در گفتوگو با «ایران آنلاین» مطرح شد؛
تحلیل پدر مددکاری اجتماعی ایران از قتل همسران توسط زنان
جامعه
61085
ارتکاب به جرم، یعنی پا را از حدود قانونی فراتر گذاشتن؛ فرقی نمیکند انگیزه چه بوده یا چه چیزی نقش محرک را بازی کرده، در هر حال انسانی به انسانی دیگر آسیب رسانده و همین جرم است که جرقه شروع یک موضوع جنایی را روشن میکند.
گروه اجتماعی ایران آنلاین: دخترک کلید انداخت و وارد خانه شد؛ ناگهان با خانهای به هم ریخته روبهرو شد و از پدرش نیز خبری نبود. با نگرانی و وحشت به جستوجوی خانواده پرداخت و در کمال ناباوری مادرش را رنگ پریده و مضطرب در کنار قرصهای آرامبخش یافت که از وقوع قتل پدرش خبر میداد.
با اعلام ماجرا به پلیس، دقایقی بعد بازپرس و تیم بررسی صحنه جرم وارد محل شدند و کارآگاهان هویت مقتول را که داوود نام داشت، شناسایی کردند و پس از یک بررسی و تحقیق، پای همسر و دختر مقتول به این جنایت باز شد و آنها دستگیر شدند. همسر مقتول ابتدا منکر قتل بود، اما در ادامه اعتراف کرد با همدستی مردی به نام مجتبی این جنایت را مرتکب شده است.
مجتبی دستگیر شد و وقتی راز جنایت را فاش شده دید به کشتن داوود اعتراف کرد و گفت: «من با پرایدم مسافرکشی میکنم. یک شب مینا، دختر مقتول را سوار کردم و او از من خواست شمارهام را بدهم تا اگر خواستند جایی بروند، آنها را برسانم. بعد با مادر مینا آشنا شدم که از رفتاریهای همسرش گلایه داشت. همین باعث شد نقشه قتل داوود را بکشیم.
او شب حادثه به همسرش قرص داد تا بیحال شود. بعد من به خانهشان رفتم، داوود را سوار کردم و به منطقه خلوتی بردم. در آنجا ابتدا با یک شال خفهاش کردم و برای اطمینان از مرگش به گردنش چاقو زدم.»
در ادامه و براساس محتویات پرونده مشخص میشود سهیلا قرصی را در چای حل کرده و به شوهرش میدهد تا قدرت مقاومت و دفاع را از او بگیرد. به مجتبی پیام میدهد و در را برای او باز میکند. بعد به داوود میگویند آژانس آمده تا تو را به بیمارستان ببرد و با این ترفند، پدر خانواده را سوار ماشین میکنند. مجتبی با سهیلا تماس میگیرد که داوود را خفه کرده و سهیلا میخواهد که متهم اصلی برگردد و برای اطمینان به داوود چاقو بزند؛ در نتیجه قتل داوود رقم میخورد.
با تکمیل تحقیقات برای مجتبی به اتهام مباشرت در قتل و برای همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای محاکمه به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
ارتکاب به جرم، یعنی پا را از حدود قانونی فراتر گذاشتن؛ فرقی نمیکند انگیزه چه بوده یا چه چیزی نقش محرک را بازی کرده، درهرحال انسانی به انسانی دیگر آسیب رسانده و همین جرم است که جرقه شروع یک موضوع جنایی را روشن میکند. در هر ماجرای جنایی لحظه کشف هویت قاتل و پردهبرداری از حقیقت امری مهم تلقی میشود.
روح زنان شکنندگی گذشته را ندارد
مصطفی اقلیما، پدر مددکاری ایران و رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران، در این باره به خبرنگار اجتماعی ایران آنلاین، میگوید: آسیبهای اجتماعی معلولی از علتها است، عواملی سبب رقم خوردن یک جنایت میشود و یک روزه به وجود نمیآید، آسیبها در بلندمدت پدید میآید و راهکار سریعی برای رفع آن نیست.
او معتقد است در گذشته مردان حکم مرد و زنان نیز حکم زنانگی داشتند و مردان متعهد بودند یک زندگی را اداره و نقش حمایتگر را ایفا کنند. امروز اما زنان نیز دوشادوش مردان کار میکنند و گاه حمایتگری نیز بر عهده آنان است و همچون یک مرد تمامی فشارهای جامعه و فشارهای روحی کاری و اقتصادی را متحمل میشوند، لذا روح زنان شکنندگی گذشته را ندارد.
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به حضور در دادگاههای مختلف و ارائه مشاوره به زندانیان، عنوان میکند: در دادگاهها شاهد بودم که زنان از همسران خود درپی چندهمسری شکایت کرده بودند و براساس قانون این امر دال بر طلاق نمیشود.
اقلیما با تاکید بر اینکه امروزه زنان مستقل شدهاند، اظهار میکند: تمام فشارها میان زن و مرد تقسیم شده، این در حالی است که در صورت شکایت زنان از همسرانشان روند اجرای حکم و طلاق گاه تا سه سال نیز به طول میانجامد، از این رو زنانی که با مشکلات بسیاری روبه رو هستند، روحیهای مردانه پیدا کردهاند و خود برای رفع مشکلات اقدام میکنند.
او میافزاید: زنان دغدغه مخارج زندگی را دارند و در دستگاه اداری نیز برخورد با همکاران خود را شاهد هستند، از این رو روحیه شکننده گذشته را ندارند و امروز در صورت مشاهده خلاف ممکن است دست به اقدامات جبرانناپذیر بزنند.
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه قانون در برخی مواردی همچون طلاق باید برای زنان و مردان برابر باشد تا از وقوع جرم و جنایت جلوگیری شود و کاهش آسیبهای اجتماعی را شاهد باشیم، عنوان میکند: در بحث پرداخت مهریه نیز اینچنین است و مردانی که متعهد به پرداخت مهریه میشوند، پس از طلاق قادر به پرداخت نیستند و ماهانه یک سکه میپردازند که این امر نیز وضعیت زندگی و روحی زنان را دچار مشکل میکند.
اقلیما خاطرنشان میکند: هیچ کودکی جنایتکار متولد نمیشود، اما خانواده، جامعه و معضلات شرایط افراد را تغییر میدهند و افراد گنجایش روحی محدودی دارند؛ از این رو مسئولان باید در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی این چنینی برنامهریزیهای مناسبی را در دستور کار قرار دهند تا با وقوع قتلها متعجب نشویم و چنین اخبار تلخی را شاهد نباشیم.
او میافزاید: همدستی زنان با یک مرد دیگر در وقوع قتلها گاه نشان از آن دارد که به تنهایی قادر به وقوع چنین جرمی نیستند و از شخص دوم کمک میگیرند؛ به گونهای که کودکان وقتی زورشان به بزرگترها نمیرسد فحاشی و سپس فرار میکنند و گاهی وسایل خود را پرتاب میکنند.
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه حتی در طلاقها که در دادگاهها شاهد آن هستیم، زنان برای حفظ زندگی میکوشند، میگوید: اغلب زنان اگر به فشار نهایی نرسند، نسبت به طلاق اقدام نمیکنند و پای زندگی خود میایستند؛ چراکه آگاهند مشکلات پس از طلاق بیش از سختی زندگی است. متاسفانه روزانه آسیبهای اجتماعی رو به افزایش است و این امر نیاز به آسیبشناسی و ریشهیابی دارد و قانون باید اقدام کند.
انتهای پیام/