اخبار
17906
تیمی که بدون فلسفه بسته شد حالا گرفتار شده
پرسپولیس اسیر یک ناهماهنگی
انتظار منطقی از پرسپولیس یازده نفره این بود که از یک بازیکن بیشتر نهایت استفاده را برده و مقابل ذوبآهن پیروز شود اما مشکلات فنی متعددی که با آن مواجه بود اجازه نداد چنینی اتفاقی بیفتد.
تیمی بدون وینگر، با هافبک میانیهای متعدد
مشکلات فنی پرسپولیس از قبل این هم زیاد بود و این مشکلات با بیرون رفتن اجباری اورونوف به اوج خودش رسید. پرسپولیس بشدت از نبودن وینگر راست و چپ خوب رنج میبرد و به هیچ وجه بازیکنانی مانند فرشاد احمدزاده نتوانستند در جناح راست موفق باشند. حالا هم با بیرون رفتن بازیکنی مانند اورونوف به نظر میرسد پرسپولیس بدون وینگر مانده و در جناح راست و چپ بازیکنی ندارد که از کنارهها توپ را جلو ببرد.
پرسپولیس در حالی بشدت از نداشتن وینگر خوب و مؤثر رنج میبرد که تا دلتان بخواهد هافبک میانی دارد به شکلی که کادرفنی در بازیهای اخیر معمولاً از دو هافبک میانی در مرکز و یک هافبک میانی در کنارهها استفاده میکنند و چند هافبک میانی هم به ناچار بیرون میمانند. البته که هافبکهای میانی پرسپولیس زور لازم را ندارند و شاید هیچکدامشان نتوانستهاند زوج خوبی بسازند. در کنار این در بحث پرسینگ هم پرسپولیس اصلاً نمیتواند حریفانش را بهخوبی پرس کند.
برای جذب بازیکن فلسفه درستی نداشتند
قبل از انتخاب گاریدو پرسپولیس چند بازیکن مهمش را از دست داد و چند بازیکن هم جذب کرد اما هرچه جلو رفت مشخص شد تیم به هیچ وجه بالانس نیست و بازیکنان براساس فلسسفه مشخصی جذب نشدهاند یعنی مدیریت چند بازیکن را به صلاحدید خودش گرفته و گاریدو هم چند بازیکن را با سلیقه خودش جذب کرد. نکتهای که هیچ فلسفه درستی پشت آن قرار نداشت. این در حالی بود که 8-7بازیکنی که زمان برانکو انتخاب شده بودند با روش 2-4-4 سازگار بودند. سیستمی که در زمان یحیی و اوسمار هم ادامه پیدا کرد و پرسپولیس به موفقیت رسید چرا که بازیکنان در کنار هم با فلسفه درستی جذب شده بودند و براساس یک تیم هماهنگ و فلسفهای خاص انتخاب شده بودند.
مدیریت تأثیر چندانی ندارد
در باشگاه چلسی از چند سال پیش با حضور آبراموویچ بهترین بازیکنان جذب شدند اما این تیم با وجود جذب بازیکنان بزرگ و اسمی به دلیل نداشتن فلسفه درست در انتخاب مهرهها به هیچ وجه در کارش موفق نبود. تمامی این موارد نشان میدهد مدیریت در بهترین حالت شاید تنها 10 یا نهایتاً 20درصد در موفقیت تیمش نقش داشته باشد و بیشترین عامل موفقیت تیم بستگی به سرمربی دارد. نمونهاش هم در پرسپولیس از زمان برانکو و بعد از آن در دوره حضور چند مربی دیگر ادامه پیدا کرد. با این حساب اگر مدیریت کارش را مثل تابستان اخیر خوب انجام ندهد شرایط تیم بحرانی میشود. معضلی که در این فصل گریبان پرسپولیس را گرفته تا جایی که به نظر میرسد پرسپولیس در لیگ شانسی برای قهرمانی ندارد ضمن اینکه در آسیا هم نمیتوان به شکل طبیعی روی موفقیت این تیم حساب کرد. در جام حذفی هم به این دلیل که پرسپولیس با قرعه بسیار دشواری مواجه شده کار بسیار سختی دارد.
