مصاحبه
18346

تیم ملی اولویت همه کشورهاست
داورزنی: فوتبال نماد اقتدار کشور است
محمدرضا داورزنی مشاور وزیر ورزش، تجارب زیادی از سالها مدیریتش دارد. او حکم جراحی را دارد که با شنیدن علائم، بیماری را سریع تشخیص میدهد. داورزنی این روزها به احمد دنیامالی وزیر ورزش مشاوره میدهد. همکاری آنها نوید روزهای خوبی را برای ورزش میدهد. با او درباره مسائل مختلف ورزش صحبت کردیم که خواندنش خالی از لطف نیست.
*صحبت را با ورود شما به عرصه مدیریت ورزش شروع میکنیم؛ وقتی وارد والیبال شدید کسی فکر نمیکرد بعد از سالها کارنامه پرباری از والیبال به نام محمدرضا داورزنی ثبت شود. تا به امروز به ایدههایی که میخواستید رسیدید؟
من قبل از انقلاب وارد ورزش شدم و با شروع جنگ تحمیلی هم وارد مدیریت ورزشی شدم. ما اوایل جنگ در دفاع مقدس متوجه شدیم، یکسری از جاها مشکل داریم و به همراه تعدادی از دوستان مثل بیابانی که قهرمان کشتی بود و مسئولیت ورزش سپاه را داشت، 5-6 ماه بعداز شروع جنگ احساس کردیم که نیاز به کار در برخی از حوزهها داریم. بهار سال 61 همزمان با درگیریهای متعدد دورههای مختلفی طراحی شد که برنامهریزیاش با بیابانی و من بود. تصمیم بر این شد تا در دورههای آموزشی در جنگ کوهستان و همچنین جنگ شهری شرکت کنیم و هم در این بخش مربی شویم و هم مربی تربیت کنیم. در آن مقطع 1500 مربی در حوزههای مختلف تربیت شد. یکی از اثرات آن فعالیت، تربیت 50-60 هزار نفر شناگر برای عملیات والفجر 8 در فاو بود. بعد از پایان جنگ مرحوم غفوریفرد خواست که به سازمان تربیت بدنی کمک کنم. سال 71-70 من با مدیرکلی استان کردستان کارم را شروع کردم.
*خودتان خدمت در استان را انتخاب کردید، نه؟
من سرباز مملکت بودم. در دوره جنگ سرپل ذهاب و قصرشیرین و کرمانشاه بودم و یکی دو عملیات هم به کردستان رفتم، بیشترین زمان را در منطقه کرمانشاه از ریجاب تا سومار درگیر جنگ بودیم. تعداد زیادی از بچههایی که در ورزش بودند آن زمان در رستهای در شهرستانها فعال بودند و به تربیت مربی کمک کردند. آقاجانی در کوهنوردی، حبیبالله ناظریان در کاراته یا کاظم یزدانی در جودو، آن زمان این افراد در کمک به ارتقای توان رزم نیروهای مسلح، بسیج و سپاه نقش داشتند.
*یعنی مقوله آموزش مهم بود؟
نیاز آن زمان بود. محمود شائیک رئیس فدراسیون کوهنوردی بود یا خلیلیان که رئیس فدراسیون پزشکی بود یا مرحوم صفارزاده در رشتهای در شهرشان فعال بودند و آمدند هم به مدیریت ورزش نیروی زمینی سپاه در جنگ کمک کردند و هم آموزش میدیدند و هم آموزش میدادند و مسئولیت داشتند. ما سپاه را به عنوان شغل انتخاب نکرده بودیم بلکه آن زمان وظیفه بود. در آن زمان شناسایی میشد که در چه چیزی نیاز به آموزش داریم. تربیت بدنی سپاه سازماندهی میکرد با استفاده از مربیان نیروها را آموزش دهد و خودش مربی تربیت کند.
*شما در جنگ دنبال آموزش هم بودید. اما حالا آموزش کمرنگ شده و همه دنبال موفقیت هستند.
