن هم خودشان مقصر بودند و هم از مطالبه شدید افکار عمومی از دریافت اطلاعات و جزئیاتی که در رسانه‌های رسمی منتشر نمی‌شد، ناشی می‌شد. عنوان کلی «مسئولیت اجتماعی در فضای مجازی» هم توجیهی برای این رفتار‌ها شد.

در فاجعه رخ داده در بندرعباس در روز‌های اخیر مکررا بلاگر‌های مختلف با تحلیل‌های عجیب و اخبار عجیب‌تر از تحلیل‌ها سعی میکردند تا از دور و گردونه این حادثه به نفع خود عقب نمانند. عنوان کلی موضوع همدردی و مطالبه گری برای رسیدگی به موضوع بود، اما برای همه به روشنی قابل درک است که مساله اصلی رشد تعداد فالور‌ها و لایک‌ها و کامنت‌های حساب‌های کاربری است که درامد‌های میلیاردی دارد و دقیقا نیز از احساسات مردم تغذیه می‌شود.

تنها در یک نمونه این موضوع حضور شهربانو منصوریان در این میان با لباس مخصوص امدادرسانی چه پیامی دارد؛ آیا او تخصصی در زمینه امدادرسانی دارد؟ قطعا خیر. آیا فرد مسئولی است که گزارش نظارتی اش بتواند قدمی از قدم در رفع مشکل یا جلوگیری از تکرار آن داشته باشد؟ باز هم خیر.

حضور شهربانو منصوریان، بلاگر حوزه ورزشی در بندر عباس در شرایطی اطفاء حریق و وضعیت پیچیده بعد از حادثه در این بندر یک نماد است، نماد وضعیتی که البته از نکات مختلفی نشات میگیرد و در اثر سیر تاریخی شکل گرفته است.

یک دهه پیش از این وقتی هنوز بازار بلاگری تا این اندازه داغ نشده بود این سلبریتی‌ها بودند که در میان رخداد‌هایی از قبیل زلزله و سیل و سوانح غیرطبیعی با اعلام حضور در جهت جمع آوری کمک و ایجاد همدلی برای حمایت از مردمی که زیان دیده و عزادار بودند، اقدام می‌کردند. سلبریتی‌ها هم از نظر خاستگاه اجتماعی از بلاگر‌ها متفاوت بودند و هم مساله اصلی آن‌ها نوعی امداد سرانی بود به این معنی که به طور مثال در یک زلزله این فلان هنرپیشه یا بهمان فوتبالیست نبود که از موضوع برای خود کسب اعتبار می‌کرد بلکه دقیقا در نقطه مقابل از اعتبار خود برای برداشتن قدمی هرچند کوچه استفاده می‌شد.

حالا، اما صورت مساله کاملا تفاوت کرده است و در عمل از فاجعه‌ای شبیه آن چه در بندر شهید رجایی رخ داده است، بستری برای کسب اعتبار استفاده شده است. نکته مهو دیگر و تفاوت این رخداد و عجیب بودن حضور بلاگری همچون منصوریان در آن این است که به طور مثال در یک زلزله سلبریتی‌ها و حتی بلاگر‌ها با جمع آوری کمک‌های مورد نیاز در روز‌های اولیه زلزله از قبیل لباس و پتور و آب آشامیدنی، نقش آفرینی می‌کردند. وقتی آتش انفجار در بندر شهید رجایی هنوز روشن بود و بدن‌های سوخته در بیمارستان بستری و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ، حضور یک بلاگر چگونه قرار است کمکی مردمی باشد؟!

در لایه پنهان چنین رخدادی جای خالی نقش آفرینی رسانه‌های رسمی دیده می‌شود. رسانه‌هایی که عموما اجازه انتشار دقیق‌تر و با جزئیات بیشتر اخبار را پیدا نمیکنند. رسانه‌ای‌هایی که برای عبور از گیت‌های واقعی یا امنیتی برای حضور در محل حادثه از بلاگر‌ها عقب می‌مانند. در این شرایط و در این ضعف اطلاع رسانی منبع خبری یا رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور می‌شوند یا بلاگر‌هایی با گوشی‌های موبایل شان.

قسمت دیگر ماجرا، اما خلاء اخلاق مداری در فعالیتی ذیل عنوان بلاگری است. دنیای شبکه‌های اجتماعی دنیایی بسیار متفاوت از عالم و زندگی حقیقی است. شوآف کردن در شبک زندگی در شبکه‌های اجتماعی بخش جدایی ناپذیر است، اما شوآف در محلی مملو از دود و آتش و مردمی عزادار، مملو از هرچیزی باشد از «مسئولیت اجتماعی» خالی است.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار فضای مجازی