مجید سلطانی نائینی

مجید سلطانی نائینی

سرمقاله

20666
دلمشغولی‌های بی‌فرجام یعنی سقف قرارداد

دلمشغولی‌های بی‌فرجام یعنی سقف قرارداد

گویا قرار بر این شده که در فصل بعد لیگ برتر، قانون زشت سقف قرارداد نداشته باشیم.
تردیدی نداریم حتی قانونگذاران فوتبال ایران هم می‌دانند این قانون، یک برنامه شکست خورده و باطل است؛ اما نوشتند و اجرایش کردند تا برای چندمین بار به همه ثابت شود در فوتبال ما، ضمانت اجرای قانون از وضع آن اعتبار و اهمیت بیشتری دارد.
بارها قانون سقف قرارداد در فوتبال ما نوشته و اجرا شد تا باشگاه‌های متنفذ و متمول، دورش بزنند. فدراسیون این دور زدن‌ها را می‌بیند. همان طور که رقم دقیق درآمد یک دلال را می‌داند و لب فروبسته.
اینکه می‌دانیم قوانین من‌درآوردی و خلق‌الساعه، به خوبی اجرا نمی‌شوند و هزینه و انرژی انسانی صرفش می‌کنیم، مضحک است؛ اما دور باطل را مدام تکرار می‌کنیم تا ذهن‌ها درگیر باشند و به موضوعات مهم‌تر فکر نکنند. انگار قرار است سقف آرزوها و درگیری‌های ذهنی فوتبال ما را در حد همین مسائل معمولی و ابتدایی نگه دارند. سقف را می‌گذارند و فصل بعد برمی‌دارند. همین یعنی دو فصل بحث، مناقشه، تحلیل و کشمکش! فوتبال مظلوم و مردم مظلوم‌تر ما محکومند در این دایره بسته سیر کنند. غافل از آنکه در عربستان سوپرلیگ ایتالیا و اسپانیا را برگزار می‌کنند. تماشاگرانشان به دیدن سوپراستارهای فوتبال دنیا «عادت» کرده‌اند و بزودی جام ملت‌ها و جام جهانی را میزبانی خواهند کرد.
هواداران فوتبال ما را درگیر سطوح ابتدایی کرده‌اند تا برای یک بار دیدن رونالدو صف بکشند و دنبال اتوبوس یک تیم خارجی بدوند و با ذوق‌زدگی، دود اتوبوس رونالدو بخورند.
اگر نباید از واژه مظلوم برای این طیف عاشق فوتبال استفاده کرد، چه باید گفت؟
سقف درگیری‌های ذهنی اهالی فوتبال باید در حد همین سقف قرارداد و تصمیم‌های اینچنینی باشد تا به موارد مهم فکر نکنند. مثلاً چرا قراردادی که رئیس فدراسیون در برنامه تلویزیونی به وضوح ادعا کرد یک قرارداد «خوب» است، ساختمان فدراسیون، ده‌ها میلیارد تومان پول از حساب ریالی فدراسیون و میلیون‌ها دلار از صندوق پول‌های بلوکه شده ما در فیفا را نابود کرد؟... و مهم‌تر اینکه چرا صاحب همه این شاهکارهای مدیریتی، اکنون باید اختیاردار فوتبال ما باشد؟
سقف قرارداد، بسیار هم خوب است. بگذارید و بردارید.
انتهای پیام/
دیدگاه ها