حضرت آقا یک نکته کلیدی دارند که اگر قرار نبود هیچ کاری انجام دهم، آدم تربیت میکردم. آن چیزی که ضرورت کشورمان است. جنگ نکتهای را به ما یاد داد که برای برونرفت از مشکلات باید نیرو تربیت کنیم. نیروی عملیاتی ما باید از برف و قله برفی عبور کند، باید از رمل رد شود یا از رود کرخه یا اروند عبور شود. سرعت، عمق آب و مسافتی که باید طی کند و بعد از آن هم بتواند کار کند. این مسائل ضرورتهایی بود که آن قسمتی که به قابلیتهای بدنی برمیگشت به تربیت بدنی مربوط میشد و بقیه آن با یگانهای رزم بود که غواص یا تک تیرانداز میشدند. تعداد زیادی آموزش میدادند و آموزش میدیدند. تعداد زیادی از نیروهای جوان در لشکرها بودند که میخواستند کمک کنند. البته باید خودشان این دورهها را میدیدند. این مسأله خیلی کمک کرد تا نیروی خوب ورزشی تربیت شوند که این موضوع به دفاع مقدس کمک کرد و حالا بازمانده آنها در ورزش کار میکنند.
*حالا که نسل پویا و خوشفکری داریم، میتوانیم آنها را تربیت کنیم.
برخلاف چین که ورزشکارانش با استعدادیابی در المپیک مدال میگیرند، در ورزش ایران این حلقه مفقوده وجود دارد. در هر کشور پیشرفتهای ساختار باید سیستماتیک باشد، نه جزیرهای. دانشآموز از 6تا18سالگی در اختیار آموزش و پرورش است و بعد از آن به دانشگاه و سربازی میرود. برای هرکدام وظایفی تعریف شده است. برای آموزش و پرورش در مقطع 6 تا 18سال، وزارت علوم یا نیروهای مسلح که چه وظایفی در تربیت فرد دارند. همه آنها در یک راستا هستند و خروجیاش به هم ربط دارد. اگر کسی قهرمان المپیک میشود یا ژاپن، چین، کشورهای اروپایی در رشتهای موفق میشوند، آنها به صورت حلقه پیوسته با هم کار میکنند. اما در کشور ما آموزش و پرورش برای خودش برنامه دارد، فدراسیونها و نیروهای مسلح هم برای خودشان. البته هر از گاهی که تعاملاتی بین آنها صورت میگیرد برای آنها نتایج موفقیتآمیزی هم داشته است.
*چه بسا این مساله در تربیت مدیر هم یقه ما را گرفته است.
دقیقا. دست های اجرایی در مملکت ما، همه آنهایی که کار اجرایی انجام می دهند. برای من قابل هضم نیست کشوری که در حوزه انرژی نفت و گاز حرف اول را در دنیا می زند. ما کشور ی هستیم با یک درصد جمعیت دنیاو یک درصد سرزمین دنیا. بعضی ها می گویند 12 درصد منایع دنیا را داریم و باید مشکل داشته باشیم در تامین آب و برق و گاز؟
*این دیپلماسی ورزشی اینجا نمود پیدا کرد؟
من اینجا به درخواست ولاسکو احترام گذاشتم و او حالا ایران را کشور دوم خودش می داند. ما رابطه خیلی خوبی با هم داریم. کواچ را ما بعد از ولاسکو اوردیم که نتیجه کار ولاسکو در قهرمانی جهان 2014 خیلی خوب بود و او ایتالیا و آمریکا را شکست داد. کواچ کارش را انجام داد اما خروجی کار ولاسکو را گرفت و به جمع چهارتیم اول لیگ جهانی هم رسید. در انتخابی المپیک بحث ما با کواچ سر دستیارانش بود. من نگران این قضیه بودم و در جلسه به او گفتم دستیاران تو نمی توانند به تو کمک کنند و گفتم با این کادر چه تضمینی برای صعود به المپیک است؟ گفت من با آنها می توانم کار کنم و من گفتم این قضیه ریسک بالایی دارد اجازه بدهید ما فکر کنیم. خیلی راحت با هم خداحافظی کردیم و بعد لوزانو و سیچلو را به تیم ملی آوردیم.
*این حسایست ها باعث شد تا والیبال خیلی راحت المپیکی شود اما فوتبال حتی از مرحله مقدماتی هم صعود نکند.
