
تضاد بزرگ؛ بالاخره پول بیشتر یا مافیا؟
قمار ۵ میلیاردی بیرانوند با زندگی خودش و پرسپولیس
اینکه به علیرضا بیرانوند در تمام ورزشگاهها فحاشی میشود دل هر انسانی را به درد میآورد و باید جای او باشید تا عمق فاجعه را درک کنید اما این ربطی به موضوع اصلی و اینکه چرا او از پرسپولیس جدا شد ندارد.
بیرانوند نزدیک به سه ساعت در آنتن زنده تلویزیون فرصت داشت تا از خودش دفاع و حداقل بخشی از حقایق مربوط به جداییاش را بازگو کند اما از این فرصت به شکل خوبی بهره نبرد و علامت سؤالهای بیشتری پیش روی خود قرار داد.
بیرانوند در این مصاحبه تلویزیونی بارها تأکید کرد که علت جدایی و خروج او از پرسپولیس زائیده تحرکات زیرپوستی گروهی در تیم و باشگاه بوده و به نوعی مافیا او را فراری داده است چرا که بیرو برخلاف عالیشاه اهل ماندن و جنگیدن نبوده است. او سعی کرد با سوءاستفاده از ماجرای حضور عالیشاه در لیست مازاد، سوار بر این موج شده و با پیش کشیدن اسمی که الان در صدر اخبار این باشگاه قرار دارد و هواداران به آن حساس شدهاند مدل جداییاش را تطهیر کند.
بیرانوند در قبال سؤالی با این مضمون که «بهتر نبود به شکل بهتری از پرسپولیس جدا میشدی؟» بارها قصد فرار داشت و در نهایت جواب روشنی به این سؤال نداد اما مشخص بود که خودش میداند برای رسیدن به پول بیشتر و درآمدی بالاتر به قراردادش پشت کرده و با پیش کشیدن ماجرای الحاقیه این بازی را راه انداخته که البته در یک سال اخیر بیشتر از هر کسی دود این آتش به چشم خودش رفته است.
نکته سؤالبرانگیز صحبتهای بیرانوند جایی بود که بالاخره بعد از اصرار به نقش مافیا در جداییاش اعلام کرد به خاطر پول از پرسپولیس رفته است. بیرانوند البته قبلتر و بعد از فاش شدن رقم قرارداد پیام نیازمند با پرسپولیس نیز نتوانسته بود خویشتنداری کند و به رقم قرارداد گلر جدیدی سرخها واکنش نشان داده بود تا ثابت کند فقط و فقط به خاطر پول بیشتر از پرسپولیس جدا شده و هر آنچه قصد دارد در کنار این قضیه به خورد هوادار بدهد به قصد رد گم کردن و مغلطه بوده و فایدهای برایش نخواهد داشت.
بیرانوند تلاش کرد تا با پیش کشیدن ماجرای دخالتهای هوادار متمول و فضایی که او در باشگاه و تیم پرسپولیس ایجاد کرده مسأله جداییاش را به این مهم گره بزند اما واقعیت اینکه هر چه درباره هوادار متمول گفته میشود در نهایت به پول، کمکهای مالی و زیرمیزی و حتی روی میزی مربوط میشود و این چیزی نیست که بیرانوند از آن بدش بیاید و نخواهد طرفش برود بلکه اتفاقاً جذبش میکند و در صدر لیست قرار میگیرد. این ماجرا وقتی بدتر میشود که چند ساعت بعد از مصاحبه دوشنبه شب هوادار متمول لیست بخشی از پرداختیهایش به بیرانوند را علنی میکند و مشخص میشود اتفاقاً بیرو برخلاف بسیاری از بازیکنان پرسپولیس اراقام قابل توجهی غیر از مبلغ قراردادش دریافت میکرده و به نوعی سوگلی فردی بوده که حالا عاشق مریض میخواندنش.
بیرو در حالی از رقم قراردادش با پرسپولیس ابراز نارضایتی میکند و میگوید با تراکتور قراردادی 35 میلیاردی بسته که با در نظر گرفتن رقم مربوط به سقف قراردادهای فصل قبل پرسپولیس و آنچه او در کنارش از هوادار متمول میگرفته به خاطر اختلاف مبلغی نه چندان قابل توجه حاضر شده یک سال فوتبال ایران را بهم بریزد و با روح و روان خودش و جامعه فوتبال بازی کند.
