
آن روز «عصری با قصه» داشتیم و محمود دولتآبادی و جواد مجابی مهمانمان بودند. تا خبر زلزله آمد، گفتم تكهای از اول داستان «عقيل عقيل» دولتآبادی را بگذارند توي بروشور مراسم و با کامیونهای کمکی هلال احمر راهی شدم. بیستوچهار ساعت کامل توی راه بودیم و وقتی رسیدیم «دهلو خوشگله» و بقیه ترانههای عباس قادری را حفظ حفظ بودم.