محمد قراگزلو

محمد قراگزلو

سوژه‌های داغ

18412
سنگ‌هایی برای بیدار کردن خواب‌زده‌ها

چرا اتفاقات پرسپولیس – تراکتور برای مدیران فوتبال جدید است؟

سنگ‌هایی برای بیدار کردن خواب‌زده‌ها

داستان پرسپولیس و هوادارانش شده شبیه سریال‌های داخلی که هر کس دوست دارد کاراکتری از یک خلافکار اعم از دزد و قاتل و... بسازد ابایی از این ندارد که آن شخصیت اهل تهران باشد و حتی این تهرانی بودنش را در بوق و کرنا کند، اما وای از روزی که این کاراکتر خلافکار با لهجه یکی از اقوام دوست‌داشتنی‌مان حرف بزند. آن وقت است که تنها بعد از پخش یک قسمت از آن سریال یا عوامل باید عذرخواهی کنند یا اصلاً پرده پخش پایین کشیده می‌شود و آن مجموعه به کما می‌رود.
تمام اقوام ایرانی قابل احترام، دوست‌داشتنی، وطن‌پرست و برای ما مهم و حیاتی‌اند و اتفاقاً از لهجه و گویش همه آنها لذت می‌بریم و تماشای بسیاری از کاراکترهای خلق شده در فیلم‌ها و سریال‌ها که به لهجه‌های شیرین اقصی‌نقاط کشورمان حرف می‌زنند جذاب و دلنشین است اما چرا ظلم به هوادار پرسپولیس و این تیم مثل ظلمی که به کاراکترهای اهل پایتخت می‌شود، هیچ اعتراضی برنمی‌انگیزد و در نقطه مقابل وقتی تیم دیگری مقابل پرسپولیس و هوادارانش آزرده‌خاطر می‌شود کل ایران بسیج می‌شوند که جدا از شماتت، دنبال جریمه‌های سنگین، متفاوت و بازدارنده بروند و اصلاً دنبال تدوین احکام و جرایمی تازه برای این قبیل اتفاقات - که نمونه‌اش در فوتبال ایران به کرات اتفاق افتاده- باشند؟
پرسپولیس بارها در اهواز، آبادان، تبریز، انزلی و بسیاری از شهرهای دیگر هم ناسزا شنیده هم چوب و سنگ خورده و هر اتفاق عجیبی که تصور کنید را تجربه کرده است. آیا تصاویر تکان‌دهنده و تاریخی مربوط به اسکورت یحیی گل‌محمدی توسط پلیس که با کلاه ایمنی و دست بر سر از میان سکوهای ناامن ورزشگاه تبریز عبور می‌کرد و عاجزانه درخواست داشت به طرفش سنگ پرتاب نکنند از یادتان رفته است؟
آیا بازی فصل قبل پرسپولیس در اهواز مقابل استقلال خوزستان را فراموش کرده‌اید که بعد از سنگ‌پرانی هواداران میزبان و پس از زخمی شدن جواد آقایی‌پور مهاجم حریف به خاطر پرتاب اشتباهی تماشاگران، برای دقایقی طولانی مسابقه قطع و این اتفاق یکی‌دو بار دیگر هم تکرار شد؟
آیا فحاشی و سنگ‌پرانی به پرسپولیس در انزلی بعد از گلزنی بنگستون و کامیابی‌نیا قبل از دربی دوران سرمربیگری برانکو را فراموش کرده‌اید؟ یادتان رفته در مسجدسلیمان چه بلایی سر فرناندو گابریل برزیلی آمد و چطور با سنگ جمجمه او را هدف قرار دادند و نزدیک بود یک فاجعه انسانی رقم بخورد و این‌طوری با بدنامی در دنیای فوتبال وایرال بشویم؟ اصلاً یادتان رفته در تبریز چطور در دوره سرمربیگری دایی تیم پرسپولیس را سنگ‌باران کردند تا حسین عبدی یکی از نمونه سنگ‌های پرتاب شده به سمت نیمکت را به ناظر بازی نشان داده و درخواست کمک کند؟
از این دست اتفاقات در فوتبال ایران برای هر تیمی رخ داده و متأسفانه گروهی از هواداران پرسپولیس هم ناشی از فشار اقتصادی و شرایط اجتماعی و فرهنگی خود چنین رفتارهایی را تکرار می‌کنند اما چطور می‌شود که در ورزشگاه خودی، هواداران پرسپولیس سنگ می‌خورند و حداقل دو نفر از آنها شرایط وخیمی دارند اما تیم مقابل و تماشاگرانش در نقش مظلوم و شاکی، فوتبال ایران را روی سرشان می‌گذارند و فضای رسانه‌ای و نقل قول‌های اهالی فوتبال بخصوص مدیران فدراسیون به سمت‌وسویی می‌رود که پرسپولیس و عواملش باید محروم شوند یا حتی برای جلوگیری از تکرار این اتفاق انواع و اقسام محرومیت را با نسخه‌های تازه تجویز می‌کند؟
 همین حالا بخش مهمی از اخبار مربوط به پرسپولیس شده اخبار هواداران آسیب‌دیده؛ یکی چشمش را از دست داده و یکی ضربه مغزی شده و تکه‌ای از جمجمه‌اش را برداشته‌اند و مادران‌شان خون گریه می‌کنند. حالا تصور کنید اینها و کناردستی‌هایشان به جای اینکه در نقش شاکی ظاهر شوند و فریاد مظلومیت‌شان بازتاب داده شود مجرم شناخته شده و همه دنبال تنبیه کردن‌شان آن هم به شیوه‌ای نوین و سخت هستند!
هیچ‌کس از هیچ پایگاه اجتماعی و هواداری فحاشی به بیرانوند یا هر بازیکنی از تراکتور یا هر تیم دیگری را توجیه نمی‌کند بلکه حتماً و قطعاً باید این رفتار تقبیح شود تا از ورزشگاه‌ها دور و دورتر شود اما مگر اولین بار است در ورزشگاه‌هایمان چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد و چرا این‌قدر برای مسئولان ورزش و فوتبال ما همه چیز تازه است؟
جدا از اینکه اتفاقات تلخ بازی پرسپولیس – تراکتور در وهله اول ریشه در تصمیمات نادرست و سوءمدیریت مدیران فوتبال‌مان دارد(چه در ماجرای ورود بیش از اندازه و محل استقرار نادرست تماشاگران تراکتور چه صادر نشدن رأی پرونده بیرانوند ماه‌ها بعد از شکایت پرسپولیس) چه اتفاقی افتاده که همه انگار بعد از این بازی از خواب زمستانی بلند شده و دنبال تدوین قوانین یا جرایمی سنگین علیه خاطیان هستند؟
چطور در اتفاقات مشابهی که بعضاً با ابعادی مشابه یا گسترده‌تر در شهرستان‌های مختلف علیه پرسپولیس، استقلال یا هر تیم دیگری رخ می‌دهد همه مسئولان انضباطی و حتی رئیس فدراسیون فوتبال در سکوت مطلق بسر می‌برند اما مثلاً در مورد اتفاقات بازی اخیر مهدی تاج چند بار مصاحبه کرده و تأکید دارد که باید یک رأی جدی صادر شود؟
آیا جرم و بزه انتسابی به هواداران تراکتور و پرسپولیس با آنچه در ورزشگاه‌های شهرهای دیگر رخ می‌دهد متفاوت است یا این ماجرا فرصتی برای خودنمایی و نمایش برخی مدیران فوتبال به وجود آورده تا از آب گل‌آلود قلابی برای خود بسازند؟
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های سوژه‌های داغ