انتهای پیام/
تیمی بدون وینگر، با هافبک میانیهای متعدد
مشکلات فنی پرسپولیس از قبل این هم زیاد بود و این مشکلات با بیرون رفتن اجباری اورونوف به اوج خودش رسید. پرسپولیس بشدت از نبودن وینگر راست و چپ خوب رنج میبرد و به هیچ وجه بازیکنانی مانند فرشاد احمدزاده نتوانستند در جناح راست موفق باشند. حالا هم با بیرون رفتن بازیکنی مانند اورونوف به نظر میرسد پرسپولیس بدون وینگر مانده و در جناح راست و چپ بازیکنی ندارد که از کنارهها توپ را جلو ببرد.
پرسپولیس در حالی بشدت از نداشتن وینگر خوب و مؤثر رنج میبرد که تا دلتان بخواهد هافبک میانی دارد به شکلی که کادرفنی در بازیهای اخیر معمولاً از دو هافبک میانی در مرکز و یک هافبک میانی در کنارهها استفاده میکنند و چند هافبک میانی هم به ناچار بیرون میمانند. البته که هافبکهای میانی پرسپولیس زور لازم را ندارند و شاید هیچکدامشان نتوانستهاند زوج خوبی بسازند. در کنار این در بحث پرسینگ هم پرسپولیس اصلاً نمیتواند حریفانش را بهخوبی پرس کند.
برای جذب بازیکن فلسفه درستی نداشتند
قبل از انتخاب گاریدو پرسپولیس چند بازیکن مهمش را از دست داد و چند بازیکن هم جذب کرد اما هرچه جلو رفت مشخص شد تیم به هیچ وجه بالانس نیست و بازیکنان براساس فلسسفه مشخصی جذب نشدهاند یعنی مدیریت چند بازیکن را به صلاحدید خودش گرفته و گاریدو هم چند بازیکن را با سلیقه خودش جذب کرد. نکتهای که هیچ فلسفه درستی پشت آن قرار نداشت. این در حالی بود که 8-7بازیکنی که زمان برانکو انتخاب شده بودند با روش 2-4-4 سازگار بودند. سیستمی که در زمان یحیی و اوسمار هم ادامه پیدا کرد و پرسپولیس به موفقیت رسید چرا که بازیکنان در کنار هم با فلسفه درستی جذب شده بودند و براساس یک تیم هماهنگ و فلسفهای خاص انتخاب شده بودند.
مدیریت تأثیر چندانی ندارد
در باشگاه چلسی از چند سال پیش با حضور آبراموویچ بهترین بازیکنان جذب شدند اما این تیم با وجود جذب بازیکنان بزرگ و اسمی به دلیل نداشتن فلسفه درست در انتخاب مهرهها به هیچ وجه در کارش موفق نبود. تمامی این موارد نشان میدهد مدیریت در بهترین حالت شاید تنها 10 یا نهایتاً 20درصد در موفقیت تیمش نقش داشته باشد و بیشترین عامل موفقیت تیم بستگی به سرمربی دارد. نمونهاش هم در پرسپولیس از زمان برانکو و بعد از آن در دوره حضور چند مربی دیگر ادامه پیدا کرد. با این حساب اگر مدیریت کارش را مثل تابستان اخیر خوب انجام ندهد شرایط تیم بحرانی میشود. معضلی که در این فصل گریبان پرسپولیس را گرفته تا جایی که به نظر میرسد پرسپولیس در لیگ شانسی برای قهرمانی ندارد ضمن اینکه در آسیا هم نمیتوان به شکل طبیعی روی موفقیت این تیم حساب کرد. در جام حذفی هم به این دلیل که پرسپولیس با قرعه بسیار دشواری مواجه شده کار بسیار سختی دارد.
انتهای پیام/