سرمقاله
15613
لذت تماشای فوتبال را از مردم نگیرید
اوجگیری جنگ و جدل میان حامیان و منتقدان تیم ملی بعد از بازی با کره شمالی بیانگر این حقیقت است که اوضاع فوتبال ملی برخلاف آنچه به نظر میآید، آرام و بیحاشیه نیست بلکه طرفین این جدل، منتظر کوچکترین لغزش هستند تا با وام گرفتن از آن به دیگری حمله کنند.
قشونکشی حامیان و مخالفان امیر قلعهنویی در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی پیامدهای بسیار خطرناکی دارد که اگر برخوردی منطقی با آن صورت نگیرد، چالشی سخت شکل خواهد گرفت که حاصل این دو قطبی به ضرر فوتبال ملی تمام خواهد شد. قطعاً هر انتقادی نشانه دشمنی و کینهتوزی نیست، هر تعریف و تمجیدی نیز نشانه دوستی و وفاداری نیست!
استراتژی موافقان و مخالفان به قدری نشأت گرفته از رفتارهای احساسی و علایق فردی است که نمیتوان هیچیک از آنها را به شکل منطقی بررسی کرد در حالی که امروز در جهان فوتبال باب گفتوگو در حوزه فوتبال توسعه یافته، تا حدی که موافق و مخالف در فضایی کاملاً محترمانه به نقد تفکرات یکدیگر میپردازند، اما در فوتبال ایران رفتارهای هیجانی و برخوردهای صفر و صدی باعث شده اکثریت قریب به اتفاق نظرات و توصیهها رنگ و بوی طرفداری و جانبداری پیدا کند.
آش به قدری شور شده که پای مصاحبههای سفارشی به میان آمده تا این حقیقت تلخ آشکار شود که موافقان و مخالفان کوچکترین قواعد حرفهای را نیز رعایت نمیکنند و صرفاً به دنبال اجرای تاکتیک حمله هستند، در حالی که برای اصلاح اشکالات موجود بایستی در مواقعی به جای حمله، نظر مخالفان را شنید تا ایرادهای موجود در ساختار فنی برطرف شود.
بیشک چاره حل مشکلات فنی تیم ملی، رفتارهای مملو از افراط و تفریط نیست. تزریق روحیه نقدپذیری در بدنه فنی تیم ملی میتواند زمینه بهبود اوضاع را به دنبال داشته باشد، اما مقاومت بیهوده و پافشاری بر رفتارهای اشتباه نهتنها منجر به شکوفایی نخواهد شد بلکه زمینه ایجاد بحرانهای بزرگتر را به وجود خواهد آورد.
انتشار مصاحبههای سفارشی بازیکنان تیم ملی در حمایت از کادرفنی تیم ملی و موضعگیریهای آتشین منتقدان در رسانههای نوشتاری، تکرار یک سناریوی قدیمی و تاریخ مصرف گذشته است که هیچ دستاوردی برای فوتبال ما به همراه نخواهد داشت و تنها آمار رفتار پرتنش در این عرصه را افزایش میدهد، در شرایطی که افکار عمومی هیچ علاقهای به شکلگیری این چرخه معیوب ندارد و علاقهمندان به تیم ملی تنها به دنبال لذت بردن از تماشای بازیهای تیم ملی هستند، پس لطفاً به مردم احترام بگذارید و اجازه دهید مردم از تماشای فوتبال ملی لذت ببرند!
انتهای پیام/
قشونکشی حامیان و مخالفان امیر قلعهنویی در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی پیامدهای بسیار خطرناکی دارد که اگر برخوردی منطقی با آن صورت نگیرد، چالشی سخت شکل خواهد گرفت که حاصل این دو قطبی به ضرر فوتبال ملی تمام خواهد شد. قطعاً هر انتقادی نشانه دشمنی و کینهتوزی نیست، هر تعریف و تمجیدی نیز نشانه دوستی و وفاداری نیست!
استراتژی موافقان و مخالفان به قدری نشأت گرفته از رفتارهای احساسی و علایق فردی است که نمیتوان هیچیک از آنها را به شکل منطقی بررسی کرد در حالی که امروز در جهان فوتبال باب گفتوگو در حوزه فوتبال توسعه یافته، تا حدی که موافق و مخالف در فضایی کاملاً محترمانه به نقد تفکرات یکدیگر میپردازند، اما در فوتبال ایران رفتارهای هیجانی و برخوردهای صفر و صدی باعث شده اکثریت قریب به اتفاق نظرات و توصیهها رنگ و بوی طرفداری و جانبداری پیدا کند.
آش به قدری شور شده که پای مصاحبههای سفارشی به میان آمده تا این حقیقت تلخ آشکار شود که موافقان و مخالفان کوچکترین قواعد حرفهای را نیز رعایت نمیکنند و صرفاً به دنبال اجرای تاکتیک حمله هستند، در حالی که برای اصلاح اشکالات موجود بایستی در مواقعی به جای حمله، نظر مخالفان را شنید تا ایرادهای موجود در ساختار فنی برطرف شود.
بیشک چاره حل مشکلات فنی تیم ملی، رفتارهای مملو از افراط و تفریط نیست. تزریق روحیه نقدپذیری در بدنه فنی تیم ملی میتواند زمینه بهبود اوضاع را به دنبال داشته باشد، اما مقاومت بیهوده و پافشاری بر رفتارهای اشتباه نهتنها منجر به شکوفایی نخواهد شد بلکه زمینه ایجاد بحرانهای بزرگتر را به وجود خواهد آورد.
انتشار مصاحبههای سفارشی بازیکنان تیم ملی در حمایت از کادرفنی تیم ملی و موضعگیریهای آتشین منتقدان در رسانههای نوشتاری، تکرار یک سناریوی قدیمی و تاریخ مصرف گذشته است که هیچ دستاوردی برای فوتبال ما به همراه نخواهد داشت و تنها آمار رفتار پرتنش در این عرصه را افزایش میدهد، در شرایطی که افکار عمومی هیچ علاقهای به شکلگیری این چرخه معیوب ندارد و علاقهمندان به تیم ملی تنها به دنبال لذت بردن از تماشای بازیهای تیم ملی هستند، پس لطفاً به مردم احترام بگذارید و اجازه دهید مردم از تماشای فوتبال ملی لذت ببرند!
انتهای پیام/