گزارش میدانی از غذاخوریها، کافهها و فستفودیهای تهران درباره افزایش نسیه و حساب نکردن فاکتورها توسط مشتریان؛
غذا میخواهند و پول ندارند
جامعه
101984

زن جوان و دخترش پشت یخچال غذافروشی کوچکی در خیابان خیام تهران ایستادند و قیمت ساندویچ بندری را از فروشنده پرسیدند: «۱۲۰ هزار تومان.» زن از خرید پشیمان شد و رفت.
ایران آنلاین: زن جوان و دخترش پشت یخچال غذافروشی کوچکی در خیابان خیام تهران ایستادند و قیمت ساندویچ بندری را از فروشنده پرسیدند: «۱۲۰ هزار تومان.» زن از خرید پشیمان شد و رفت. فروشنده گفت این اتفاق هرروز رخ میدهد؛ در روز چندنفری میآیند، فهرست غذاها را نگاه میکنند و بعد از دیدن قیمتها میروند، در همین یکماه گذشته هم ۳۰-۲۰ درصد بیشتر شده است.
به گزارش هم میهن، صاحبان غذافروشیهای تهران میگویند، افزایش قیمتها رفتار اقتصادی مشتریانشان را تغییر داده و حتی برای ۱۰ هزار تومان افزایش قیمت غذا، باید نگران از دست دادن مشتریان باشند. حالا غیر از مشتریهای ثابت، کسانی هم به آنها سر میزنند که غذا را نسیه میگیرند یا پولی برای خرید آن ندارند و از فروشنده درخواست میکنند که هزینهای دریافت نکند. میزان فروش آنها نسبت به سالهای قبل کمتر شده و ماجرای اصلی هم همان افزایش قیمت است که باعث شده بعضی از مشتریان حتی از غذافروشیهای ارزان هم درخواست تخفیف داشته باشند.
میانه روز است و خیابان خیام و بازار تهران از جمعیت خالی نمیشود، غذافروشیها از فلافلفروش تا طباخی، فستفودی و کبابی برای این ساعتها خودشان را آماده کردهاند. هرچند مشتریانشان کمتر شده. صاحب فستفودی خیابان خیام مغازهاش را یکسال پیش بهراه انداخته است؛ زمانی که کارش را شروع کرد، پیرمردی مشتری ثابت املتهای ۵۰ هزار تومانی او بود، قیمت که به ۷۰ هزار تومان رسید، پیرمرد دیگر نیامد: «هرروز میانگین یکی، دو نفر میآیند که بگویند گرسنهایم و ما هم آنها را دست خالی رد نمیکنیم.
در یکماه اخیر تعداد کسانی که منوی غذا را نگاه میکنند و میروند ۳۰-۲۰ درصد بیشتر شده است. نان هفت هزار تومانی، شده ۲۰ هزار تومان، تخممرغ دوبرابر شده، قیمت جعبه غذا دوبرابر شده. ما هم ناچاریم، چه کسی دوست دارد که مشتریاش را از دست بدهد. ما فیله مرغ را میدادیم ۱۳۰ هزار تومان، همهچیز گران شده، مجبورم قیمت را ۱۵۰ هزار تومان کنم»
چندمتر بالاتر از این مغازه، یک طباخی است و شرایطی مشابه دارد و زنی که پشت دخل نشسته میگوید، تعداد مشتریهایشان خیلی کمتر شده؛ هم آنها که همیشه سفارش میدهند و هم مشتریان گذری: «کسانی که قبلاً روزانه میآمدند شاید هفتهای یکبار بیایند. قبلاً اگر یک بناگوش، پاچه و نصف مغز سفارش میدادند، الان یک پاچه سفارش میدهند. مگر اینکه دستهجمعی بیایند. ۹۰درصد سفارشها به همین شکل است. ما خودمان قیمت را پایینتر نگه داشتهایم و امکان اینکه روی این قیمت هم تخفیف بدهیم، کمتر است. معمولاً هم از کسانی که بیبضاعت باشند، بخشی از هزینه را نمیگیریم، بیشتر مواقع هم خیلی از آنها همین آبگوشت خالی را میخورند و میروند و ما هم پول نمیگیریم. آبگوشت ارزانتر و سفارش آن هم بیشتر است.»
او میگوید، تعداد کسانی که ظاهر موجهی دارند اما درخواست غذای رایگان دارند هم بیشتر شده است: «اوایل که مغازه شلوغ بود، ممکن بود بعضی از مشتریان پول غذا را حساب نکنند و بروند. الان نظارتها را بیشتر کردهایم و در این مغازه این موضوع کمتر شده است؛ شاید در سال یکی، دو مورد اینشکلی پیش میآید. آن دزدی که یک کله کامل را از مغازه کناری برد، اول آمده بود اینجا، تا گفتیم حساب کن، گذاشت و رفت. بیشتر کسانی که این کار را میکنند هم برای شرطبندی است.»
