سرقت از دختر نقاش برای رابین هود بازی
جامعه
99590

پسر نقاش که برای رابین هود بازی اموال دختر ثروتمندی را سرقت کرده بود، تصور نمیکرد نقشه عجیبش به این سرعت لو برود.
مرضیه همایونی - خبرنگار بخش حوادث روزنامه ایران: چند روز قبل مرد چوپانی حین چرای گوسفندانش پیکر بیهوش و نیمه جان دختر جوانی را کنار جاده پیدا کرد و با اورژانس و پلیس تماس گرفت. با انتقال وی به بیمارستان، تحت درمان قرار گرفت و بعد از یک هفته که به هوش آمد، از ماجرای عجیبی پرده برداشت و گفت: «من تحصیلکرده رشته نقاشی و طراحی هستم. مدتی قبل در اینستاگرام با پسری به نام سروش آشنا شدم. او خودش را نقاش معرفی کرد و عکس تابلوهایش را هم در صفحهاش گذاشته بود. کم کم ارتباط مان بیشتر شد و به هم علاقهمند شدیم.»
او ادامه داد: «تصمیم داشتم ملکی در خارج از تهران بخرم به همین دلیل میخواستم دلارها و طلاهایم را از صندوق امانات بانک بردارم. سروش که از این ماجرا با خبر شد، خواست مرا همراهی کند. باهم به بانک رفتیم در مسیر برگشت او دو قهوه خرید اما به محض اینکه قهوه را خوردم بیهوش شدم و در بیمارستان چشم باز کردم و فهمیدم همه اموالم به سرقت رفته است.»
فروش طلاهای مسروقه
با شکایت دختر جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و کارآگاهان با بررسی شماره تلفن همراه سروش دریافتند سیم کارت متعلق به مرد معتادی است که سروش به مبلغ 500 هزار تومان آن را خریده است. در حالی که تحقیقات کارآگاهان پلیس برای دستگیری سروش ادامه داشت، مرد طلافروشی با پلیس تماس گرفت و گفت: «چند لحظه قبل زن جوانی با ظاهری نامناسب برای فروش 500 دلار و مقداری طلا به مغازهام آمده اما فاکتور طلاها را ندارد و رفتارش مشکوک است.»
به دنبال این تماس، بلافاصله مأموران گشت کلانتری وارد عمل شده و زن جوان دستگیر شد. فرنگیس در تحقیقات گفت: «همسرم به خاطر حمل و نگهداری مواد مخدر به 20 سال زندان محکوم شده و من و فرزندم به تنهایی زندگی میکنیم. نه کار دارم و نه پول، صاحبخانه میخواست مرا بیرون کند. وقتی به دوستم شیما گفتم و از او کمک خواستم، به من گفت داییاش میتواند به من پول قرض دهد و دلارها و طلاها را هم فریبرز دایی شیما به من داد.»
رابین هود بازی سارق
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار کارآگاهان قرار داد، آنها به سراغ فریبرز رفته و مرد جوان که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بود، راز سرقت میلیاردی را برملا کرد و گفت: «من عاشق نقاشی و خطاطی هستم و بدون اینکه کلاس بروم، در این کار حرفهای شدم. وقتی در اینستاگرام با آن دختر نقاش آشنا شدم فهمیدم خیلی پولدار است و پول زیادی برای هنرش خرج میکند. با خودم میگفتم من در محلی زندگی میکنم که حتی هزینه تأمین مایحتاج اولیه زندگی برای آنها سخت است آن وقت این دختر پولهایش را چطور خرج علایقش میکند. بعد هم وقتی خواهرزادهام ماجرای مشکلات مالی دوستش را گفت تصمیم گرفتم به او کمک کنم و نقشه سرقت را کشیدم. من هیچ رد و سرنخی از خودم به جا نگذاشته بودم و فکر نمیکردم دستگیر شوم حتی وقتی به ملاقات آن دختر میرفتم هم شماره پلاک خودروام را مخدوش میکردم و بهانه میآوردم که چون میخواهم از داخل طرح ترافیک عبور کنم این کار را کردهام. من سرقت کردم تا با پولهایی که از این راه بدست میآوردم به نیازمندان کمک کنم.»
به دنبال اعتراف متهم به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، او در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
ایران آنلاینانتهای پیام/