محمد خدادی در گفت‌وگو با جماران

حضور رهبری در شب عاشورا و تأکید بر شعر ایران، خیلی از توطئه‌های دشمن را خنثی کرد

سیاست

109421
حضور رهبری در شب عاشورا و تأکید بر شعر ایران، خیلی از توطئه‌های دشمن را خنثی کرد

محمد خدادی، معاون مطبوعاتی پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معتقد است: در فضای نه جنگ و نه صلح، و حالت آتش بس، جنگ روایت‌ها شروع می‌شود و اگر همکاران رسانه‌ای در این فضا منفعل باشند، روایت پیروز را دشمن شکست خورده از آن خود می‌کند.

ایران آنلاین: معاون مطبوعاتی پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگویی با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با تأکید بر اینکه ما در جنگ با آمریکا هستیم و رژیم صهیونیستی به صورت نیابتی روبروی ما است، گفت: در این فضا، رسانه‌های ما نباید سرباز جریان رسانه‌ای یا عملیات روانی دشمن شوند. یعنی گمانه‌ها، خبرهای ایذایی، شعاری و تبلیغی طرف مقابل که با هدف ایجاد اضطراب، تشویش، نگرانی و فشار به زندگی مردم ایران برای ایجاد نابه‌سامانی و بلاتکلیفی طراحی می‌شود را بازنشر نکنند؛ بلکه باید توجه و تمرکز در تولید محتوا داشته باشند و استراتژی دشمن را بشناسند و برای خنثی‌سازی آن اقدام کنند. مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با محمد خدادی را در ادامه می‌خوانید:

به نظر شما در شرایط آتش‌بس از نظر رسانه‌ای باید چطور عمل کنیم؟

طبیعتا آتش‌بس یک فضای غبارآلود است؛ مهمترین عنصرش این است که دو طرف سعی دارند انگاره‌ها را به طرف مقابل تحمیل کنند. البته خود رژیم صهیونیستی ظرفیت یا اصولا واقعیت ندارد و در حقیقت باید بگوییم تمام ظرفیت رسانه‌ای، تکنولوژی، فناوری، زیرساخت و پلتفرمی که در آمریکا تولید شده، کاملا در اختیار این رژیم است و به معنی واقعی نیابتی عمل می کند. پس ما در جنگ با آمریکا هستیم و رژیم صهیونیستی به صورت نیابتی رو به روی ما است.

در فضای آتش‌بس عموما سه اتفاق رخ می‌دهد. اتفاق اول «ایجاد ترس، هراس و اضطراب» است. در این فضا، رسانه‌های ما نباید سرباز جریان رسانه‌ای یا عملیات روانی دشمن شوند. یعنی گمانه‌ها، خبرهای ایذایی، شعاری و تبلیغی طرف مقابل که با هدف ایجاد اضطراب، تشویش، نگرانی و فشار به زندگی مردم ایران برای ایجاد نابه‌سامانی و بلاتکلیفی طراحی می‌شود را بازنشر نکنند؛ بلکه باید توجه و تمرکز در تولید محتوا داشته باشند و استراتژی دشمن را بشناسند و برای خنثی‌سازی آن اقدام کنند، نه اینکه در دام  و پازل دشمن قرارگیرند. لذا دقت کنند محتوایی که از جریان مقابل و رسانه‌های نیابتی آنها، که عمدتا رسانه‌های غربی هستند، در بسترهای مختلف در قالب خبر گزارش مقاله، یادداشت، از قول افراد یا اندیشکده منتشر می شود را قبل از نشر، تحلیل محتوا کند تا دریابند اصولا چه میزان این اطلاعات بخشی از عملیات روانی است یا تحلیل مبتنی بر واقع و منافع مردم ایران است.

باید خیلی ملاحظه و دقت کرد و ما با دست خودمان این فضا را تشدید نکنیم یا ناخواسته به دلیل بی‌توجهی مأمور به اجرای طرح‌های آنها نشویم. چون دو نوع عامل دشمن داریم. یک سری افراد ناخواسته تبدیل به عنصر دشمن می‌شوند. در بخش رسانه‌ای هم این نکته خیلی ظریف و حساس است.