نکته اینجاست که هوادار متمول پرسپولیس حدود 3 میلیارد تومان به عنوان پیش پرداخت به صورت «تتر» برای این بازیکن واریز کرده بوده تا بماند. باشگاه پرسپولیس هم حاضر بود تا 25 میلیارد تومان به عنوان سقف قرارادادش را برای او در نظر بگیرد و احتمالاً هم میتوانست این مبغ را افزایش دهد هم هوادار متمول حداقل دو میلیارد تومان دیگر به او پرداخت میکرد. این یعنی که بیرانوند میتوانست حداقل 30 میلیارد تومان از یک فصل حضور در پرسپولیس پول بگیرد اما ظاهراً به خاطر 5 میلیارد تومان اختلاف به آن همه افتخار و جام و ارزشی که در پرسپولیس به دست آورد پشت کرد و به تراکتور رفت تا یک سال کل فوتبال ایران را به هم بریزد و البته خودش و خانوادهاش بیشتر از هر کسی عذاب بکشند.
جدا از این، مصاحبه بیرانوند نکات تاریک هم داشت که بر خلاف تأکید خودش و مجری برنامه بر بیغل و غش بودن یا صاف و ساده بودنش در مواجهه با مردم میتواند مواضع او را در قبال هواداران پرسپولیس و عذرخواهیهای فرمالیته از سر اجبار زیر سؤال ببرد. غیر از تضاد حرفهای او درباره فشار مافیا برای جدایی و علاقهاش به پول، او سروش رفیعی را خراب کرد تا عالیشاه را بالا ببرد و البته از ماجرای کاپیتان پرسپولیس چند بار سوءاستفاده کرد تا هواداران را علیه هوادار متمول و باندش بشوراند که به نظر نمیرسد تأثیری در ماجرای عداوت پرسپولیسیها با این بازیکن داشته باشد. ماجرای به تعویق انداختن سربازی با مسأله دانشجویی آن هم به عنوان دانشجوی دکترای فیزیولوژی در دانشگاه خرمآباد آن هم وقتی تأکید میکند تستهای کنکور را با بخت و اقبال زده و قبول شده اما بلد نیست نام سه سیاره را بگوید آخرین میخهایی بود که خودش به تابوتش کوبید چرا که این ماجرا - که ابعاد تازهای پیدا کرد و مشخص شد واقعیت ندارد - نیز ثابت کرد برخلاف تأکید بیرانوند، او خیلی هم راستگو و ساده نیست.
انتهای پیام/
بیرانوند نزدیک به سه ساعت در آنتن زنده تلویزیون فرصت داشت تا از خودش دفاع و حداقل بخشی از حقایق مربوط به جداییاش را بازگو کند اما از این فرصت به شکل خوبی بهره نبرد و علامت سؤالهای بیشتری پیش روی خود قرار داد.
بیرانوند در این مصاحبه تلویزیونی بارها تأکید کرد که علت جدایی و خروج او از پرسپولیس زائیده تحرکات زیرپوستی گروهی در تیم و باشگاه بوده و به نوعی مافیا او را فراری داده است چرا که بیرو برخلاف عالیشاه اهل ماندن و جنگیدن نبوده است. او سعی کرد با سوءاستفاده از ماجرای حضور عالیشاه در لیست مازاد، سوار بر این موج شده و با پیش کشیدن اسمی که الان در صدر اخبار این باشگاه قرار دارد و هواداران به آن حساس شدهاند مدل جداییاش را تطهیر کند.
بیرانوند در قبال سؤالی با این مضمون که «بهتر نبود به شکل بهتری از پرسپولیس جدا میشدی؟» بارها قصد فرار داشت و در نهایت جواب روشنی به این سؤال نداد اما مشخص بود که خودش میداند برای رسیدن به پول بیشتر و درآمدی بالاتر به قراردادش پشت کرده و با پیش کشیدن ماجرای الحاقیه این بازی را راه انداخته که البته در یک سال اخیر بیشتر از هر کسی دود این آتش به چشم خودش رفته است.
نکته سؤالبرانگیز صحبتهای بیرانوند جایی بود که بالاخره بعد از اصرار به نقش مافیا در جداییاش اعلام کرد به خاطر پول از پرسپولیس رفته است. بیرانوند البته قبلتر و بعد از فاش شدن رقم قرارداد پیام نیازمند با پرسپولیس نیز نتوانسته بود خویشتنداری کند و به رقم قرارداد گلر جدیدی سرخها واکنش نشان داده بود تا ثابت کند فقط و فقط به خاطر پول بیشتر از پرسپولیس جدا شده و هر آنچه قصد دارد در کنار این قضیه به خورد هوادار بدهد به قصد رد گم کردن و مغلطه بوده و فایدهای برایش نخواهد داشت.
