سوژههای داغ
18107
ردپای مدیران فوتبال در پیدایش فضای ناسالم استادیومها دیده میشود
روزه سکوت برابر مرگ اخلاق
مرور اتفاقات حاشیهای دیدار پرسپولیس - تراکتور و رفتار ناهنجار بخش گستردهای از هواداران دو تیم گوشهای از تراژدی امروز و اوضاع اخلاقی حاکم بر فوتبال ایران است که در سالهای اخیر با هنرمندی مدیران فوتبال ایران به شکل کاملاً ماهرانهای از دید افکار عمومی و رسانههای گروهی پنهان شده بود، اما در جریان این بازی این عمارت پوشالی با زشتترین حالت ممکن فرو ریخت تا آنچه زیر پوست فوتبال ایران در حال وقوع است نمایان شود.
فحاشی دسته جمعی هواداران دو تیم علیه بازیکنان حاضر در زمین، رفتارهای دور از انتظار برخی هواداران آقا و خانم علیه برخی ستارههای تراکتور و پرسپولیس در حاشیه این دیدار واقعیت تلخی را برملا کرد که مدیران فوتبال ایران در یک دهه اخیر علیرغم ژستهای پرطمطراق حامی اخلاق، هیچ اقدامی برای ایجاد فضای مناسب فرهنگی در فوتبال انجام ندادند و صرفاً با چاپ بنر و پلاکاردهای به اصطلاح فرهنگی، به زعم خود بسترسازی کردند در حالی که این رفتار هیچ تأثیری بر روند حرکتی و رفتاری هواداران فوتبال نداشت تا چنین فاجعهای در ورزشگاه آزادی رقم بخورد.
سکوت ناباورانه رئیس فدراسیون و اعضای ارکان قضایی فوتبال پس از وقوع اتفاقات تأسفبار ورزشگاه آزادی شاید برای افکارعمومی عجیب باشد؛ اما برای اهالی فوتبال این انفعال و بیتفاوتی امری عادی تلقی میشود چون آنها در طول سالهای اخیر صرفاً شعار اخلاقمداری سر داده و با برگزاری جلسات تشریفاتی به دنبال هزینهکرد بودجههای فرهنگی موجود در دستگاه خود بودند تا زمان ارائه آمار کارنامه فرهنگی خود را پربار و مطلوب نشان دهند. بر این اساس آنها در مقطع کنونی حرفی برای گفتن ندارند چون خود به خوبی میدانند در این فقره نمره آنها حوالی صفر مطلق بوده است.
وقتی در فوتبال ایران برخورد با بداخلاقی محلی برای درآمدزایی فدراسیون فوتبال است طبیعی است میزان ناهنجاریها به این شکل افزایش پیدا میکند، اگر امروز فوتبال ایران گرفتار پدیدههای نوظهور در حوزه بیاخلاقی شده مقصر هواداران، مربیان و بازیکنان نیستند بلکه مسبب وضعیت کنونی مجریان قانون و تصمیمسازان ارشد فدراسیون فوتبال هستند که نتوانستند رفتار بازدارنده مطلوبی در قبال متخلفان بهکار گیرند تا هزینه قانونگریزی افزایش پیدا کند.
به عنوان مثال وقتی یک سرمربی لیگ برتری با کارنامهای مملو از رفتارهای ناشایست در برابر دوربینهای حاضر در ورزشگاه، ناشایستترین الفاظ را خطاب به مربی حریف به کار میبرد، با جریمه پانصد میلیونی و محرومیت چند جلسهای یا چند ماهه روبهرو میشود. این پیام به شکل نامحسوس به سایر هنجارشکنان مخابره میشود که خطری آنها را تهدید نمیکند بلکه همه چیز با جریمه مالی و نهایتاً محرومیت چندجلسهای حل میشود.
وقتی یک مربی سرشناس در نشست خبری تیمش مسائلی خارج از عرف جامعه را مطرح میکند و با ادبیاتی ناشایست و زشت اتهامات اخلاقی سنگینی را به مربی دیگری وارد میکند به شکلی که تمام حقوقدانان ورزشی احتمال محرومیت مادامالعمر او را مطرح میکنند اما اعضای ارکان قضایی با محرومیتی چهارماهه او را مواخذه میکنند، کاشف به عمل میآید که در فوتبال ایران قرار نیست با هنجارشکنان برخورد شود، پس کاملاً طبیعی است که هواداران خانم و آقا به خود چنین اجازهای بدهند که زشتترین ادبیات ممکن را از روی سکوهای ورزشگاه آزادی علیه بازیکن، مربی، مدیرعامل و خانواده حریف سر دهند.
وضعیت امروز، محصول عملکرد مدیران فدراسیون و اعضای هیأترئیسه و ارکان اجرایی فوتبال ایران است که هر یک به نوعی در خلق این فضا سهیم هستند، قطعاً اگر در قبال ناهنجاریها، بداخلاقیها و قانونگریزیها تصمیمات بازدارنده اعمال میشد امروز شاهد سکانس فروپاشی اخلاق در فوتبال کشور نبودیم. در اینکه رفتار هواداران پرسپولیس و تراکتورسازی به هیچوجه قابل دفاع نیست تردیدی نداریم اما هواداران در این فاجعه بزرگ سهم حداکثری ندارند، چون پیش از آنها افرادی مقصر هستند که به عنوان مجری قانون میتوانستند جلوی وقوع چنین فجایعی را بگیرند اما با اهمال، مصلحتاندیشی و رفتار خارج از قانون به دانهدرشتها باج دادند تا زمینه وقوع چنین تراژدی سنگینی فراهم شود.