نکته دوم اینکه در فضای نه جنگ و نه صلح، و حالت آتش بس، جنگ روایت‌ها شروع می‌شود و اگر اهالی رسانه‌ای در این فضا منفعل باشند، روایت پیروز را دشمن شکست خورده از آن خود می‌کند. تجربه، زیرساخت، امکانات و پلتفرم‌های مختلف غربی همه در خدمت رژیم صهیونیستی هستند و پرحجم و پرتکرار شروع به روایت کرده‌اند. این نکته خیلی مهم است که روایت ما دو لایه دارد؛ یکی اثرات تخریبی جنگ بر دشمن (علی‌رغم نظام سانسور حرفه‌ای اسرائیل) از منابع غربی – عربی و سایر کشورها که بی‌شمار هست. نکته دوم، چرایی تحمیل جنگ به ایران بر خلاف کلیه قوانین بین‌المللی و تاریخ جهان و اینکه چه کسی جنگ را تحمیل کرد؟ چه کسی مردم بی‌گناه را کشت؟ و چقدر ادعای آنها در مورد حمله به مراکز نظامی واقعی بود؟  اصولا چرا آمریکا همزمان با مذاکره به اسرائیل اجازه حمله داد؟ حمله به مراکز اتمی مغایر کدام قوانین بین المللی است و... .

یعنی این را باید برای مردم تبیین کنیم؟

باید کارکرد تبیینی داشته باشید. دروغ‌ها، اخبار فیک و ادعاهای بی‌اساس را می‌توان بازخوانی کرد. آنها مدعی هستند که اصلا ضربه نخورده‌اند. دیروز روزنامه تلگراف چاپ لندن با انتشار نقشه نوشته که پنج مرکز اصلی نظامی آنها خورده؛ خبر تلگراف را که می‌شود بازنشر کرد.

نکته سوم بر می‌گردد به اینکه فضای آتش‌بس و حالت نه جنگ و نه صلح، یعنی احتمال حمله مجدد دشمن متصور است. در چنین حالتی انتظار اول از رسانه این است که همبستگی مردم را تقویت کند. دو اینکه علل موفقیت و توانایی ما در طول سال‌های گذشته از جمله جنگ تحمیلی با صدام بازخوانی شود. سوم اینکه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های کشور و همچنین موضوع تجزیه اشاره کند.

واقعیت قضیه این است که هدف آمریکا و غربی‌ها هسته‌ای، حقوق بشر و موشکی نیست؛ تجزیه ایران است. باید این را بازخوانی کرد. جدید هم نیست و خاطرات این را کم و بیش از زبان مسئولین دوره پهلوی هم می‌گویند. پریروز دیدم یک فردی به نام «خسروانی» از زبان حسین فردوست گفته بود که آن موقع به من گفتند اینها دنبال این هستند که کردستان و آذربایجان مستقل شوند و ایران محدود به استان‌های مرکزی باشد. یعنی جنوب ایران مثل کشورهای حاشیه خلیج فارس و بقیه مثل آسیای میانه شود؛ و مشابه آذربایجان و ارمنستان یک مناقشه تاریخی داشته باشند و دائم در حال درگیری. بیان این واقعیت رسالت رسانه است.

نکته دیگر این است که ما به لحاظ رسانه‌ای در «بحران مهارت» هستیم. رسانه‌های ما باید خودشان را یک بازسازی اساسی کنند و کارکرد پوششی، بازنشر و کپی‌-پیست را کنار بگذارند و به سوژه‌ها بپردازند. یعنی موضوعاتی که مردم نمی‌دانند را به آنها بگویند و صداوسیما و بقیه جاها از این حالت پایه میکروفنی در بیایند که مصاحبه‌ای با یک نفر داشته باشیم و بعد پخش کنیم. همین بحث تجزیه، مناسبات آمریکا و اسرئیل و نیابتی عمل کردن این رژیم، بحران غزه و... سوژه‌‌هایی است که باید توجه مردم را به آنها جلب کرد. چون مردم که به منابع خارجی، تحقیقی، پژوهشی و اطلاعات میدانی دسترسی ندارند و نمی‌توانند جمع‌آوری، تدوین و منتشر کنند. این کار رسانه است.

