نشانه‌شناسی ادبیات رئیس‌جمهور پزشکیان

اینجا ستون «ذره بین» است و ما با دقت بیشتری به جزئیات یک سوژه خبری پرداخته ایم:


پزشکیان از چه سخن می‌گوید؟ حالا که عملاً دولت مستقر شده و کارش را آغاز کرده است، ادبیات رئیس‌جمهور نشان‌دهنده چه چیزی است؟ به طور معمول سخنان رؤسای جمهور در دوران تبلیغات انتخابات و دوران فعالیت در دولت قدری با هم متفاوت است. 
دوران رقابت‌های انتخاباتی اقتضا می‌کند که ادبیات نامزدها پرشور و هیجان باشد. همچنین درعین اشاره به مشکلات، راهکارهایی را که خود در اختیار دارند، برای مردم تبیین کنند. آنان می‌خواهند رأی‌دهندگان را مجاب کنند که انتخاب شخص آنان بهترین گزینه برای عبور از چالش‌هاست. به همین دلیل اظهارات رؤسای‌جمهور در دوره انتخابات، قدری کلی و توأم با نظرات انتقادی است. پس از پیروزی در انتخابات و مشخصاً پس از آغاز به کار دولت، تغییراتی در نوع سخن گفتن آنان ایجاد می‌شود، زیرا در این موقعیت تازه، یعنی موقعیتی که طی آن، نامزد سابق به رئیس‌جمهور مستقر تبدیل شده است، آنان با مشکلات عینی هر حوزه کاری دولت  برخورد می کنند. 
آنان متوجه می‌شوند که حل مشکلات، به آن آسانی نیست که در گذشته فکر می‌کردند. برخلاف اظهارات و حرف‌های تبلیغاتی دوره انتخابات، در دوره ریاست‌جمهوری با مسائل چندبعدی مواجه می‌شوند. از یک سو مردم و انتظارات جامعه قرار دارند که رأی داده‌اند، از سوی دیگر چالش‌های بوروکراسی، به همراه کمبود منابع و ضعف‌های نظام اداری. همه اینها بشدت از ظرفیت دولت برای حل مسائل می‌کاهد. نامزدها تازه وقتی متوجه ظرفیت پایین دولت می‌شوند که بر کرسی ریاست‌جمهوری تکیه می‌زنند.  به همین دلیل حرف‌های انتقادی و اظهارات چالش‌برانگیز دوران تبلیغات انتخابات، جای خود را به سخنان آرام و اظهارات کلی و فلسفی می‌دهد. حالا به جای اشاره مستقیم به مشکلات عینی - مانند دوره انتخابات- اغلب ترجیح می‌دهند از مسائل کلی و با عبارت‌های کلی یاد کنند.
اما مسعود پزشکیان این‌گونه نیست، یا دست‌کم در این زمینه با رؤسای‌جمهور ادوار گذشته تفاوت دارد. اتفاقاً اظهارات پزشکیان به گونه‌ای است که گویی دوران ریاست‌جمهوری فرصت خوبی برای مواجهه واقعی با مشکلات عینی فراهم آورده است. برای همین به جای کلی‌گویی‌ها یا اعمال محافظه‌کاری بیشتر در سخنرانی‌ها، او با صراحت بیشتری از مشکلات حرف می‌زند. به عبارت دقیق‌تر، مسعود پزشکیان دایره‌وار و گرد حرف نمی‌زند که به کسی یا جایی برنخورد یا کسی نتواند روی این صحبت‌ها تکیه کند. 
او گوشه‌دار حرف می‌زند، به این معنی که حرف او به یک مسأله‌ای در بیرون و واقعیت جامعه برمی خورد که باید حل شود. به عنوان مثال، پزشکیان در مراسم تودیع و معارفه وزرای علوم گفت:«وضعیت همه آن اساتیدی را که به هر طریقی از دانشگاه لغو قرارداد یا اخراج شدند، مورد بازنگری قرار دهید و دانشجوها را برگردانید.» 
در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم اظهارکرد:«هر دستگاه و بخشی که از منابع عمومی برای کار فرهنگی بودجه‌ای دریافت می‌کند، باید در قبال عملکرد خود پاسخگو باشد و نتایج فعالیت خود را ارائه دهد.» در تودیع و معارفه وزرای سابق و فعلی بهداشت گفت که «تخصیص سهم 7 درصدی نظام سلامت هم باعث رضایتمندی کادر درمانی و نظام سلامت کشور می‌شود.» ضرورت برخورداری استان‌ها از نقشه راه، ضرورت ایجاد عدالت آموزشی در آموزش و پرورش و مانند اینها، نمونه‌هایی از رویکرد واقع‌بینانه پزشکیان به مشکلات واقعی و ساختاری کشور است.
در نگاهی دیگر، اگر پزشکیان در دوران انتخابات وعده‌ای نداد – یا کمتر وعده داد- سخنان دوران ریاست‌جمهوری او را می‌توان وعده‌های او تلقی کرد، زیرا در هر یک از این سخنان بر حل مشکلات ساختاری حوزه‌های مختلف کشور تأکید شده است و اگر این مشکلات حل شوند، حتی یک مورد آنها، می‌توان گفت ایران گام بزرگی به سمت توسعه برداشته است.  نکته این است که چون پزشکیان کلی‌گویی نکرده و از مشکلات عینی و واقعی گفته است، حالا جامعه هم می‌تواند همین‌ها را از او در پایان دولتش مطالبه کند.

جستجو
آرشیو تاریخی