ما چالش بزرگی در فوتبال داریم و بیشتر از 50 سال است که به المپیک نرسیدیم. من هم در استانها کار کردم و ظرفیت ها را می شناسم. ما در رشته های تیمی می توانیم جزو 10 تیم اول دنیا باشیم. ظرفیت فوتبال مان خیلی بیشتر از بقیه رشته ها است. چرا که فراگیرتر است و مردم علاقه زیادی به فوتبال و نتایجش دارند. در این شرایط والیبال خیلی تلاش کرد. زمانی مردم والیبالیست های ما را نمی شناختند ولی والیبال تولیدی را انجام داد که به قول رئیس فدراسیون جهانی تولید خوبی بود. اینکه تیم ملی والیبال آمریکا ، روسیه ، برزیل، لهستان و حتی ایتالیا را می برد مردم در ایران و خارج از کشور احساس غرور می کنند. ما میزبان لیگ جهانی در سالن 12 هزار نفری آزادی بودیم که 18 هزار نفر تماشاچی می آمد. سالن 7 هزار صندلی داشت اما برای بازیهای لیگ جهانی جای سوزن انداختن نبود. ببیننده تلویزیونی بازیها به گفته مسئولان صدا و سیما 55 میلیون شد. فرقی نمی کرد چه ساعتی 4 صبح، 6 یا 7 صبح مسابقات که در قاره ها برگزار می شد، تیم ملی علاقمندان به والیبال را پای تلویزیون می آورد، همین بود که والیبالیست های ما هیرو می شدند. مردم پیگیر بازیهای آنها بودند و خودشان را در قالب انها در میدان می دیدند.
*با این تفاسیر گردش مالی فوتبال در والیبال نیست.
اما سهم ناکامی های فوتبال بیشتر از انتظار مردم است. شکی نیست که گردش مالی فوتبال خیلی بالاست. اما بیش از اینکه توجه مسئولان را به فوتبال داشته باشیم، دخالتهای انها را داریم. بابت این صحبت های بی پرده عذرخواهی می کنم. این که از مقامات بالا بگویند فلان مربی باشد یا نباشد در هیج جای دنیا این طور نیست. ما باید متوجه باشیم که اولویت همه کشورها تیم های ملی شان است و بعد از تیم ملی اولویت شان باشگاهی است. موضوعات مالی و پولی باعث می شود که بعضی مواقع در این موارد به اشتباه اولویت را به تیم باشگاهی بدهیم. یکی از دلایلی که این 50 سال باعث شد فوتبال ما به المپیک نرسد، همین قصه است. ما می گوییم تیم امید همانند تیم ملی بزرگسالان فیفا دی ندارد و نمی شود برای این تیم برنامه ریزی کرد و بعد می گوییم مسئولیت این تیم با کمیته ملی المپیک است. من دوره معاونتم در وزارت ورزش مخالف این قضیه بودم و حالا هم دنیا مالی و خسروی وفا با آن مخالف هستند.
*این مساله به مدیریت برمی گردد.
وقتی می گوییم سیستماتیک صحبت یک مسئول در نرخ دلار تاثیر می گذارد یا صحبت یک مسئول در سابر معادلات کشور می گذارد. ما نباید مشکل گندم و سیب زمینی و پیاز داشته باشیم. ما نباید مشکل سوخت داشته باشیم که بگوییم مصرف بنزین بالا رفته و باید وارد کردیم. ایران کشوری است با سابقه 7-8 هزار ساله. زمانی که در دنیا تمدنی نبود ایران 3500 سال پیش تمدن داشت. اسلام آن را تکمیل کرد. درست است 1400 قبل دین مبین اسلام شد دین شکرو ما اما ایران با قدمت 7-8 هزارساله یکی از بهترین ها بوده و حالا باید توجه داشته باشیم که همه تصمیمات تاثیر می گذارد. مجموعه عواملی که تصمیمی منجر به اتفاقات دیگر می شود. سوء مدیریت به کشور اسیب می زند. فرقی نمی کند من مدیر وقتی سوء مدیریت داشته باشم نمی توانم در ورزش منابع را خوب هزینه نمی کنم. بعضی ها فکر می کنند مشکل مدیریت کشور پول است. من با تقریبا با 33-34 سال در ورزش کار کردم و پدرم هم در حوزه چوب کار می کرد. اصلا نباید گفت مشکل کشور پول است. پول مهم است اما اینکه چطور منابع را تامین کنیم و چطور مدیریت کنیم. این مهم است. بعضی ها صرفا مدیر هزینه هستند، پول بدهی خرج می کنند اما اینکه چطور خرج کنند بحث دیگری است. اما اینکه مدیری تامین منابع کند و چطور برای هزینه بهنیه مدیریت کند، در بخش های مختلف بوده است.
