سرمقاله

21915
سهل و ممتنع، مثل جوانگرایی

سهل و ممتنع، مثل جوانگرایی

تیم ملی باید جوانگرایی کند. این اصلی است که همه به آن اشاره می‌کنند. تیم ملی پیر شده. درست مثل زمانی که کی‌روش به ایران آمد. تیمی تحویلش دادیم که بازیکن 36 ساله هم برایش ناز می‌کرد. او آمد و تیم را جوان کرد. از علیرضا بیرانوند و علی کریمی و سعید عزت‌اللهی تا علیرضا جهانبخش و مهدی طارمی و سردار آزمون. همه بازیکنان تیم ملی که 3 جام جهانی را تجربه کرده‌ و حالا به جام جهانی 2026 رسیده‌اند، نتیجه کشف کی‌روش هستند.
اولویت اول این است: باید همان فرآیند را تکرار کنیم. اما چگونه باید نسل عوض کنیم؟
برای تغییر نسل، نیاز به چند فاکتور مسلم داریم:
1- کی‌روش آنقدر شجاعت داشت که از بازیکن 19، 20 و 21 ساله استفاده کند. اکنون بازیکن 26 ساله به زمین می‌آید و گفته می‌شود جوانگرایی. تلقی ما از جوانگرایی، ورود بازیکنان 19 و 20 ساله است نه 26 ساله.
2- زمان کی‌روش مربیانی داشتیم از جنس علی دایی. مردانی که فقط به فوتبال فکر می‌کردند. این مربیان، شجاعت استفاده از مهدی طارمی و احمد نوراللهی جوان را داشتند و به کی‌روش فرصت دادند تا از سرمایه آنها استفاده کند. آیا چنین مربیانی در برهه فعلی داریم؟
3- آکادمی‌هایی بود که سردار آزمون و علیرضا جهانبخش را پرورش داد و کی‌روش آنقدر باهوش بود که از این طلاهای ناب استفاده کند. آیا آکادمی‌ها اکنون چنین ذخیره‌های ارزشمندی دارند؟
4- معتقدیم جوانگرایی یک فرآیند درازمدت و میان مدت است. تنها یک سال تا جام جهانی وقت داریم. آیا گمان می‌کنید زمان مناسبی برای تغییر نسل است؟ اگر تغییر نسل انجام شد و بازیکنان جوان در جام جهانی ندرخشیدند، پاسخ افکار عمومی و فشار شبکه‌های اجتماعی را چه کسی می‌دهد؟
نتیجه: برای همه این دلایل، معتقدیم جوانگرایی یک امر لازم است؛ اما سهل و ممتنع. به نظر، ساده می‌آید اما دشوار است.
انتهای پیام/
دیدگاه ها