فائزه زمانی

فائزه زمانی

سوژه‌های داغ

18763
اسدی: حسینی تیم ملی بوکس را با برج‌سازی اشتباه گرفته است

انتقاد و ناگفته‌های جالب سرمربی تیم ملی بوکس

اسدی: حسینی تیم ملی بوکس را با برج‌سازی اشتباه گرفته است

چند روز پیش بود که بوکسورهای تیم ملی بالاخره کاسه صبرشان لبریز شد و دست به اعتصاب زدند. در شرایطی که فدراسیون قصد داشت ملی‌پوشان اعتصابی را راهی کمیته انضباطی کرده و آنها را از هرگونه فعالیتی محروم کند، حالا با انتشار گلایه‌های ملی‌پوشان تغییر موضع داده و به گفته حسینی اردوها از شنبه مجدداً برگزار خواهد شد. این درحالی است که طبق شنیده‌ها ملی‌پوشان به دلیل بدقولی‌های مکرر مسئولان فدراسیون قصد بازگشت به اردوها را ندارند و تا زمانی که مطالبات عقب‌افتاده آنها پرداخت نشده و وزرات ورزش با پادرمیانی ضمانت عدم تکرار شرایط را ندهد، به تمرینات بازنخواهند گشت. در چنین شرایطی اسد جوهری مربی تیم ملی هم حرف‌های ملی‌پوشان را تأیید کرده و در گفت‌و‌گو اختصاصی با ایران ورزشی از شرایط بد تیم ملی می‌گوید که می‌توانید سخنان وی را در زیر بخوانید.
 
غذاها را داخل سطل آشغال می‌انداختیم
ملی‌پوشان احترام نگه می‌دارند و تازه ملایم حرف می‌زنند. من کاملاً صحبت‌های بوکسورها را به عنوان کسی که در تمرینات حضور داشته تأیید می‌کنم. بلافاصله بعد از انتخابی تیم ملی در تیرماه، اردو زدیم که ابتدا در کانکس‌های شیرودی اسکان داشتیم، به صراحت می‌گویم که شرایط این کانکس‌ها به مراتب افتضاح‌تر از خوابگاه نصرت بود و برای 30 نفر آدم فقط یک سرویس بهداشتی وجود داشت که همان یکی هم پر از حشرات خطرناک بود و نمی‌شد از آن استفاده کرد. غذا و لباس نامطلوب و مطالبات عقب‌افتاده فقط یک طرف ماجرا است و مسأله اصلی توهین و تحقیر ملی‌پوشان توسط حسینی و فحش‌های رکیک او به بوکسورها است. زمانی که در آکادمی ملی المپیک اردو زدیم شرایط اسکان کمی بهتر شد اما وضعیت غذا همان‌طور بود؛ تخم مرغ پخته مانده از چند روز پیش را برای صبحانه به ملی‌پوشان می‌دادند که باعث می‌شد حال بچه‌ها بد شود. از طرفی برنجی که می‌دادند مثل چوب بود و اصلاً قابل خوردن نبود. کار به جایی رسیده بود که غذاها را نمی‌خوردیم و به سطل آشغال می‌انداختیم. حتی چندبار از وضعیت نامطلوب غذا برای حسینی عکس فرستادیم اما اتفاقی نیفتاد.
 
سرویس بهداشتی مایع دستشویی نداشت
سرویس بهداشتی اردوی تیم ملی مایع دستشویی نداشت و بچه‌ها نمی‌توانستند دستان خود را ضدعفونی کنند. از طرفی ملی‌پوشان با همان کفش‌هایی که به دستشویی می‌رفتند روی رینگ می‌آمدند و روی همان رینگ شنا و دراز نشست می‌رفتند، صدبار گفته بودیم حداقل چهارتا دمپایی برای سرویس بهداشتی تهیه کنید اما گوش شنوایی وجود نداشت. همین موضوع هم باعث مریضی چندنفر از ملی‌پوشان شده بود و حتی چشم یکی از ملی‌پوشان به‌خاطر همین مسأله دچار عفونت شده بود.
 
حسینی بوکسورها را از اردو بیرون کرد
این‌طور نبود که ملی‌پوشان بدون اطلاع به اردو نیایند و از قبل به کادرفنی اعلام کرده بودند. ملی‌پوشان قصد ترک اردو را نداشتند و فقط گلایه‌هایشان را مطرح کردند اما حسینی تماس گرفت و گفت، اردو تعطیل است، در اصل این فدراسیون بود که بوکسورها را از اردو بیرون کرد. ملی‌پوشان تا وسایل خود را جمع کنند شب شد و حتی به آنها شام ندادند. تعطیلی ناگهانی اردوها حتی باعث آوارگی ملی‌پوشان شهرستانی شد و ماشین 2گروه از ملی‌پوشان دچار سانحه شد؛ 3ملی‌پوش در کرج تصادف کردند و تاکسی سه ملی‌پوش دیگر هم در راه کرمانشاه با یک وانت بار تصادف کرد که منجر به مرگ راننده وانت شد. اگر اتفاقی برای یکی از ملی‌پوشان که شبانه راهی جاده شده بودند، می‌افتاد حسینی جوابگو بود؟
 
سکوت جامعه بوکس
از وزارت ورزش درخواست ورود به ماجرا را داریم. فقط می‌خواهیم بدانیم بودجه فدراسیون به جای اینکه خرج نیازهای اولیه و اعزام ملی‌پوشان شود، کجا خرج می‌شود؟ چرا بوکسورها باید 7ماه از جان مایه بگذارند اما به هیچ مسابقه‌ای اعزام نشوند، اگر دست‌فرمان مسئولان فدراسیون همین است که در تیم ملی را تخته و خیال همه را راحت کنند. من خودم از سینه‌چاکان حسینی بودم اما الان بابت حمایت‌هایم از او، شرمنده‌ام. فقط این وسط برایم عجیب است که چرا جامعه بوکس درد تیم ملی را فراموش کرده و سکوت کرده‌اند؟
 
از آسم گرفته تا اجبار ملی‌پوشان به جابه‌جایی آهن
زمانی که دیوار سالن محل تمرین ملی‌پوشان را صاف کرده بودند مجور بودیم وسایل اضافی را از داخل سالن به بیرون منتقل کنیم. در کمال تعجب حسینی به ما گفت کارگر 8میلیون تومان می‌گیرد و ملی‌پوشان و کادرفنی را مجبور کرد این وسایل و آهن‌های سالن را به بیرون منتقل کنند. حتی چند روزی در میان گردوخاک تمرین می‌کردیم که همین موضوع باعث ابتلای علی هاشمی‌نسب و علی فتحی به آسم شد. آن‌قدر کسی آنجا را تمیز نکرد که هیأت تهران به دادمان رسید و 3 کارگر فرستاد که تازه حسینی شام آنها را هم تقبل نکرد و من غذای خودم، مترجم و یکی دیگر از بچه‌ها را به آنها دادم. از آنجایی که حسینی بیزینس شخصی خودش را دارد، تیم ملی را با برج‌سازی اشتباه گرفته و فکر کرده این ملی‌پوشان هم کارگران برج‌سازی هستند که آنها را تحقیر کرده و به آنها فحش رکیک بدهد.
 
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های سوژه‌های داغ