یادداشت
12276
دهان کجی به فرهنگ در باشگاه های فرهنگی ورزشی
به گزارش ایران ورزشی، هفته نخست لیگ برتر، در حالی برگزار شد که حاشیهسازیهای برخی از بازیکنان از همان ابتدا به چشم آمد. مثل آرمین سهرابیان بازیکن استقلال که زمین چمن را با صحنه نمایشهای مدلهای غربی اشتباه گرفته و به جای تمرکز روی بازی، تلاش کرد تتوی غیراخلاقی خود را با نمایی از دخترکی شیطانی به نمایش بگذارد تا عکاسان هم برای عکس گرفتن از او ترغیب شوند؛ اتفاقی که باعث شد تا کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال، این مدافع آبیها را برای توضیحات فرابخواند و از باشگاه استقلال هم خبر رسیده که کمیته انضباطی این باشگاه، جریمهای سنگین برای او در نظر گرفته است. این در حالی است که استقلال و شخص جواد نکونام به عنوان سرمربی تیم باید زودتر از این حرفها وارد عمل میشدند و با تذکر جدی به سهرابیان و سهرابیانها، اجازه چنین حاشیهسازی را به آنها نمیدادند.
البته چنین رفتارهای غیرفرهنگی، تنها به این مورد اخیر مربوط نمیشود و تعدادی از بازیکنان دیگر از تیم رقیب و تیمهای دیگر نیز چنین تتوهایی به مراتب شنیعتر دارند که قابل توضیح نیست. البته تتو زدن روی دستها و بدن، موضوعی غیرقابل کتمان در جامعه است که بین خیلی از جوانها شیوع پیدا کرده اما در فوتبال به عنوان ورزشی فراگیر، نمود بیشتری دارد. در این میان برخی بازیکنان هم هستند که با وجود داشتن تتو روی بدن خود، به فضای فرهنگی کشور احترام میگذارند. مانند اشکان دژاگه که اگرچه در آلمان بزرگ شده بود و در زمان پیوستن به تیم ملی ایران تتو داشت ولی به احترام ایران، تتوهای خود را میپوشاند و اینچنین بیمحابا آن را در معرض دید عموم نمیگذاشت.
این در حالی است که در ماده 20 دستورالعمل حاکم بر قراردادها و سقف بودجه باشگاههای لیگ برتر برای سه فصل مسابقاتی 1403 تا 1406 آمده است: «در قرارداد باید قید شود که انجام هرگونه فعالیت و اقدامات مغایر با قوانین کشور و کدهای اخلاقی و انضباطی، از جمله سوءرفتارهای اجتماعی، تبعیض نژادی، قومی، مذهبی و سیاسی و توهین به مقامات ذیصلاح در هر بستر و دامنهای از جمله در فضای مجازی، مصاحبه، تبلیغ در داخل و یا خارج از زمین مسابقه، ممنوع بوده و تخلف از این امر، قابل رسیدگی در کمیته انضباطی باشگاه و مراجع صلاحیتدار است.»
همچنین در فصل چهارم و ماده 44 این دستورالعمل آمده است: «رعایت و اجرای پیوستهای فرهنگی مصوب هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و پیوستها و دستورالعملهای ابلاغی سازمان لیگ، برای باشگاهها الزامی است.»
با این حال، به نظر میرسد این مادهها و دستورالعملها برای بازیکنان یا به درستی توضیح داده نشده و یا ضمانت اجرایی ندارد. این اتفاق در حالی رخ داده که پیش از این و در دهه هشتاد، «ستاد منشور اخلاقی» یکی از پرخبرترین واحدهای فوتبال کشور بود؛ ستادی که تلاش میکرد با برخی رفتارهای غیرمتعارف مقابله کند و گاهی تندرویهایی هم در برخورد با فوتبالیستها داشت اما هدف اصلیاش، مبارزه با فساد و اتفاقات غیرفرهنگی و اصلاح رفتار و فرهنگ فوتبالیستها بود که الگوهای رفتاری و فرهنگی نوجوانان و جوانان محسوب میشدند. اما این ستاد نهتنها ثمرهای برای این فوتبال نداشت بلکه برخی دلالان و فاسدان را هم مشهورتر و پولدارتر کرد و بعد از مدتی هم تعطیل شد.
