فوتبال ایران
26431
تیمهای سرشناس لیگ برتری همچنان به تاخت و تاز در نقل و انتقالات میاندیشند
ریختوپاش دلاری بدون یک ریال درآمد
با فرا رسیدن تعطیلات نیمفصل و آغاز پنجره نقلوانتقالات زمستانی فوتبال ایران، باشگاههای کشور خود را برای حضوری پرقدرتتر در نیمفصل دوم رقابتها آماده میکنند؛ حضوری که قرار است به واسطه خریدهای نیمفصل، عملکردی موفقتر نسبت به نیمفصل نخست رقم بخورد و شانس تیمها برای کسب عنوان قهرمانی افزایش یابد. نخستین گزینه پیشروی باشگاهها، جذب بازیکنان خارجی جدید یا تقویت کادر فنی برای ادامه مسابقات است تا با حضور آنها، توان فنی تیم افزایش پیدا کند.
اما پرسش کلیدی اینجاست؛ آیا با توجه به افزایش نرخ ارز و نبود درآمدزایی پایدار در باشگاههای فوتبال ایران، استخدام بازیکنان خارجی یا برکناری مربیان فعلی و جذب سرمربی جدید، از منظر اقتصادی توجیهپذیر است یا این اقدامات صرفاً ادامه همان هزینهتراشیهای همیشگی و بیحسابوکتاب محسوب میشود؟
بررسیهای خبرنگار ایران ورزشی نشان میدهد باشگاههای لیگ برتری که در ابتدای فصل اقدام به جذب بازیکن و مربی خارجی کردهاند، بودجه مورد نیاز برای پرداخت دستمزد آنها را بر مبنای دلار ۱۰۹ هزار تومانی مصوب کرده بودند، اما حالا با افزایش نرخ ارز، ناچارند مبالغ بهمراتب بیشتری را برای پرداخت حقوق و پاداش قراردادها بپردازند؛ آن هم در شرایطی که هیچ درآمد قابلتوجهی در این حوزه ندارند و عملاً این هزینهها به بدنه دولت تحمیل میشود.
به عنوان نمونه، بازیکنی با سابقه بازی در لیگ برتر انگلیس که در ابتدای فصل بیستوپنجم با قراردادی حدود یک میلیون دلار به عضویت یک باشگاه لیگ برتری درآمده است، بر اساس پیشبینی اولیه باید رقمی در حدود ۱۱۰ میلیارد تومان حقوق و دستمزد دریافت میکرد، اما با افزایش نرخ ارز، حالا باشگاه طرف قرارداد او باید مبلغی نزدیک به ۱۴۰ میلیارد تومان پرداخت کند؛ البته در صورتی که این افزایش ادامه نداشته باشد. حال تصور کنید این بازیکن با چنین قرارداد نجومی، در فهرست بازیکنان مازاد باشگاه طرف قرارداد خود قرار گرفته است و باشگاه ناچار است با پرداخت تمام یا بخشی از مبلغ قرارداد، اقدام به فسخ قرارداد او کند تا بتواند بازیکن جدیدی جذب کند؛ بازیکنی که بدون تردید قراردادش نیز در همین حدود خواهد بود و هزینهای مضاعف را به باشگاه تحمیل میکند.
از سوی دیگر، با توجه به افزایش نرخ ارز، قرارداد بازیکنان داخلی شاغل در لیگهای کشورهای حوزه خلیج فارس نیز به شکل چشمگیری افزایش یافته و آنها نیز دستمزدی کمتر از بازیکنان خارجی دریافت نخواهند کرد. این موضوع باعث میشود هزینههای تیمداری این باشگاه، در صورت تمایل به جذب بازیکنان جدید، به شکلی عجیب افزایش پیدا کند.
در سوی مقابل، گفته میشود مدیران یک باشگاه سرشناس لیگ برتری تصمیم دارند قرارداد سرمربی خود را در پایان نیمفصل اول لیگ بیستوپنجم فسخ کنند تا فرد دیگری هدایت تیم بزرگسالان این تیم را برعهده بگیرد. اگر این تصمیم وارد فاز اجرایی و برکناری سرمربی قطعی شود، مدیران باشگاه ناچار خواهند بود کل مبلغ قرارداد این سرمربی اروپایی را پرداخت کنند؛ موضوعی که هزینهای سنگین را به این باشگاه تحمیل خواهد کرد. در غیر این صورت، باشگاه مدنظربا شکایت و پرونده حقوقی جدیدی در فیفا مواجه خواهد شد.
علاوه بر این با اخراج این مربی، باشگاه مذکور ناچار به قطع همکاری با دستیاران او نیز خواهد بود که این مسأله خسارت مالی قابل توجه دیگری را به این باشگاه تحمیل میکند و میزان ضرر و زیان این باشگاه را به شکل محسوسی افزایش میدهد.
اما تراژدی بزرگتر برای آنها زمانی رقم خواهد خورد که پس از برکناری قطعی سرمربی فعلی، مدیران این باشگاه به سراغ استخدام یک سرمربی خارجی دیگر بروند؛ تصمیمی که میزان هزینهکرد آنها در فصل جاری را به شکلی عجیب افزایش خواهد داد و بدون تردید با واکنشهای منفی و انتقادات شدید همراه خواهد شد.
