مجید سلطانی نائینی

مجید سلطانی نائینی

منهای فوتبال

25318
خوشحالیم نیست

خوشحالیم نیست

نمایشگاه «آقا تختی» با محوریت رونمایی از مدال‌ها و بازوبندهای پهلوانی جهان پهلوان غلامرضا تختی در موزه ملی ملک افتتاح شد.
این خبری بود که در میان خبرهای دیروز گم شد. آنقدر ورزش ما از متن فاصله گرفته که چنین خبرهایی جایی برای بروز و ظهور پیدا نمی کنند. اصلا ورزشی که در میان تلی از حاشیه های متنوع و رنگارنگ و لعابدار غرق شده، چرا باید به خبری در مورد تختی اهمیت دهد؟
تصور کنید تختی امروز زنده بود. چگونه می خواست زندگی کند؟ 
به این موارد دقت کنید: 
دلالی 30 درصد از رقم قرارداد 140 میلیاردی بازیکن فوتبال را در اختیار گرفت! 
یک مربی فوتبال در زمین چمن و مقابل دوربین ها از خجالت مربی دیگر درآمد و هر چه در دهانش بود گفت. 
یک ورزشکار به اتاق مدیر باشگاه رفت و گفت تا زمانی که پیامک واریز پول برایم نیاید، قرارداد را امضا نمی کنم.
یک ورزشکار و یک مربی با استفاده از رانت شهرتشان، زمین مسکونی را به تجاری تبدیل کرده و پروژه تجاری ساختند.
یک ورزشکار در میانه مسابقات و در حساسترین روزها، همه هم تیمی هایش را به جشن خصوصی برای همسرش دعوت کرد و اوضاع آن باغ آنقدر غیر طبیعی بود که نیروی انتظامی همه را جمع کرد.
یک ورزشکار که از تمرین خسته بود، زمانی که با درخواست بیش از حد یک ورزشدوست برای عکس یادگاری مواجه می شود، او را به یک مشت محکم مهمان می کند......
این اخبار چه سنخیتی با روح و جهان منحصر به فرد تختی دارد؟ تختی حتی اگر زنده بود و این روزها را می دید، از شنیدن این همه ناملایمتی و بی مهری، می مرد. دنیای تختی در تضاد کامل با دنیای امروز ما دارد. او دست گیری را هنجار می دانست و ما سادگی می دانیم. او معرفت داشت و ما به دنبال آن هستیم که گلیم خود را از آب خارج کنیم.
برای تختی همان بهتر که رفت. در ورزش امروز ما، بهترین جا برای تختی، همان موزه است.
 
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های منهای فوتبال