پزشکیان در قاب صمیمیت دیپلماتیک

وقتی تصمیم به سفر رئیسجمهوری برای حضور در نشست اکو در کشور جمهوری آذربایجان گرفته شد، آسمان ایران هنوز بهطور کامل امن اعلام نشده بود. فضا پس از جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی همچنان ملتهب و ناپایدار بود. در چنین شرایطی، بسیاری از جمله بنده و شماری از دوستان در دفتر ریاستجمهوری و سایر نهادهای مشورتی توصیه میکردند که سفر رئیسجمهوری به جمهوری آذربایجان به تعویق بیفتد اما تصمیم نهایی چیز دیگری بود.
سیدعباس موسوی/ معاون مراسم و تشریفات دفتر رییسجمهور: رئیسجمهوری با قاطعیت اعلام کرد که حضور در جمع سران کشورهای منطقه نه تنها مفید، بلکه ضروری است. او گفت: «این یک فرصت است، نه فقط برای بیان مواضع ایران بلکه برای تقویت پیوندها در شرایطی که منطقه نیاز به گفتوگو دارد، نه قهر.» همین شد که پرواز انجام شد؛ از اولین پروازهای رسمی پس از پایان جنگ تحمیلی دوم و به تعبیری دیگر، پروازی میان آوار دود و خاکستر، به سمت گفتوگو، تعامل و دیپلماسی.
در خانکندی از همان ابتدا نشانهها حکایت از سفر متفاوتی داشت. میزبان با آغوش باز از رئیسجمهوری ایران استقبال کرد. دیدارهای رسمی یکی پس از دیگری برگزار شد؛ با رئیسجمهوری آذربایجان، رئیسجمهوری ترکیه، نخستوزیر پاکستان و رئیسجمهوری تاجیکستان. نه تنها محتوای این دیدارها پربار و دلگرم کننده بود، بلکه در همه آنها محکومیت رژیم صهیونیستی به صورت قاطع مطرح شد. همدردی با ملت ایران، حمایت از ثبات منطقه و حتی پیشنهادهایی برای تقویت روابط دوجانبه، نشانههایی روشن بود از آنچه بهدرستی میتوان «بازگشت ایران به میدان منطقهای» تعبیر کرد.
اما این همه ماجرا نبود. در فضای رسانهای کشور، حواشیای دست به دست شد. ویدیویی از نشستی غیررسمی منتشر شد؛ جلسهای دوستانه و بیتشریفات که صرفاً برای صرف چای و گپ وگفت پیش از نشست اصلی برگزار شده بود. در این صحنه، رئیسجمهوری ایران با تواضعی آشکار از جای خود بلند میشود تا به رئیسجمهوری آذربایجان خوشآمد بگوید. همین صحنه، برای برخی بهانهای برای فضاسازی، برداشتهای نادرست و تحلیلهایی خارج از بستر واقعی شد.
اما آنچه در این صحنه دیده نشد، اصل ماجرا بود: رئیسجمهوری از نظر شخصیتی همواره به ادب، متانت و سادگی شهره است. کسی که در سفرهای داخلی ترجیح میدهد میان او و مردم فاصلهای نباشد، حتی اگر توصیههای حفاظتی خلاف آن باشد. کسی که در سفرهای خارجی اما با حساسیتی ویژه به توصیههای تشریفاتی و کارشناسی احترام میگذارد و در عین حال، هرگز تواضع ذاتیاش را پشت دیوارهای رسمی پنهان نمیکند. اتفاقاً همین خصیصه بود که در دیدارهای حاشیهای دیگر در همین نشست نمود داشت. در بسیاری از دیدارهای دوجانبه رئیسجمهوری در حاشیه این نشست صحنههایی را شاهد بودیم که فراتر از عرف تشریفاتی معمول بود؛ مثلاً بغل کردن و روبوسی برخی سران با رئیسجمهوری ایران که نشان از صمیمیت فرهنگی میان ملتهای مسلمان منطقه دارد. کشورهای همسایه، با اشتراکات فرهنگی و دینی خود، گاه رفتارهایی را فراتر از قید و بندهای دیپلماتیک رایج به نمایش میگذارند و این موضوع، بخشی از واقعیت سیاست منطقهای ماست.
آیا اگر آقای اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه در دیدار با رئیسجمهوری ایران، به نشانه رعایت آداب شرقی، دست بر سینه میگذارد، باید او را هم متهم به بیپروتکلی کرد؟ یا اینکه باید درک کرد که در سیاست منطقهای، گاهی یک احترام، ارزشش بیشتر از ده بیانیه رسمی است.
نکته اینجاست برخی منتقدانی که اکنون سفر را نشانه میگیرند، شاید از ابتدا با اصل آن مشکل داشتهاند. شاید حتی آرزو میکردند این سفر انجام نشود. اما حالا که سفر انجام شده، موفق بوده است و پیام واضحی از اقتدار دیپلماسی ایران به جهان مخابره کرده، حاشیهسازی را چاره کار میدانند.
ولی آنچه بر جای مانده، نه حاشیهها که اصل سفر است. تصمیم در زمان درست، حضور در سطح عالی، استقبال گرم، سخنرانی مقتدر و گفتوگوهایی که آینده ساز بود. همه اینها کنار هم یک واقعیت را بازگو میکنند و آن اینکه ایران در میدان دیپلماسی منطقهای با اراده، اعتماد به نفس و عزت بازگشته است.
و شاید بهترین پاسخ به حواشی، همان باشد که در ضربالمثل معروف آمده:
«الا یا ایها الطلاب، ناشی علیکم باالمتون لا بالحواشی» بگذار آنها راه خود روند و ما راه خود را در مسیر منافع ملی.
انتهای پیام/