*مدیریت هزینه در ورزش نکته طلایی است که شما اشاره کردید.شما یکی از جمله مدیرانی بودید که با مربیان بزرگی کار کردید. حالا در ورزش به ویژه فوتبال به شدت مربیان خارجی می اورند شاید اتفاق مهیج باشی اما پو لهایی رد وبدل می شود که ما را غافلگیر می کند.
افراد وقتی در جای خودشان باشند کارشان را خوب انجام می دهند. ما مدیرانی در ورزش داشتیم که به دلیل اینکه توانمندی در بخش دیگری داشتند، حتی در ورزش هم درست کار کردند. مثلا صفایی فراهانی در فوتبال حضور چشمگیر و خوبی داشتند و خوب هم کار کردند، هم پول می آورد، هم تامین می کرد و هم مدیریت درست داشت. زمانی که من به والیبال آمدم والیبال 99 درصد به پول دولت بود. البته مرحوم یزدانی خرم تلاش زیادی کرد تا منابعی را تامین کند و این عدد به بیش از 80 درصد منابع غیردولتی رسید. طبیعی است که وقتی مدیریت منایع و هزینه می کنید باید تلاش کنید بهترین کار با کمترین هزینه انجام شود. به همین خاطر یکی از بحث های جدی استفاده از چه مربی و چه مربی مشکل شما را حل می کند. اول اینکه طبق چه استراتژی باید حرکت کنی. صرف اینکه امروز مربی خارجی بیاوریم.
*هدف مهم نبود، برنامه اصل بود؟
مردادماه سال 85 که من به والیبال آمدم ، سابقه ام این بود که باشگاه صنام والیبال بسکتبال، کشتی، هندبال ، جودو را کار می کردیم . در والیبال و بسکتبال حرف اول را در ایران می زدیمو هم ظرفیت والیبال را می شناختم و هم بسکتبال. وقتی با من صحبت شد که نیاز هست برای کمک بیایی. بحث طولانی با مهندس علی آبادی داشتیم که در ان مقطع والیبال ششم آسیا بود. سال قبل هم در غرب آسیا به قطر باخته بود و شرایط خوبی نداشت، یعنی از 2002 تا 2006 افت داشتیم. وقتی مطرح کردم که باید قهرمان آسیا شویم و بازیهای آسیایی و به المپیک برویم و به لیگ جهانی برسیم. خیلی از کارشناسان به من خندیدند و گفتند بلوف می زنید و امکانپذیر نیست. وقتی ما این چهار هدف را روی تابلو نوشتیم و تبدیل به استراتژی و آرمان شدند. چه کسی می تواند ما را به این آرمان برساند؟ ما نیاز داریم به استانداردهای که تیم ملی ما بتواند بین 10 تیم برتر دنیا بازی کند. 10 تیم برتر دنیا چه ویژگی دارند؟ تیمی که روی سکوی المپیک می رود یا سهمیه المپیک می گیرد چه ویژگی هایی دارد؟شما مهندسی معکوس می کنی 6-7 سال قبل دانش اموزی که می خواهم انتخاب کنم یا جوان 17-18 ساله را انتخاب کنم باید چه قدی داشته باشد؟ من با چه تیمی می خواهم مقابله کنم؟ این مساله سختی نیست. وقتی تیم های حاضر در المپیک یا روی سکوی المپیک می روند علاوه بر قدرت بدنی چه ویژگی هایی داشتند؟ سرویس 130 کیلومتر می زند، ارتفاع پرش یا دفاعش و اسپکش فلان قدر است. این آماری است که اگر می خواهی در این سطح بازی کنی، باید بازیکنی را انتخاب کنی که به این سطح برسد و مربی که توان این کار را داشته باشد. طبیعی بود ما سراغ مربیان تراز اول دنیا برویم که المپیک ، قهرمانی جهان و لیگ جهانی را تجربه کرده اند. وقتی ما ادعای صعود به لیگ جهانی را داریم نمی توانیم با مربی ای که تا به حال تجربه حضور در لیگ جهانی را نداشته به لیگ جهانی و یا المپیک برویم. ما سال 2006 برای شروع مذاکره با مربیان خارجی، اولین بار با زوران گاییچ وزیر ورزش فعلی صربستان مذاکره کردیم. او قهرمان المپیک 2000 شده بود، از او و فدراسیون صربستان پرسیدیم که برای قهرمان شدن چه کاری انجام دادید؟ آنها فرآیند برنامه 6-7 ساله را توضیح دادند ما هم برنامه را با سبک و سنگین کردن و شرایط اجرایی پیاده کردیم و هدفگذاری کردیم. با مربیان مختلف مذاکره کردیم و زوران گاییچ به خاطر تعهدش به کشورش با ما ادامه نداد. مقطعی بالاجبار با مربی ایرانی یعنی حسین معدنی ادامه دادیم. ما از پنجم ششم آسیا 2010 به نائب قهرمانی آسیا رسیدیم و حتی در بازیهای آسیایی هم نائب قهرمان شدیم. باز هم راضی نشدیم و قهرمانی آسیا و بازیهای آسیایی را می خواستیم و صعود به المپیک، به همین خاطر تلاش 5-6 ساله دیگری را انجام دادیم که 2012 با ولاسکو به لیگ جهانی رسیدیم. او یکی از تئوریسن های والیبال دنیا بود وهمین حالا با این سن تیم ملی زنان ایتالیا را قهرمان المپیک 2024 پاریس کرد. او تفکرات و ذهنیت بچه های ما را تغییر داد تا تیم های بزرگ دنیا را شکست دهیم. تیم ملی با حضور در لیگ جهانی هر سال 12 بازی با تیم های بزرگ دنیا انجام می دهد. این قضیه کم کم تیم ملی را به یکی از تیم های بزرگ دنیا تبدیل کرد. تیم ما قبل از آن یعنی 2002، 2006 در قهرمانی جهان از سه بازی دور مقدماتی دو باخت می گرفت و یک بازی را هم شاید مقابل ونزوئلا می برد و برمی گشت و بعد می رفت تا چهارسال دیگر. اما وقتی وارد لیگ جهانی می شوی، 10 سال با تیم های بزرگ دنیا بازی می کنید.
*شما در این مدت سراغ گاییچ، ولاسکو، کواچ رفتید که آمدن انها کار کوچکی نبود. اما در فوتبال نقش ایجنت ها، آژانس های و دلال ها خیلی ملموس بود اما در والیبال نه.
ما مستقیم با این مربیان صحبت می کردیم. من با گاییچ، ولاسکو، کواچ، لوزانو، کولاکوویچ، الکنو مربیان تراز اول دنیا مستقیم و بدون دخالت هیچ ایجنتی صحبت کردم. هم ما عملکرد آنها را بررسی می کردیم و هم آنها تیم ما را می شناختند. کواچ زمانی در ارومیه بازی کرده بود اما عضو تیم صربستانی بود که در المپیک 2000 سیدنی طلا گرفته بود و درلیگ سری A ایتالیا بهترین مربی شده بود. با همه این تفاسیر اول با تلفن خودم صحبت می کردم. من پرندی را آوردم تهران چند تا بازی لیگ را دید و رفت، ولاسکو به تهران رسید و با هم صحبت کردیم. در صحبت با ولاسکو متوجه شدم که پرندی می خواهد بیزنس کند، با ولاسکو صحبت کردم دیدم که دوست دارد چالش داشته باشد. خودش می گفت من با تیم ملی ایتالیا قهرمان جهان شوم هنر نکرده ام، من باید با تیم شما کاری انجام دهم که کاری نکرده است.
*والیبال شانس هم داشته وگرنه ممکن بود فاجعه بزرگی مثل ویلموتس برایش رقم بخورد.
