به احترام مردی که مرگ را میراند

محسن اسماعیلی استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: دیروز بشریت شاهد تشییع پیکر بزرگمردی بود که تعریف دیگری از زندگی و مرگ را به رخ جهانیان کشید. «سیدحسن نصرالله» را می گویم که در بیش از سه دهه هدایت و فرماندهی حزب الله لبنان مسیر تاریخ را دگرگون ساخت و نشان داد انسان تا کجا می تواند پرواز کند.
گروه بین الملل ایران آنلاین: دیروز بشریت شاهد تشییع پیکر بزرگمردی بود که تعریف دیگری از زندگی و مرگ را به رخ جهانیان کشید. «سیدحسن نصرالله» را می گویم که در بیش از سه دهه هدایت و فرماندهی حزب الله لبنان مسیر تاریخ را دگرگون ساخت و نشان داد انسان تا کجا می تواند پرواز کند. درست در سالهایی که استکبار جهانی و صهیونیست های ددمنش می پنداشتند رمق از مردان مقاومت گرفته اند و جولان اهل باطل بسیاری را مرعوب ساخته و به نظریه پردازی برای سازش و تسلیم کشانده بود، جوان و جوانمردی از میان دلدادگان سالار کربلا برخاست و بار دیگر پرچم «هیهات منّا الذلّه» را برافراشت. قصه نصرالله و یارانش را باید به واقع مصداق دیگری از داستان آنان دانست که پروردگارشان فرمود: «نَّحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا»؛ ما خبر [درس آموز] شان را به حق و درستی برای تو بیان می کنیم: آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم و دلهایشان را [با یقین به حقایق،] محکم و استوار ساختیم؛ آنگاه [که در برابر شرک و ستم] به پا خاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است، هرگز جز او معبودی را نمیپرستیم (سوره کهف، آیه های 13 و 14).
آدمی، دیر یا زود، بخواهد یا نخواهد شربت مرگ را سرخواهد کشید، امّا مرگ فقط برای آنان پایان هستی و مترادف با نابودی است که از آن بترسند و نصرالله از مرگ هراسی نداشت؛ زیرا در مکتب امامی پرورش یافته بود که می گفت: «هر كس از مرگ بترسد از آن رهايى نيابد و هر آن كس كه زندگانى را بخواهد هميشه زنده نماند» (نهج البلاغه، نامه 72) پس، «از مرگ استقبال کنید، زيرا كه اگر بگريزيد شما را دريابد و اگر برجا بمانيد، شما را مىگيرد و اگر فراموشش كنيد شما را به ياد آورد (همان، حكمت 203) و استقبال از مرگ یعنی آمادگی برای شهادت؛ همان فوز عظیمی که علی (ع) یک عمر با حسرت انتظارش را می کشید و می گفت: «بهترين مرگ ها كشته شدن در راه خدا است، به خدايى كه جان فرزند ابوطالب در دست اوست سوگند، كه هزار ضربه شمشير بر من آسان تر است تا مرگ در بستر در غير طاعت پروردگارم» (همان، خطبه 123).
اگر کسی از مرگ نترسد، میشود سید حسن نصرالله، می شود یار دیرینش حاج قاسم سلیمانی و در اوج بلا و در دریای خون با خود زمزمه می کند:
«رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند».
سید اهل مقاومت چنین بود؛ با آن خطبه های عاشورایی و با آن لبیک های دلنشینی که به مولایش می گفت و با آن تبسم هایی که دل اهل نظر می برد و نشان می داد نصرالله، به معنای واقعی کلمه عبدالله شده است. اشک هایی که دیروز و پس از چند ماه فراق او بر گونهها میغلتید چشمه جوشانی است که شاگردان و پیروان او را تا ابد در سراسر جهان سیراب خواهد کرد و مردانی پرورش خواهد داد که خواب را از چشم گرگان روبه صفت می رباید. نصرالله برای همیشه در جوار رحمت خدا آرمید ولی دوست و دشمن بدانند مرقد او مدرسه عشق به خدا خواهد بود؛ چون شهید است و «شهدا امامزادگان عشق و مزارشان زیارتگاه اهل یقین است.»
نصرالله نرفت. او آمد تا برای همیشه بماند و تبلور مردی باشد که مرگ را به سُخره گرفت، آن را ترساند و میراند. بر او و سید هاشم صفی الدین و بر همه شهیدان درود می فرستیم و با آرزوی مرگی چنان میانه میدان می گوییم: «یا لَیتَنا کنّا مَعَک فَنَفوزَ فَوْزاً عَظیماً».
انتهای پیام/