روی دیگر کارکرد رسانه ، قضیه شایعه است. به یکی از شایعات این فضا یعنی احتمال وقوع دوباره جنگ اشاره کردید. در خصوص این موارد و شایعات دیگر مثل اختلاف مسئولین، چه کارهایی باید انجام بدهیم؟

رسانه منبع اطلاعات است و مرجع اطلاعات نیست؛ خیلی وقت‌ها رسانه‌ها خودشان را مرجع اطلاعات قرار می‌دهند، به گمان اینکه وظیفه ما انتشار است. اطلاعاتی که خودت کسب نکرده‌ای را چرا بازنشر می‌کنی؟ تو منبع هستی و باید ببینی مرجع این اطلاعات چه کسی است. ما به مردم این حرف را می‌زنیم که به اطلاعات ناموثق توجه نکنید پس خود رسانه اول باید این ممیزی در نشر اطلاعات را بیشتر جدی بگیرد و مانع از انتشار اطلاعات غیر موثق شود.

بستر شایعه «نشر اطلاعات فیک» است. زمانی که یک فرد شایعه‌ای را مطرح می‌کند انتظاری از او نیست، ولی وقتی یک رسانه این کار را می‌کند، معلوم می‌شود اصولا توجهی به مهارت، نقش اثر و رسالت رسانه ندارد؛ یعنی نرفته تحقیق کند که مرجع این اطلاعات چه کسی بوده و فقط بازنشر کرده است. مؤلفه‌های خبررسانی «دقت برای صحت و سپس سرعت» است و ما به تقدم و تأخر این سه هم توجه نمی‌کنیم و برعکس می‌رویم و «سرعت به عنوان اولویت، بعد صحت و حالا اگر شد دقت هم می‌کنیم».

من موقعی که مدیرعامل ایرنا بودم گفتم اصلا از شما سرعت نمی‌خواهم؛ دنبال صحت بروید. ایرادی ندارد خبری که به دست شما رسیده را اگر دقیق نبود، ندهید؛ سه روز بعد بگویید تعداد تلفات فلان جا چقدر بوده؛ ولی موقعی که گفتید، باید درست باشد. مخاطب  اطلاعات صحیح می‌خواهد. متآسفانه الآن سرعت اولویت رسانه‌ها شده و عملا دقت برای صحت کمتر مورد توجه قرار میگرد

عمل رهبر انقلاب در شب عاشورا را از نظر رسانه‌ای چطور تحلیل می‌کنید؟

رهبری نشان داده که در عین صلابت، ظرافت دارد؛ و در عین ظرافت هویت برایش از هر چیزی مهم‌تر است و واقعا به صورت جدی دغدغه‌اش ایران است. طبیعتا حضور رهبری در آن فضای شب عاشورا و تأکید بر خواندن شعر ایران، خیلی از توطئه‌های دشمن را خنثی کرد؛ از جمله دوگانگی بین مذهب و ملیت. چون یکی از روش‌های جریان مخالف ایران ایجاد دوگانگی در کشور است. یعنی دوگانگی در قومیت – مذهب – ملیت – زبان و هر چه که بتوانند مردم ایران را از هم جدا کند زیرا همبستگی مردم حول ایران سلاح اصلی ما در مقابل دشمنان برای تجزیه ایران از گذشته تاکنون بوده است و خواهد بود.

ظرافتی که رهبری به خرج داد و اینکه در پایان جلسه فرمودند «ای ایران» را بخوان، به نظر من پیام عمیقی بود به همه مردم ایران که در این 12 روز به جهان پیام همبستگی را نشان دادند و مورد اذعان همه جهانیان قرار گرفت و پاسداشت همه شهدای بسیار ارزشمند از فرماندهان و نظامیان و مردم عادی که در راه دفاع از خاک ایران به شهادت رسیدند.

 خیلی سال پیش کلیپی دیدم که یک ژنرال اسرائیلی مصاحبه‌ای داشت و آنجا نکته‌ای را اشاره کرد. او گفته بود در محاسباتی که دارید حواستان باشد «ایران» خط قرمز رهبر جمهوری اسلامی است. حرکتی که رهبری انجام داد یک بار دیگر موتور محرک کشور در تقویت و استمرار «همبستگی ملی» شد. یعنی خود این تقاضای رهبری پیام مفصلی به مردم و همچنین همه دنیا بود و  مهر تأییدی بر این همبستگی ملی زد. یعنی اینکه ایرانی‌ها در حفظ تمامیت ارضی ایران هیچ نوع تقسیم، تفکیک و جدایی ندارند.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین اخبار سیاست