بیرانوند تلاش کرد تا با پیش کشیدن ماجرای دخالتهای هوادار متمول و فضایی که او در باشگاه و تیم پرسپولیس ایجاد کرده مسأله جداییاش را به این مهم گره بزند اما واقعیت اینکه هر چه درباره هوادار متمول گفته میشود در نهایت به پول، کمکهای مالی و زیرمیزی و حتی روی میزی مربوط میشود و این چیزی نیست که بیرانوند از آن بدش بیاید و نخواهد طرفش برود بلکه اتفاقاً جذبش میکند و در صدر لیست قرار میگیرد. این ماجرا وقتی بدتر میشود که چند ساعت بعد از مصاحبه دوشنبه شب هوادار متمول لیست بخشی از پرداختیهایش به بیرانوند را علنی میکند و مشخص میشود اتفاقاً بیرو برخلاف بسیاری از بازیکنان پرسپولیس اراقام قابل توجهی غیر از مبلغ قراردادش دریافت میکرده و به نوعی سوگلی فردی بوده که حالا عاشق مریض میخواندنش.
بیرو در حالی از رقم قراردادش با پرسپولیس ابراز نارضایتی میکند و میگوید با تراکتور قراردادی 35 میلیاردی بسته که با در نظر گرفتن رقم مربوط به سقف قراردادهای فصل قبل پرسپولیس و آنچه او در کنارش از هوادار متمول میگرفته به خاطر اختلاف مبلغی نه چندان قابل توجه حاضر شده یک سال فوتبال ایران را بهم بریزد و با روح و روان خودش و جامعه فوتبال بازی کند.
نکته اینجاست که هوادار متمول پرسپولیس حدود 3 میلیارد تومان به عنوان پیش پرداخت به صورت «تتر» برای این بازیکن واریز کرده بوده تا بماند. باشگاه پرسپولیس هم حاضر بود تا 25 میلیارد تومان به عنوان سقف قرارادادش را برای او در نظر بگیرد و احتمالاً هم میتوانست این مبغ را افزایش دهد هم هوادار متمول حداقل دو میلیارد تومان دیگر به او پرداخت میکرد. این یعنی که بیرانوند میتوانست حداقل 30 میلیارد تومان از یک فصل حضور در پرسپولیس پول بگیرد اما ظاهراً به خاطر 5 میلیارد تومان اختلاف به آن همه افتخار و جام و ارزشی که در پرسپولیس به دست آورد پشت کرد و به تراکتور رفت تا یک سال کل فوتبال ایران را به هم بریزد و البته خودش و خانوادهاش بیشتر از هر کسی عذاب بکشند.
جدا از این، مصاحبه بیرانوند نکات تاریک هم داشت که بر خلاف تأکید خودش و مجری برنامه بر بیغل و غش بودن یا صاف و ساده بودنش در مواجهه با مردم میتواند مواضع او را در قبال هواداران پرسپولیس و عذرخواهیهای فرمالیته از سر اجبار زیر سؤال ببرد. غیر از تضاد حرفهای او درباره فشار مافیا برای جدایی و علاقهاش به پول، او سروش رفیعی را خراب کرد تا عالیشاه را بالا ببرد و البته از ماجرای کاپیتان پرسپولیس چند بار سوءاستفاده کرد تا هواداران را علیه هوادار متمول و باندش بشوراند که به نظر نمیرسد تأثیری در ماجرای عداوت پرسپولیسیها با این بازیکن داشته باشد. ماجرای به تعویق انداختن سربازی با مسأله دانشجویی آن هم به عنوان دانشجوی دکترای فیزیولوژی در دانشگاه خرمآباد آن هم وقتی تأکید میکند تستهای کنکور را با بخت و اقبال زده و قبول شده اما بلد نیست نام سه سیاره را بگوید آخرین میخهایی بود که خودش به تابوتش کوبید چرا که این ماجرا - که ابعاد تازهای پیدا کرد و مشخص شد واقعیت ندارد - نیز ثابت کرد برخلاف تأکید بیرانوند، او خیلی هم راستگو و ساده نیست.
انتهای پیام/