ای کاش به جای روزه سکوت، ذرهای شهامت داشتید و با احترام به افکارعمومی یک بار در تاریخ به اشتباه خود اعتراف میکردید تا حداقل به مردم این پیام را برسانید که برای فهم و درک مردم و افکارعمومی اندک احترامی قائل هستید.
انتهای پیام/
فحاشی دسته جمعی هواداران دو تیم علیه بازیکنان حاضر در زمین، رفتارهای دور از انتظار برخی هواداران آقا و خانم علیه برخی ستارههای تراکتور و پرسپولیس در حاشیه این دیدار واقعیت تلخی را برملا کرد که مدیران فوتبال ایران در یک دهه اخیر علیرغم ژستهای پرطمطراق حامی اخلاق، هیچ اقدامی برای ایجاد فضای مناسب فرهنگی در فوتبال انجام ندادند و صرفاً با چاپ بنر و پلاکاردهای به اصطلاح فرهنگی، به زعم خود بسترسازی کردند در حالی که این رفتار هیچ تأثیری بر روند حرکتی و رفتاری هواداران فوتبال نداشت تا چنین فاجعهای در ورزشگاه آزادی رقم بخورد.
سکوت ناباورانه رئیس فدراسیون و اعضای ارکان قضایی فوتبال پس از وقوع اتفاقات تأسفبار ورزشگاه آزادی شاید برای افکارعمومی عجیب باشد؛ اما برای اهالی فوتبال این انفعال و بیتفاوتی امری عادی تلقی میشود چون آنها در طول سالهای اخیر صرفاً شعار اخلاقمداری سر داده و با برگزاری جلسات تشریفاتی به دنبال هزینهکرد بودجههای فرهنگی موجود در دستگاه خود بودند تا زمان ارائه آمار کارنامه فرهنگی خود را پربار و مطلوب نشان دهند. بر این اساس آنها در مقطع کنونی حرفی برای گفتن ندارند چون خود به خوبی میدانند در این فقره نمره آنها حوالی صفر مطلق بوده است.
وقتی در فوتبال ایران برخورد با بداخلاقی محلی برای درآمدزایی فدراسیون فوتبال است طبیعی است میزان ناهنجاریها به این شکل افزایش پیدا میکند، اگر امروز فوتبال ایران گرفتار پدیدههای نوظهور در حوزه بیاخلاقی شده مقصر هواداران، مربیان و بازیکنان نیستند بلکه مسبب وضعیت کنونی مجریان قانون و تصمیمسازان ارشد فدراسیون فوتبال هستند که نتوانستند رفتار بازدارنده مطلوبی در قبال متخلفان بهکار گیرند تا هزینه قانونگریزی افزایش پیدا کند.
به عنوان مثال وقتی یک سرمربی لیگ برتری با کارنامهای مملو از رفتارهای ناشایست در برابر دوربینهای حاضر در ورزشگاه، ناشایستترین الفاظ را خطاب به مربی حریف به کار میبرد، با جریمه پانصد میلیونی و محرومیت چند جلسهای یا چند ماهه روبهرو میشود. این پیام به شکل نامحسوس به سایر هنجارشکنان مخابره میشود که خطری آنها را تهدید نمیکند بلکه همه چیز با جریمه مالی و نهایتاً محرومیت چندجلسهای حل میشود.
وقتی یک مربی سرشناس در نشست خبری تیمش مسائلی خارج از عرف جامعه را مطرح میکند و با ادبیاتی ناشایست و زشت اتهامات اخلاقی سنگینی را به مربی دیگری وارد میکند به شکلی که تمام حقوقدانان ورزشی احتمال محرومیت مادامالعمر او را مطرح میکنند اما اعضای ارکان قضایی با محرومیتی چهارماهه او را مواخذه میکنند، کاشف به عمل میآید که در فوتبال ایران قرار نیست با هنجارشکنان برخورد شود، پس کاملاً طبیعی است که هواداران خانم و آقا به خود چنین اجازهای بدهند که زشتترین ادبیات ممکن را از روی سکوهای ورزشگاه آزادی علیه بازیکن، مربی، مدیرعامل و خانواده حریف سر دهند.
وضعیت امروز، محصول عملکرد مدیران فدراسیون و اعضای هیأترئیسه و ارکان اجرایی فوتبال ایران است که هر یک به نوعی در خلق این فضا سهیم هستند، قطعاً اگر در قبال ناهنجاریها، بداخلاقیها و قانونگریزیها تصمیمات بازدارنده اعمال میشد امروز شاهد سکانس فروپاشی اخلاق در فوتبال کشور نبودیم. در اینکه رفتار هواداران پرسپولیس و تراکتورسازی به هیچوجه قابل دفاع نیست تردیدی نداریم اما هواداران در این فاجعه بزرگ سهم حداکثری ندارند، چون پیش از آنها افرادی مقصر هستند که به عنوان مجری قانون میتوانستند جلوی وقوع چنین فجایعی را بگیرند اما با اهمال، مصلحتاندیشی و رفتار خارج از قانون به دانهدرشتها باج دادند تا زمینه وقوع چنین تراژدی سنگینی فراهم شود.
ای کاش به جای روزه سکوت، ذرهای شهامت داشتید و با احترام به افکارعمومی یک بار در تاریخ به اشتباه خود اعتراف میکردید تا حداقل به مردم این پیام را برسانید که برای فهم و درک مردم و افکارعمومی اندک احترامی قائل هستید.
انتهای پیام/