گزارش
19246

تولد مربیان با دانش از دل رسانه
مربیهای قلم به دست
دنیای مربیگری فوتبال به گونهای است که در آن پیچیدگیها و چالشهای بسیاری وجود دارد. هرچند اغلب تصور میشود که برای تبدیل شدن به یک مربی موفق، اشتغال در دوران جوانی به عنوان یک بازیکن حرفهای ضرورت دارد، اما تاریخ فوتبال نشان داده است که این یک گزاره مطلق نیست. واقعیت این است که بسیاری از بزرگترین مربیان تاریخ، هرگز در سطوح حرفهای فوتبال بازی نکردهاند، در حالی که برخی از بازیکنان برجسته، به رغم درخشش در دوران بازیکنی خود، نتوانستهاند به همان میزان در مربیگری موفق باشند.
این پدیده تنها مختص فوتبال جهان نیست و در فوتبال ایران نیز به وضوح قابل مشاهده است. بسیاری از خبرنگاران و تحلیلگران ورزشی بدون هرگونه تجربه رسمی به عنوان بازیکن حرفهای، به عرصه مربیگری وارد شدهاند و در این زمینه موفقیتهایی را کسب کردهاند. به عنوان مثال، مهدی توتونچی، یک نمونه بارز از موفقیت افراد رسانهای در عرصه مربیگری است که توانست با تیم امیدهای سایپا به قهرمانی برسد. او که از خانوادهای فوتبالی برآمده، پس از دو سال فعالیت در ردههای پایه به عنوان سرمربی تیم امید سایپا شناخته شد. توتونچی که به عنوان یک مربی موفق است، در رسانه نیز نقش مؤثر و موفقی داشته تا نشان دهد میتواند در چند عرصه فوتبالی حضوری همزمان و البته مؤثر داشته باشد.
توتونچی البته تنها عضو موفق جامعه رسانهای مربیان نیست و پیشتر نیز افراد مشابهای در فوتبال ایران حضور داشتند که هیچگاه به عنوان بازیکن حرفهای فعالیت نکردند اما تبدیل به مربیانی موفق شدند. در این بین، میتوان به مربیانی همچون فراز کمالوند، هومن افاضلی، اصغر مازیار، محمد ربیعی، سعید اخباری و سعید الهویی اشاره کرد که ابتدا به عنوان تحلیلگران رسانهای فعالیت میکردند و سپس به مربیان موفق فوتبال ایران تبدیل شدند.
در سطح جهانی نیز چندین نمونه از مربیانی وجود دارند که نه تنها حرفهای فوتبال بازی نکردهاند، بلکه به وضوح توانستهاند در عرصه مربیگری درخشان ظاهر شوند. موارد زیر نمونههایی از این مربیان هستند:
1. آریگو ساکی: مربی سرشناس فوتبال ایتالیا جمله معروفی دارد، که میگوید: «فکر نمیکنم برای اینکه اسبسوار باشید، نیازی باشد که اسب بودن را تجربه کرده باشید.» این جمله به وضوح نشاندهنده این دیدگاه است که تجربه شخصی به تنهایی برای تبدیل شدن به یک مربی موفق کافی نیست.
2. آندره ویلاش بواش: این مربی پرتغالی با سابقه قهرمانی در لیگ اروپا از 17 سالگی به مربیگری روی آورد. وی با هدایت تیمهای مطرحی مانند چلسی و پورتو شهرت یافت و جایگاه خود را به عنوان یک مربی برجسته تثبیت کرد.
3. لئو بین هاکر: او که جوانترین مربی تاریخ هلند محسوب میشود، در تیمهای مشهوری همچون رئال مادرید، آژاکس و فاینورد مربیگری کرده است، اما هرگز به عنوان بازیکن حرفهای در سطح اول فوتبال بازی نکرده است.
4. ژرار هولیه: مربی سابق پاریسن ژرمن، لیون و لیورپول که موفق به کسب عناوین معتبر نظیر لیگ انگلیس و جام یوفا شده است.
5. لئوناردو ژاردیم: با 24 سال سن، جوانترین مربی تاریخ پرتغال از نظر زمان گرفتن مدرک مربیگری است که در فوتبال خاورمیانه و اروپا توانست افتخارات زیادی کسب کند.
6. کارلوس آلبرتو پریرا: سرمربی تیم ملی برزیل در جام جهانی 1994، هرگز در سطح حرفهای بازی نکرد. او با چهار تیم متفاوت در جام جهانی حضور داشته و به موفقیتهای بسیاری دست یافته است.
7. مائوریزیو ساری: مربی اتیالیایی پیشین چلسی، ناپولی و لاتزیو که تجربه بازی در سطح حرفهای را ندارد، اما توانسته است با تکنیکهای خود به مربی مؤثر و موفق تبدیل شود.
در نهایت، واضح است که عرصه مربیگری فوتبال به همان اندازه که نیازمند دانش، استراتژی و توانایی در مدیریت بازیکنان است، به معنای ناگزیر بودن از تجربه بازیکنی نیست. بسیاری از مربیان موفق بدون اینکه به عنوان فوتبالیست حرفهای درخششی داشته باشند، توانستهاند به مربیانی مؤثر و تأثیرگذار تبدیل شوند. این موضوع نه تنها در فوتبال جهانی، بلکه در فوتبال ایران نیز مشهود است و میتواند الگوی مناسبی برای تحلیل آینده مربیگری در این عرصه باشد. بدین ترتیب، میتوان ادعا کرد که مربیگری، هنری است که به تسلط بر مفاهیم بازی، تجزیه و تحلیل و مدیریت بازیکنان مربوط میشود و نه به صرف تجربه شخصی در مستطیل سبز.
انتهای پیام/