من این اعتقاد را ندارم، شما اگر درست انتخاب وتصمیم گیری کنید، منجر به این اتفاقات نمی شود. ما با یک مربی قرارداد چهارساله می بندیم و با یک مربی دیگر 2+2 قرارداد امضا می کنیم و با یک مربی هم فقط یک مقطع همکاری می کنیم. به همین خاطر رقم قراردادها با هم فرق می کند. زمانی وزارت ورزش و فدراسیون والیبال آرژانتین گفته بود باید ولاسکو به کشورش برگردد، ولاسکو گفت درخواستم غیر حرفه ای است اما من در آرژانتین درس خواندم، دانشگاه رفتم و به این کشور عرق دارم، بعداز 30 سال خواسته اند که به آنجا برگردم و به آنها کمک کنم.
*دوستانی که اسم بردید تنها به مجمع برمی گردد که یا رای بدهند یا دست بالا ببرند.
ما راجع افراد صحبت نمی کنیم درباره ساختار صحبت می کنیم. دنیا مالی این دیدگاه را دارد و او در فدراسیون قایقرانی که 10 سالی رئیس بود، تحولات خوبی ایجاد کرد و خیلی از غیر ممکن ها را ممکن کرد. یک روزی کسی فکرش را نمی کرد که قایقرانی روی سکو برود اما این اتفاق افتاد و دختران قایقرانی مدال طلا گرفتند. هرتیمی از ایران خارج می شود،تیم ملی ایران است چه این تیم دانش اموزی ، دانشجویی ، نیروهای مسلح باشد. همه این ها تیم های ملی هستند و باید همه آنها را ببینیم. فدراسیونها حاکمیتی و ملی هستند و برای خودشان کار نمی کنند. اموزش و پروش صنفی حرکت نمی کند، بلکه در مسابقات دانش آموزی جهان حاضر می شود، باید همه ظرفیت ها به خدمت گرفته شود. زمانی ما اختلاف نظر با دوستان داشتیم که قهرمان فلان مدرسه به تیم ملی برود و ما می گفتیم که این تیم ظرفیت این را ندارد . تیمی در رشته های فوتبال، والیبال و هندبال درست شده، اما ظرفیت های دیگر وجود دارد که باید کنار هم جمع شوند تا تیم ملی شوند. هر چقدر خوب کار کردیم نتیجه گرفتیم. خیلی از بازیکنان مطرح تیم ملی مثل امیرحسین اسفندیار و جواد کریمی در تیم دانش آموزی بودند . بازیکنان باید در زمان خودشان شناسایی شوند. فدراسیون جهانی والیبال رده سنی را پایین آورده است، قبلا قهرمانی جهان زیر 19 سال ،زیر 21 سال و بزرگسالان داشتیم و امیدهای زیر23 را راه انداختند اما اکثر بازیکنان آن در تیم های ملی بودند، بنابراین هیات رئیسه فدراسیون جهانی رده زیر 17 سال جهان را راه انداخت.این بازیکنان 13-14 سال شناسایی می شوند تا در این تیم بازی کنند. تعامل فدراسیون با اموزش و پروش اهمیت زیادی دارد تا بازیکنان به تیم زیر 16 سال برسند. دختر و پسر در اختیار اموزش و پرورش است و برای برگزاری اردو، تمرین، بازی و مسابقه باید با اموزش و پروش هماهنگ کرد و این هماهنگی منجر به به نتیجه خوب می شود. ما استعداد در مملکت کم نداریم. این قضیه روی مردان هم تاثیر می گذارد و آنها را به تکاپو می اندازد. دقیقا. در واقع رقابت به وجود می آید. دنیا مالی در جلسات تخصصی رشته ها تاکید بر بالا بردن رقابت بین ورزشکاران دارد. ورزشکار نباید خیالش راحت باشد. این راحتی خیال باید برداشته شود و به جایش نگرانی از دست دادن جایگاه پیش بیاید، تا تلاش بیشتر شود . وقتی همیشه سعی برای بهتر شدن شرایط شود، ورزشکار برنامه حرفه ای تری پیدا می کند. باید ورزشکاران ملی پوش از استعدادهای پشت سرشان احساس خطر داشته باشند که می توانند جای آنها را بگیرند. *بودجه لازمه کار است ،به ویژه حالا که با گرانی دلار فدراسیونها معتقدند کارسخت تر شده است. ما ملتی هستیم که با شرایط مختلف هماهنگ شده ایم.
*با دلار 80 تومانی که نمی شود.
