توصیف مکانها در رمان مردم عادی؛
از دوبلین تا ژرفای روح آدمی
فرهنگ
134876
قدم زدن در خیابانهای دوبلین، پایتخت مهآلود و شاعرانه ایرلند، همانقدر لذتبخش است که همقدم شدن با واژههای سالی رونی در رمانهایش. از میان سنگفرشهای خیس محله تمپلبار تا کتابفروشیها و کافههای مجلل اطراف کالج ترینیتی، هر گوشه شهر را هالهای از فرهنگ دربر گرفته است.
کارولین ووناک - خبرنگار فرهنگی تلهراما: این فضای الهام گرفته از روح ادبی، با خواندن رمان پرآوازه سالی رونی، «مردم عادی/ Normal People» در ذهن ما به صحنهای زنده تبدیل میشود؛ رمانی که با قلمی صادقانه، عشق، پیچیدگیهای رابطه و زخمهای پنهان نسل امروز را بازنمایی میکند.
دوبلین؛ شهری الهام بخش
پیش از آنکه «مردم عادی» در سال ۲۰۱۸ منتشر شود، رونی در اولین اثر خود «گفتوگوها با دوستان/ Conversations with Friends» (۲۰۱۷) نشان داده بود که نگاهی تیزبین و معاصر به روابط انسانی دارد. در همان اثر، قهرمان زن داستان از شدت عشق و اضطراب، دچار سوء تغذیه میشود و در پای برج ناقوس نمادین دانشگاه ترینیتی از پا درمیآمد؛ گویا نویسنده از همان آغاز در پی بازخوانی تجربه زیستن در شهری بوده که در هر آجرش تاریخ ادبیات تنیده شده است.
اکنون، یک قرن پس از انتشار «دوبلینیها» اثر جیمز جویس (مجموعهای با پانزده داستان)، سالی رونی به مثابه ملکه نوپای ادبیات ایرلند ظاهر شده است. او در رمانش نهتنها پایتخت ایرلند را به صحنهای برای بازی عشق و آگاهی بدل کرده، بلکه دانشگاه مشهور ترینیتی را ــ که سال ۱۵۹۲ به فرمان الیزابت اول بر ویرانههای صومعهای آگوستینی تأسیس شد ــ به مرکزی از عاطفه، اندیشه و کشمکش نسل هزاره بدل کرده است.
کالج ترینیتی از همان آغاز تأسیس، محل رفت و آمد نویسندگان نامداری چون برام استوکر، اسکار وایلد و ساموئل بکت بود؛ منطقهای محصور در قلب شهر که نقطه شروع کاوشها و تبدیل دوبلین به شهری دانشجویی شد. در خیابانهای اطراف، هنوز رد پای شخصیتهای بزرگ، در هوای ابری دوبلین حس میشود و این کالج هنوز هم مکان هجوم دانشجویان بسیاری است.
دو انسان معمولی، سرشار از سکوت، غرور و نیاز ناگفته به درک شدن؛ رونی از دل همین فضا، داستان دو جوان دلشکسته را مینگارد که در نگاهشان به جهان، تمامی تناقضهای عشق مدرن بازتاب یافته است. دو انسان عادی با یک زندگی معمولی. این نویسنده جوان با دنبال کردن ردپای احساسات ماریان و کانل، زوجی دلشکسته و اندوهگین در کتاب «مردم عادی» این شهر را به زیبایی به تصویر کشیده است.
رمانی از این دست، با چنین صداقتی، نمیتوانست از چشم تصویرسازان دور بماند. اقتباس تلویزیونی ۱۲قسمتی بیبیسی از مردم عادی با بازی درخشان دیزی ادگار-جونز و پل مسکال، آنقدر وفادارانه و شاعرانه است که علاوه بر مردم دوبلین، جهانیان را شیفته خود کرد و به اثری بینالمللی بدل شد. تصویر عاشقان بداقبال بر دیواری در نزدیکی دروازه قدیمی ترینیتی بهصورت هنر خیابانی نقاشی شده است؛ همان دروازهای که روزگاری برای عبور کالسکههای اسب ساخته بودند و امروز خود به دروازهای نمادین میان ادبیات و واقعیت بدل شده است.
در اوایل دهه ۲۰۱۰، سالی رونی دانشجوی رشته ادبیات در دانشکده علوم انسانی همین دانشگاه بود و از این دروازه رفتوآمد میکرد. بنابراین جزئیاتش را دقیق توصیف کرده است.
ساختمانی با معماری بروتالیستی از پل کورالک که در مجاورت کتابخانهای عظیم و باشکوه، کتابخانه برکلی (که بعدها به نام شاعر ایرلندی ایوان بولاند تغییر یافت) قرار دارد؛ همانجایی که در این رمان، کانل پسر عاشق بارها با انبوهی از ناگفتهها، در سکوتی میان قفسهها پناه میگیرد و آنجا را پناهگاهی امن هنگام سنگینی غمهایش یافته است.
از علفهای وحشی میدان فرانت که برای تغذیه زنبورها رها شدهاند تا زمین کریکت با چمنهای سبز فلورسنتی که کوتاه و مرتب شده، میتوان در میان سبکها و دورههای تاریخی قدم زد؛ گویی این مکان نقطه تلاقی سنت و مدرنیته است. اما آیا ۲۲ هزار دانشجوی این مکان درمییابند که هر صبح از کنار شاهکارهای هنری چون مجسمه کاکتوس پروویزوار اثر الکساندر کالدر (۱۹۶۷) و کره در کره، ساخته آرنالدو پومودورو (۱۹۸۲)، عبور میکنند؟ این مجسمهها، چون نگهبانانی از جنس فولاد و نبوغ، در فضای میان تاریخ و هنر ایستادهاند. در دل همین تضادها میان شکوه و سادگی است که سالی رونی جهان خود را میآفریند؛ جهانی درونی، صادق و به طرز شگفتی آشنا.
جذابیت ونیزی موزه در جدال متضاد آن با سادگی گرجستانی کتابخانه قدیمی است که دیوارهای خاکستری صاف آن گنجینهای افسانهای را در دل خود پنهان کردهاند: اتاقی طویل، یک گالری ۶۵ متری با قابهای چوبی که با دویست هزار جلد کتاب تزئین شده است.
مردم عادی
نویسنده: Sally Roone
سالی رونی
انتشارات: Crown
تعداد صفحات: ۲۸۸ صفحه
انتهای پیام/