![ضرورت یک تصمیم بزرگ](https://cdn-sport.inn.ir/photo/1403/11/26/9509144b4d0bbd326b0037ea30cfcf2b-a-i-s.jpg)
ضرورت یک تصمیم بزرگ
اگر تراکتور، خیبر، نساجی، شمسآذر و هوادار را از جمع تیمهای لیگ برتری منها کنیم، بیشتر تیمهای لیگ برتری ما از خزانه دولت بهره میبرند. هزینههایی که در اقتصاد امروز ایران بسیار قابل اعتناست. اگر میانگین هزینه کرد هر تیم را 500 میلیارد تومان بگیریم، تیمهای لیگ برتری 8 همت (8 هزار میلیارد تومان) هزینه میکنند. این پول در هر کشوری رقم درشتی است. هیچ یک از لیگهای حرفهای دنیا به این شکل اداره نمیشوند. تیمها نه میخواهند و نه میتوانند پول را این گونه دور بریزند که یکسویه خرج کنند و دوباره از خزانه دولت بردارند.
فوتبال حرفهای دنیا بر اصل رفت و برگشت مالی استوار است که اگر غیر از این باشد، همه تیمها درعرض چند سال ورشکسته میشوند.
برگشت مالی، چند کانال دارد. فروش اقلام باشگاه (که در ایران نداریم)، فروش بازیکن (که در ایران نداریم)، فروش بلیت (که در ایران درآمدی ندارد)، تبلیغات محیطی (که در ایران درآمدی به حساب باشگاهها واریز نمیکند) و در نهایت مهمترین راه درآمد باشگاهها یعنی حق پخش تلویزیونی (که در ایران نداریم).
فوتبال ما اینگونه مجموعهای از بنگاههای ورشکسته را دور هم جمع کرده که به دلیل اتصال به خزانه دولتی، هیچ گاه زمین نمیخورند. با توجه به اوضاع فعلی اقتصادی، ضرورت دارد از این وضعیت خارج شویم تا دولت کمتر زیان کند.
در این مسیر دو تصمیم عمده میتوان گرفت: یا آنقدر شجاع باشیم که فوتبال را خصوصی کنیم یا حق فوتبال را از دل پخشهای تلویزیونی بدهیم. در شرایطی که لیگ 2 ترکیه، حق پخش تلویزیونی را 9 هزار میلیارد تومان میفروشد، لیگ برتر ایران میتواند عددی نزدیک به این رقم را دریافت کند که اگر این گونه باشد، میشود به حیات فوتبال باشگاهی امیدوار ماند. در شرایطی که دلالها سلطهای کامل بر فوتبال ما دارند و هر فصل قیمت بازیکنانشان را 30 تا 100 درصد افزایش میدهند، نمیتوان به آینده سفید نگاه کرد. اگر بخواهیم دادهها را منطقی ارزیابی کنیم، باید بگوییم راهی جز یک تصمیم شجاعانه نداریم.
انتهای پیام/
فوتبال حرفهای دنیا بر اصل رفت و برگشت مالی استوار است که اگر غیر از این باشد، همه تیمها درعرض چند سال ورشکسته میشوند.
برگشت مالی، چند کانال دارد. فروش اقلام باشگاه (که در ایران نداریم)، فروش بازیکن (که در ایران نداریم)، فروش بلیت (که در ایران درآمدی ندارد)، تبلیغات محیطی (که در ایران درآمدی به حساب باشگاهها واریز نمیکند) و در نهایت مهمترین راه درآمد باشگاهها یعنی حق پخش تلویزیونی (که در ایران نداریم).
فوتبال ما اینگونه مجموعهای از بنگاههای ورشکسته را دور هم جمع کرده که به دلیل اتصال به خزانه دولتی، هیچ گاه زمین نمیخورند. با توجه به اوضاع فعلی اقتصادی، ضرورت دارد از این وضعیت خارج شویم تا دولت کمتر زیان کند.
در این مسیر دو تصمیم عمده میتوان گرفت: یا آنقدر شجاع باشیم که فوتبال را خصوصی کنیم یا حق فوتبال را از دل پخشهای تلویزیونی بدهیم. در شرایطی که لیگ 2 ترکیه، حق پخش تلویزیونی را 9 هزار میلیارد تومان میفروشد، لیگ برتر ایران میتواند عددی نزدیک به این رقم را دریافت کند که اگر این گونه باشد، میشود به حیات فوتبال باشگاهی امیدوار ماند. در شرایطی که دلالها سلطهای کامل بر فوتبال ما دارند و هر فصل قیمت بازیکنانشان را 30 تا 100 درصد افزایش میدهند، نمیتوان به آینده سفید نگاه کرد. اگر بخواهیم دادهها را منطقی ارزیابی کنیم، باید بگوییم راهی جز یک تصمیم شجاعانه نداریم.
انتهای پیام/