ایلیا بهزاد اول

ایلیا بهزاد اول

فوتبال جهان

17055
آموریم در سراشیبی سقوط

فرصتی برای پیاده‌ کردن ایده‌ها نیست

آموریم در سراشیبی سقوط

 بیست دقیقه بیشتر از اولین بازی منچستریونایتد در دوران روبن آموریم مقابل ایپسویچ‌تاون ته جدولی نگذشته بود که سرمربی جاه‌طلب پرتغالی با واقعیت لیگ برتر انگلیس آشنا شد: لیگی با سرعت فرسایشی، فشار بیشتر روی بازیکنان و ایده‌های منحصربفرد از سوی مربیان هر تیم. آموریم حالا پس از گذشت هشت بازی لیگ برتری از دوران حضورش در منچستریونایتد و شکست در پنج مسابقه از این هشت بازی، بیش از هر زمان دیگری تفاوت لیگ برتر انگلیس با لیگ پرتغال را متوجه شده و می‌داند که در انگلیس، کسی برای رشد و پرورش ایده‌های او صبر نمی‌کند. برخلاف اریک تن هاخ که با دو شکست در دو بازی ابتدایی خود روی نیمکت منچستریونایتد از فلسفه ایده‌آل خود دست کشید و در سه فصل حضور روی نیمکت یونایتد نتوانست به فلسفه و هویت مشخصی از بازی برسد، آموریم به شیوه بازی و ایده خود اطمینان کامل دارد و همچنان با وجود نواقص مشخص و تفاوت سبک بازی خود با پتانسیل بازیکنان، روی تاکتیک خود اصرار می‌ورزد. منچستریونایتد‌ از زمان حضور آموریم، در تمام مسابقات با آرایش پایه ۱-۲-۴-۳ به میدان رفته اما نکته واضح و مبرهن این است که یونایتد، هیچ‌کدام از بازیکنان مناسب این سیستم را در ترکیب فعلی خود که برای سبک بازی تن‌هاخ خریداری شده‌اند ندارد. بازیکنان کاری یا وینگ‌بک‌ها، به هیچ عنوان کارایی مدنظر آموریم را ندارند و بجز مانوئل اوگارته که سابقه بازی زیر نظر آموریم در همین آرایش در اسپورتینگ را دارد، هیچ‌کدام از بازیکنان خط میانی نتوانسته‌اند خود را با چالش‌های بازی در این سیستم تطبیق دهند. از سویی دیگر، این روش بازی مختصات بازی برونو فرناندز را هم تغییر داده و مهاجمان تیم در حال حاضر کیفیت و اعتماد به نفس کافی برای استفاده از فرصت‌های ایجاد شده را ندارند.
 نکته مثبت منچستریونایتد در دوران آموریم به نسبت دوران تن‌هاخ، داشتن یک ایده و سبک مشخص از بازیست که سرمربی، اصرار به پیاده‌سازی آن در زمین دارد اما در فوتبال انگلیس، تیم‌های دیگر به شما فرصت پیاده کردن ایده‌های تازه را نمی‌دهند. تزریق سرمایه بی‌حد و حصر به این لیگ، توجه رسانه‌ای، حضور ۱۸ سرمربی غیر انگلیسی در بیست تیم لیگ و ساختار متفاوت باشگاه‌ها به نسبت سایر لیگ‌ها، باعث شده تا هر رقیبی از انگلیس با ایده و ساختار مشخص و متفاوتی پا به میدان بگذارد و این، بدترین اتفاق برای سرمربی‌ای است که می‌خواهد با بازیکنانی متفاوت با سبک بازی ایده‌آل خود، بنیان‌های ایده فوتبالی خود را در یک تیم پرهوادار پی‌ریزی کند. یونایتد مشخصاً ابزار بازی مدنظر آموریم را ندارد و اوضاع مالی اسفناک باشگاه نیز فرصت تقویت باشگاه در زمستان را به او نمی‌دهد؛ تیم روز به روز به منطقه سقوط نزدیک می‌شود و سؤال این‌جاست که آیا سرمربی پرتغالی برای نجات تیمش و آینده خود در یونایتد، دست از اعتماد به سبک موردعلاقه خود برمی‌دارد یا خیر؟ تصمیمی که با توجه به خصوصیات شخصیتی آموریم و دلیل حضور او در انگلیس، بعید و دور از ذهن به نظر می‌رسد.
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های فوتبال جهان