چرا کافههای ایرانی در کراچی بسته میشوند؟
جهان
96558

چلوکباب به دلیل طعم و بوی خوشایندش از دیرباز ویژگی کافههای ایرانی کراچی بود اما این کافهرستورانها که زمانی نماد لذت، ظرافت فرهنگی و طعمهای دلنشین بودند اکنون روبهزوال هستند.
ایران آنلاین: هرچند ایرانیان قرنهاست به شبهقاره هند مهاجرت کردهاند، حضور آنها در زندگی شهری و کسبوکار امروزی شهرها از جمله کراچی از اوایل قرن بیستم شروع شد.
به گزارش بی بی سی، مروی مظاهر، معمار و پژوهشگر، توضیح میدهد:«قرن بیستم با انقلابها، جنگها، خشکسالی و دشواریهای اقتصادی دوران پرآشوبی برای ایران بود. بسیاری از ایرانیان در جستجوی آیندهای بهتر مهاجرت کردند و در شهرهایی مانند مومبای (بمبئی سابق) و کراچی بهخوبی پذیرفته شدند. در همین زمان بود که کافهرستورانهای ایرانی در این شهرها پاگرفتند».
اقبال رحمان ماندویا، نویسنده کتاب «شهری در این دشت بود»، مینویسد خانوادههای ایرانی در این دوره ساکن کراچی شدند و کسبوکارهای خود را بهراهانداختند. بسیاری از آنها به تجارت قالی و فروش خشکبار مشغول شدند و در بازار مومبای دفاتر کاری باز کردند. این خانوادهها دین و آئینهای گوناگونی داشتند و مسلمان، بهایی یا پارسی (زرتشتیان ایرانیتبار) بودند. در طول زمان آنها هتلها و شیرینیفروشیهایی تأسیس کردند و عرصه اصلی رستورانها و نان و شیرینیفروشیهای شهر را تصاحب کردند.
محمد سعید، نویسنده، هم مینویسد کافهرستورانهای ایرانی بیشتر اوقات «هتل ایرانی» نامیده میشوند و زمانی در هر خیابان و محله کراچی به چشم میخوردند. در اوج کارشان کافهها تمام عرصه خوراک شهر را در اختیار داشتند و همراه با آشپزی و خوراک فرهنگ مهماننوازی و نان و شیرینی و چیدمان و اسباب و اثاثیه را هم گسترش میدادند.
دگرگونی طعم و مزهها و سازگاریهای محلی
عباس علی، چهارمین نسل از صاحبان رستوران خیرآباد در چهارراه چندریگار و خیابان ضیاالدین نیای بزرگ خود را به خاطر میآورد که در سال ۱۹۳۲ رستوران را پیش از ارائه غذاهای ایرانی به عنوان چایخانه بنیان گذاشت.
او به خاطر میآورد: «مشتریان ما بهویژه آنها که برای زیارت به ایران سفر کرده بودند قدر اصالت و اعتبار کار ما را خوب میدانستند. چون مشتری ایرانی کم داشتیم بهناچار غذاها و ادویهها و طعمهای محلی را هم اضافه کردیم تا با ذائقه محلیها سازگار شود».
امروزه رستوران خیرآباد غذاهای گوناگونی عرضه میکند؛ از عدسی گرفته تا خرچنگ و میگو و مشتریان متناسب با توان مالی خود غذا سفارش میدهند. کافهرستورانهای ایرانی دیگری مانند کافه مبارک در خیابان آقاخان سوم هم در منوی خود متناسب با سلیقه و ذائقه مردم محلی تغییراتی دادهاند و در کنار غذاهای مرسوم ایرانی مانند چلوکباب و جوجهکباب غذاهای محبوب محلی مانند بریان هم عرضه میکنند.
در ادامه تغییر برای جلب مشتری برخی هم مانند کافهرستوران پهلوی برای تطابق با سلیقه مشتریان جوان تمرکز اصلی کار خود را بر فستفود گذاشته است. رستورانهای دیگر مانند کافهرستوران درخشان هم بیشتر غذاهای پاکستانی سرو میکنند.
عباس علی، مالک هتل خیرآباد، میگوید وقتی قیمت املاک در کراچی افزایش یافت، صاحبان ساختمانها همه را بیرون کردند
میراث ایرانی
فراتر از غذا، رستورانهای ایرانی به دلیل مهماننوازی، محیط پاکیزه و دکوراسیون داخلی خود مشهور بودند.
