
آلبرت هیرشمن در تحلیل اثر تونل، از پارادوکسی سخن میگوید که در آن پیشرفت برخی گروهها بهجای تثبیت نظم اجتماعی، زمینهساز بیثباتی و حتی انقلاب میشود. او نشان میدهد که «متحرکها» با وجود صعود اقتصادی، بهدلیل موانع نهادی و تبعیض نخبگان قدیمی، احساس طردشدگی میکنند، در حالیکه «غیرمتحرکها» در فاز نخست هنوز امیدوارند. اما هنگامی که هر دو گروه همزمان ناراضی شوند، جامعه به نقطه جوش میرسد — همان وضعیتی که به گفتهی ارنست لابروس میتواند جرقهی انقلاب را بزند.

آلبرت هیرشمن در مقاله بنیادین خود با عنوان «تحمل نابرابری درآمدی در جریان توسعه اقتصادی»، به بررسی یکی از پارادوکسهای کلیدی در فرآیند توسعه میپردازد؛ اینکه چرا در مراحل اولیه توسعه اقتصادی، که نابرابریهای درآمدی بین طبقات، بخشها و مناطق مختلف معمولاً بشدت افزایش مییابد و جامعه ممکن است تحمل قابل توجهی در قبال این نابرابریها از خود نشان دهد.