درخواست برای غذای نسیه
مدیر غذافروشی که هفتسال پیش آن را فعال کرده، میگوید که بهدلیل نوع مشتریانش، قیمتهای خود را اقتصادی نگه میدارد و روی فروش به تعداد بالا سود میکند، نه قیمت غذا: «قیمت را پایین نگه میداریم که مشتری هم از دست نرود. ما بیشتر از پنج هزار تومان قیمتها را بالا نمیبریم. این میزان از تعداد مشتریها کم نکرده، اما پیش میآید مواردی که روی همین قیمت هم تخفیف میخواهند و ما دست رد به سینه آنها نمیزنیم.
اسفندماه سال قبل گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره خط فقر مطلق منتشر شد که طبق آ،ن خط فقر مطلق برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ برای هر فرد حدود ۳ میلیون و ۷۹۸ هزار تومان محاسبه شده است. برمبنای بُعد معادل خانوار، خط فقر مطلق برای یک خانوار سهنفره در سال ۱۴۰۲ حدود ۸ میلیون و ۳۵۶ هزار تومان بوده است. باتوجه به نرخ تورم ۶ ماهه اول در سال ۱۴۰۳، (۳۴/۲ درصد)، برآورد اولیه برای خط فقر مطلق کل کشور در سالجاری برای یک خانوار سهنفره حدود ۱۱ میلیون و ۲۱۴ هزار تومان خواهد بود. سبد خط فقر در سال ۱۴۰۲ حدود ۴۹ درصد نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش داشته است.
کارگر نمیتواند غذا بخرد
تصویر مشتریانی که بعد از دیدن قیمت غذا از خریدن آن منصرف میشوند، برای صاحب یک غذافروشی سنتی و ایرانی نزدیک ایستگاه متروی سعدی هم آشناست؛ مردی که قیمت غذاها را طبق تعرفه اتحادیه بالا برده، اما باز هم میزان فروشاش کم شده است. او امسال ۱۰ هزار تومان افزایش قیمت داشته اما باز هم بخشی از مشتریانش را هم از دست داده است: «قیمت را بیشتر از این نمیتوان اضافه کرد؛ چون اینجا کارگری است و نمیشود غذای گران فروخت. قیمت را میبینند و سفارش نمیدهند.
سفارش ثابت هم داریم و توافقی است و این تغییر را در سفارش مشتریان ثابت هم داشتیم. تا میتوانیم قیمتها را پایین نگه میداریم. زمستان پارسال تعداد پرسهایی که هرروز میفروختیم بیشتر بود و الان کمتر شده است. همانموقع روزی ۲۰۰ پرس میفروختیم و الان به ۱۴۰ پرس رسیده است.» او میگوید گاهی مردم ترجیح میدهند بهجای فستفودیها، غذایی با حجم بیشتر بخرند که صرفه اقتصادی داشته باشد: «کارگر نمیتواند غذا بخرد، واقعاً سخت است. داخل این ساختمان کارگر زیاد است و نمیتواند هرروز چلوکباب میکس بخرد. یک روز ماکارانی میخرد، یک روز کشک بادمجان، یک روز خورشت. با وجود اینکه ما فقط ۱۰ هزار تومان روی قیمتها گذاشتهایم، اما الان کسانی که در همین پاساژ کار میکنند هم دیگر غذا نمیخرند.» ساعت نزدیک ۱۴ بود و غذافروشی او خلوت.
از بین رفتن مثل چوب موریانهخورده
سال گذشته گزارشی از فائو منتشر شد که طبق آن، این نهاد بینالمللی ۱۶۷ کشور جهان را از نظر سوءتغذیه مقایسه کرده که رتبه ایران در این جدول ۹۰ بوده است. گزارش نشان میدهد که ۷۷ کشور نسبت به ایران سوءتغذیه بیشتری داشتهاند. درواقع ایران در این ردهبندی جهانی ۱۲ پله نسبت به ردهبندی قبلی بالا آمده بود؛ چون در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، رتبه ۱۰۲ را داشت.
با وجود این تغییر، محمداسماعیل مطلق، رئیس دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی همان روزها اعلام کرده بود که هشت استان کشور ازنظر تغذیه نیاز به توجه بیشتری دارند. این استانها هم شامل کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، سیستانوبلوچستان، هرمزگان، خوزستان، بوشهر و ایلام بودند. استانهایی که به لحاظ اقتصادی کمبرخوردار محسوب میشوند و شاخصهای تغذیهای که با درآمد نسبت مستقیم دارد، در این استانها حالوروز خوبی ندارد.
سارا سبزی خبرنگار گروه جامعه هممیهن
انتهای پیام/