یوسف علی، سومین نسل از صاحبان رستوران مبارک میگوید: «اسباب و وسایل و مبلمان داخل رستوران، وسایل غذاخوری و حتی لباس کارکنان رستوران با الهام از فرهنگ ایرانی طراحی و تهیه شده است. رستوران ما به دلیل پایبندی دقیق به اصول نظافت و بهداشت و ادب و احترام کارکنان معروف است. ارزشهایی که یادگار نسلهای گذشته است و امروزه رستورانهای دیگری هم همین راه را در پیشگرفتهاند».
مروی مظاهر، معمار هم بر ویژگیهای فرهنگی برجسته این رستورانها تأکید میکند: «کافهرستورانهای ایرانی فقط جایی برای غذا خوردن نیست؛ معماری، میزهای سنگ مرمر، صندلیهای چوبی و کاشیهای هنرمندانه کف باعث میشود مشتری احساس کند وارد مکانی سرشار از فرهنگ و هنر معماری شده است. میشود نقاشیهای هنرمندانهای از مناظر ایران را بر در و دیوار دید و در بوفهها و قفسههای شیشهای دیواری فنجانها و قوریها و بشقابها بهدقت و ظرافت چیده شدهاند و اینها باعث میشود مشتریان احساس کنند در خانه خودشان هستند».
این کافهرستورانها به مکانی برای دیدار خانوادهها و دوستان از طبقه متوسط شهری و بخشی از بافت اجتماعی شهر کراچی تبدیل شده است. وجود آنها در کنار سینماها یکی دیگر از دلایل محبوبیت آنهاست.
افول کافهرستورانهای ایرانی
با وجود قدمت و اهمیت تاریخی، بسیاری از کافهرستورانهای ایرانی بهتدریج بسته میشوند. عباس علی از کافهرستوران خیرآباد دلیل آن را صعود سرسامآور قیمت و اجاره املاک میداند. او شکایت میکند که «پس از ۷۰ تا ۸۰ سال سابقه کاری صاحبان املاک ما را وادار به تخلیه میکنند. ما ناچاریم ملک را اجاره کنیم چون امکان خرید آن را نداریم. ما هنوز مدرک شناسایی پاکستانی نداریم و شهروندان خارجی حق خرید ملک در پاکستان ندارند. حتی بچههای ما که در اینجا به دنیا آمدهاند نتوانستهاند حق شهروندی و تابعیت پاکستان دریافت کنند. بسیاری از خانوادههای ایرانی از اینجا رفتهاند».
مسائل امنیتی هم از عوامل افول و زوال این کسبوکار است. عباس علی میگوید چند صاحب کسبوکارهای ایرانی قربانی خشونتهای فرقهای در پاکستان شدهاند و چند نفرشان حتی کشته شدهاند. پسر صاحب هتل پهلوی به قتل رسیده است و صاحب نانوشیرینی همشهری هم همراه با پسرعمویش کشته شده است. ترس از نارواداری مذهبی و خشونتهای قومی باعث شده است که بسیاری از خانوادههای ایرانی پیشینه و تبار خود را پنهان کنند.
یوسف علی صاحب کافهرستوران مبارک میگوید نسل جوانتر دیگر هیچ علاقهای به ادامه این کسبوکار ندارد. «بسیاری به عرصههای دیگر شغلی رفتهاند. چالشهای موجود در این کار، از مشکلات و پیچیدگیهای حقوقی تا ناامنیها و خشونتها ادامه کار و اداره کافهرستوران را در این شهر برای ایرانیان دشوار کرده است».
از دست رفتن میراث فرهنگی
مروی مظاهر معتقد است بسته شدن کافهرستورانها نشانه آشکار از دست رفتن میراث فرهنگی کراچی است. «میراث فقط در بناها و ساختمانها نیست. مردم و قصهها و آداب و رسوم و شیوه زندگی هم میراث ارزشمندی است. رستورانها موزههای زنده فرهنگ ایرانی بودند. متأسفانه ما به عناصر فرهنگی ایرانی مانند نوروز و جشنهای دیگر بیاعتنا شدهایم، یادگارهایی که پیوند ما را با میراث کهن ایران مستحکم میکند».
مظاهر تأکید میکند که حفظ چنین فضاهای فرهنگی اهمیت سرشاری دارد. اکنون مسئولان فقط به فکر حفظ و نگهداری میراثهای سطحی و ظاهری هستند و جنبههای عمیقتر و تعیینکننده برای جامعه را رها کردهاند. «از دست رفتن این کافهرستورانها به معنای از دست رفتن روح و جان و هویت شهر کراچی است».
کافهرستورانهای باقیمانده برای بقا تلاش میکنند اما میراث ایرانی کراچی روبهزوال است و فقط خاطره زمانی باقی میماند که این مکانها صاحبانی داشتند و سرشار از ظریفاندیشیهای زیبا بودند.
انتهای پیام/