ولاسکو را با دلار هزارتومان آوردیم و حالا شده 80 هزار تومان باز کارمان را انجام می دهیم. مشکل ما در ایران پول نیست. این کشور، کشور سرمایه داری است و پول زیادی در آن هست. به عنوان مثال گیر باشگاه های سرخابی ما پول بود؟ *نه. سال 75 که من مدیرکل اداره ورزش خراسان بودم و ابومسلم و پیام تیم های ما بود، تفکری رئیس هیات فوتبال ما بود، خدا خیرش دهد او صنایع را مجاب کرده بود تا به هرتیمی سهمی بدهد که تیم ابوسملم با 80 میلیون تومان می چرخید. البته آن زمان پول زیادی بود. مگر حالا کم هزینه می شود؟ نگاه کلی به والیبال ، بسکتبال، هندبال و فوتبال بیندازید که کار باشگاهی می کنند چرتکه بیندازید که چقدر هزینه می شود. در کشور ما پول مهم است اما گیر اصلی به ویژه در ورزش حرفه ای پول نیست.
*دنیا مالی نشست های مختلفی را با فدراسیون ها برای بررسی وضعیت رشته های ورزشی تا ناگویا و المپیک این ایده را موفق می دانید یا نه؟
وزیر ورزش پاسخگوی هر اتفاقی در ورزش است. وزیر مسئولیت پذیر است و احساس می کند نباید کارها دقیقه 90 انجام شود. ما تا بازیهای آسیایی 2026 ناگویا تقریبا دو سال زمان داریم و تا المپیک 2028 لس انجلس چهارسال. نتیجه گیری در المپیک و بازیهای آسیایی 6 ماهه اتفاق نمی افتد. موفقیت درالمپیک نیاز به برنامه 5 تا 10 ساله دارد و بازیهای آسیایی برنامه 4-5 ساله. اینکه منِ رئیس فدراسیون بگویم این مسابقات را داریم و با برنامه های تدارکاتی کار را انجام می دهیم، درست نیست.همه روسای فدراسیونها هم حرف از گرانی ارز می زنند و کمبود بودجه را مطرح می کنند . اگر رشته ای برنامه داشته باشد و با آن حرکت کند، می توان از آن بازخورد خوبی گرفت که برنامه در مسیر درست هست یا نه؟ در ورزش بایدهدف مشخص باشد و برای آن بجنگم، نه اینکه حالا ببینیم چه می شود. با ان شالله و ماشاالله اتفاقی نمی افتد، مگر اینکه هدفگذاری کنید.
*البته ازتکنولوژی هم باید استفاده کرد.
زمان هاشمی طبا همه تیم ها با ارزیابی در مرکز سنجش، مشخص می شدند که چه تیمی نتیجه می گیرد و چه تیمی نتیجه نمی گیرد. دوباره این قضیه احیاء شده و وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک بر استفاده از مرکز سنجش تاکید دارند. تاکید بر این است که ما علاوه برحمایت از برنامه فدراسیونها برآنها نظارت داشته باشیم. فدراسیونها در جلسات از برنامه ها و اهدافشان در بازیهای آسیایی می گویند. ما اعتقاد داریم که باید تعیین تکلیف شود چرا که می خواهیم در ناگویا نتیجه بگیریم و در المپیک درست است که کاروان کیفی می رود اما طبیعی است که از عملکرد همه رشته ها راضی نیستیم. رشته های رکوردی در داخل تمرین معلوم است که چه شرایطی دارد. همه اقدامات باید هدفمند باشد حتی برای بازیهای کشورهای اسلامی که 51 کشور حضور دارند. این بازیها با حضور تیم های آفریقایی، آسیایی ، اروپایی و حتی ترکیه ایستگاه ارزیابی برای تعیین وضعیت رشته ها تا قبل از بازیهای آسیایی است. ما می خواهیم دربازیهای کشورهای اسلامی حرف اول را بزنیم، در ناگویا شرایط مدالی بهتری داشته باشیم وتعداد سهمیه های بیشتری در رشته های مختلف برای المپیک 2028 بگیریم. پول در ورزش باید هدفمندتر هزینه شود.
گفت و گو از : مهری رنجبر - سینا حسینی
انتهای پیام/