ایران گزارش می‌دهد؛

محاکمه عاملان قتل پسر ثروتمند با سم مار افعی

جامعه

99399
محاکمه عاملان قتل پسر ثروتمند با سم مار افعی

اولین جلسه محاکمه عاملان قتل پسر ثروتمند با سم مار افعی در حالی برگزار شد که دفاعیات عموی مقتول به عنوان طراح اصلی این جنایت به جلسه بعد موکول شد.

کامران علمدهی - روزنامه‌نگار: مهر سال ۱۴۰۲ پسری جوان از مغازه‌اش خارج شد تا به خانه برود اما دقایقی بعد حالش بد شد و پس از رساندن وی به بیمارستان چند روز بعد جان باخت. پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد که وی بر اثر ورود سم خطرناک و کشنده‌ای به بدنش جان باخته است. تیم جنایی با بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته خیابانی که محل عبور وی بود، دریافت دو موتورسوار هنگام عبور از کنار وی ضربه‌ای سریع به پشت این پسر وارد کردند و به سرعت از محل دور شدند.

در بررسی‌های اولیه از سوی پلیس مشخص شد مقتول و پدرش که فردی ثروتمند بوده با عمویش بر سر ۴۰ میلیارد تومان اختلاف داشته‌اند. به این ترتیب مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران عموی مقتول به نام خسرو را احضار کردند که وی منکر دست داشتن در مرگ برادرزاده‌اش شد. اما با دستگیری یکی از موتورسواران وی اعتراف کرد که از سوی عموی مقتول اجیر شده بود تا او را به قتل برساند.  به این ترتیب خسرو و ۳ همدست او به نام‌های بهرام، نریمان و شاهین بازداشت شدند و بهرام به جنایت با تزریق سم مار اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول درخواست اشد مجازات کردند و معتقد بودند که عموی مقتول نیز باید قصاص شود.
پس از آن بهرام به جایگاه رفت و گفت: «مادرم بیمار بود و به پول نیاز داشتم تا اینکه نریمان به من گفت که در ازای مبلغ ۲ هزار دلار می‌خواهم پسر جوانی به نام بابک را گوشمالی دهی. من هم پذیرفتم. از آنجا که به مسائل محیط زیستی علاقه‌مند بودم و با مارها و سموم‌شان آشنا بودم، می‌دانستم که سم مار افعی پلنگی چند روزی او را زمینگیر می‌کند. من سم مار را گرفتم و با مقداری آب نمک رقیق کردم و در داخل سرنگ انسولین ریختم. در نهایت روز حادثه وقتی فهمیدیم که مقتول از مغازه‌اش خارج شده به سراغش رفتیم و در یک لحظه سرنگ را به پشتش وارد کردم. بعد هم ۲ هزار دلار را نقد از نریمان گرفتم و بلافاصله مار را داخل یک گونی گذاشتم و به شمال رفتم تا آبها از آسیاب بیفتد. بعد از ۱۰ روز به تهران برگشتم. البته چون مار مربوط به اکوسیستم ایران نبود و نمی‌شد آن را در شمال رها کرد، مار را به همدان بردم و در آنجا رها کردم. بعد هم فهمیدم پسر جوان مرده است. در حالی که من فقط می‌خواستم او چند روزی زمین‌گیر شود.

در ادامه نریمان به جایگاه رفت و گفت: «من ماساژور بودم و در باشگاه بدنسازی کار می‌کردم. عموی مقتول معمولاً برای ماساژ پیش من می‌آمد. یک روز ماجرای اختلاف با برادر و برادرزاده‌اش را تعریف کرد و از من خواست برادرزاده‌اش را گوشمالی بدهم. او یک خانه در قیطریه به من داد و گفت بدون اجاره می‌توانم در آن ملک زندگی کنم. من هم بهرام را به او معرفی کردم و پس از آن دیگر به ماجرا ورود نکردم. بعد از اینکه متوجه شدم پسر جوان فوت کرده از ترسم به ترکیه رفتم و می‌خواستم به اروپا بروم که متوجه شدم از طریق اینترپل برایم اعلان قرمز صادر شده به همین خاطر به عراق رفتم و از ترس دستگیری در عراق به صورت غیرقانونی وارد ایران شدم و خودم را معرفی کردم.»

در ادامه وکیل نریمان گفت: «موکل من نقشی در ماجرا نداشته و وکلای خسرو از او خواسته بودند که به ایران برگردد و به عنوان طراح نقشه خودش را معرفی کند و در ازای آن ملک قیطریه را به نام او بزنند و یک میلیارد تومان هم پول نقد به او بدهند که موکلم نپذیرفت.»
با پایان اظهارات وکیل، قضات ادامه رسیدگی به این پرونده و دفاعیات عموی مقتول را به روز بعد موکول کردند.

ایران آنلاین
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار جامعه