حال با توجه به تمامی این موارد، باید دید آیا مالکان این دو باشگاه به اصطلاح خصوصی اجازه خواهند داد چنین ریختوپاشهای سنگینی، آن هم بدون پشتوانه درآمدی، به بدنه این دو باشگاه تحمیل شود یا اینکه با توجه به درآمدزایی نزدیک به صفر آنها در ورزش حرفهای، مانع از ادامه هزینههای دلاری و بیضابطه آنها در لیگ برتر خواهند شد؟
انتهای پیام/
اما پرسش کلیدی اینجاست؛ آیا با توجه به افزایش نرخ ارز و نبود درآمدزایی پایدار در باشگاههای فوتبال ایران، استخدام بازیکنان خارجی یا برکناری مربیان فعلی و جذب سرمربی جدید، از منظر اقتصادی توجیهپذیر است یا این اقدامات صرفاً ادامه همان هزینهتراشیهای همیشگی و بیحسابوکتاب محسوب میشود؟
بررسیهای خبرنگار ایران ورزشی نشان میدهد باشگاههای لیگ برتری که در ابتدای فصل اقدام به جذب بازیکن و مربی خارجی کردهاند، بودجه مورد نیاز برای پرداخت دستمزد آنها را بر مبنای دلار ۱۰۹ هزار تومانی مصوب کرده بودند، اما حالا با افزایش نرخ ارز، ناچارند مبالغ بهمراتب بیشتری را برای پرداخت حقوق و پاداش قراردادها بپردازند؛ آن هم در شرایطی که هیچ درآمد قابلتوجهی در این حوزه ندارند و عملاً این هزینهها به بدنه دولت تحمیل میشود.
به عنوان نمونه، بازیکنی با سابقه بازی در لیگ برتر انگلیس که در ابتدای فصل بیستوپنجم با قراردادی حدود یک میلیون دلار به عضویت یک باشگاه لیگ برتری درآمده است، بر اساس پیشبینی اولیه باید رقمی در حدود ۱۱۰ میلیارد تومان حقوق و دستمزد دریافت میکرد، اما با افزایش نرخ ارز، حالا باشگاه طرف قرارداد او باید مبلغی نزدیک به ۱۴۰ میلیارد تومان پرداخت کند؛ البته در صورتی که این افزایش ادامه نداشته باشد. حال تصور کنید این بازیکن با چنین قرارداد نجومی، در فهرست بازیکنان مازاد باشگاه طرف قرارداد خود قرار گرفته است و باشگاه ناچار است با پرداخت تمام یا بخشی از مبلغ قرارداد، اقدام به فسخ قرارداد او کند تا بتواند بازیکن جدیدی جذب کند؛ بازیکنی که بدون تردید قراردادش نیز در همین حدود خواهد بود و هزینهای مضاعف را به باشگاه تحمیل میکند.
از سوی دیگر، با توجه به افزایش نرخ ارز، قرارداد بازیکنان داخلی شاغل در لیگهای کشورهای حوزه خلیج فارس نیز به شکل چشمگیری افزایش یافته و آنها نیز دستمزدی کمتر از بازیکنان خارجی دریافت نخواهند کرد. این موضوع باعث میشود هزینههای تیمداری این باشگاه، در صورت تمایل به جذب بازیکنان جدید، به شکلی عجیب افزایش پیدا کند.
در سوی مقابل، گفته میشود مدیران یک باشگاه سرشناس لیگ برتری تصمیم دارند قرارداد سرمربی خود را در پایان نیمفصل اول لیگ بیستوپنجم فسخ کنند تا فرد دیگری هدایت تیم بزرگسالان این تیم را برعهده بگیرد. اگر این تصمیم وارد فاز اجرایی و برکناری سرمربی قطعی شود، مدیران باشگاه ناچار خواهند بود کل مبلغ قرارداد این سرمربی اروپایی را پرداخت کنند؛ موضوعی که هزینهای سنگین را به این باشگاه تحمیل خواهد کرد. در غیر این صورت، باشگاه مدنظربا شکایت و پرونده حقوقی جدیدی در فیفا مواجه خواهد شد.
علاوه بر این با اخراج این مربی، باشگاه مذکور ناچار به قطع همکاری با دستیاران او نیز خواهد بود که این مسأله خسارت مالی قابل توجه دیگری را به این باشگاه تحمیل میکند و میزان ضرر و زیان این باشگاه را به شکل محسوسی افزایش میدهد.
اما تراژدی بزرگتر برای آنها زمانی رقم خواهد خورد که پس از برکناری قطعی سرمربی فعلی، مدیران این باشگاه به سراغ استخدام یک سرمربی خارجی دیگر بروند؛ تصمیمی که میزان هزینهکرد آنها در فصل جاری را به شکلی عجیب افزایش خواهد داد و بدون تردید با واکنشهای منفی و انتقادات شدید همراه خواهد شد.
حال با توجه به تمامی این موارد، باید دید آیا مالکان این دو باشگاه به اصطلاح خصوصی اجازه خواهند داد چنین ریختوپاشهای سنگینی، آن هم بدون پشتوانه درآمدی، به بدنه این دو باشگاه تحمیل شود یا اینکه با توجه به درآمدزایی نزدیک به صفر آنها در ورزش حرفهای، مانع از ادامه هزینههای دلاری و بیضابطه آنها در لیگ برتر خواهند شد؟
انتهای پیام/