حالا واژه فرهنگ تنها یادگار بازمانده از آن دوره است که مقابل نام باشگاههای فوتبال کشور دیده میشود اما اثری واقعی از فرهنگ دیده نمیشود و تنها رقابتشان در فصل نقل و انتقالات است و آنچنان دست و دلباز میشوند که میلیاردها تومان دستمزد یک بازیکن را بالا میبرند تا او را جذب کنند و به اصطلاح بمب بترکانند؛ بدون اینکه حتی به این فکر کنند که بهتر است بعد از بالا بردن دستمزد یک فوتبالیست بیست و چند ساله، به او مشاوره فرهنگی و تربیتی هم داده شود. این حداقل کاری است که یک باشگاه میتواند انجام بدهد اما متأسفانه آنقدر همه فوتبال ما غرق در نتیجه شده که همین حداقلها نیز به دست فراموشی سپرده شده و برخی فوتبالیستها آشکارا به فرهنگ و اخلاق ایرانی و اسلامی دهان کجی میکنند ولی به خاطر نیاز فنی، به رفتارهای غیرفرهنگی آنها توجهی نمیشود. تصویری که منتشر شده، نوشدارویی بعد از مرگ سهراب است اما و احتمالاً در هفته دوم شاهد چسبکاری بازیکنان روی تتوهایشان هستیم تا دیده نشوند. در حالی که میبایست علاج واقعه قبل از وقوع کرد و با صحبت و فرهنگسازی، نه صرفاً با تعیین بودجه برای کمیته فرهنگی باشگاهها، این تتوها را نه از بدن، بلکه از ذهنها پاک کرد.
انتهای پیام/
البته چنین رفتارهای غیرفرهنگی، تنها به این مورد اخیر مربوط نمیشود و تعدادی از بازیکنان دیگر از تیم رقیب و تیمهای دیگر نیز چنین تتوهایی به مراتب شنیعتر دارند که قابل توضیح نیست. البته تتو زدن روی دستها و بدن، موضوعی غیرقابل کتمان در جامعه است که بین خیلی از جوانها شیوع پیدا کرده اما در فوتبال به عنوان ورزشی فراگیر، نمود بیشتری دارد. در این میان برخی بازیکنان هم هستند که با وجود داشتن تتو روی بدن خود، به فضای فرهنگی کشور احترام میگذارند. مانند اشکان دژاگه که اگرچه در آلمان بزرگ شده بود و در زمان پیوستن به تیم ملی ایران تتو داشت ولی به احترام ایران، تتوهای خود را میپوشاند و اینچنین بیمحابا آن را در معرض دید عموم نمیگذاشت.
این در حالی است که در ماده 20 دستورالعمل حاکم بر قراردادها و سقف بودجه باشگاههای لیگ برتر برای سه فصل مسابقاتی 1403 تا 1406 آمده است: «در قرارداد باید قید شود که انجام هرگونه فعالیت و اقدامات مغایر با قوانین کشور و کدهای اخلاقی و انضباطی، از جمله سوءرفتارهای اجتماعی، تبعیض نژادی، قومی، مذهبی و سیاسی و توهین به مقامات ذیصلاح در هر بستر و دامنهای از جمله در فضای مجازی، مصاحبه، تبلیغ در داخل و یا خارج از زمین مسابقه، ممنوع بوده و تخلف از این امر، قابل رسیدگی در کمیته انضباطی باشگاه و مراجع صلاحیتدار است.»
همچنین در فصل چهارم و ماده 44 این دستورالعمل آمده است: «رعایت و اجرای پیوستهای فرهنگی مصوب هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و پیوستها و دستورالعملهای ابلاغی سازمان لیگ، برای باشگاهها الزامی است.»
با این حال، به نظر میرسد این مادهها و دستورالعملها برای بازیکنان یا به درستی توضیح داده نشده و یا ضمانت اجرایی ندارد. این اتفاق در حالی رخ داده که پیش از این و در دهه هشتاد، «ستاد منشور اخلاقی» یکی از پرخبرترین واحدهای فوتبال کشور بود؛ ستادی که تلاش میکرد با برخی رفتارهای غیرمتعارف مقابله کند و گاهی تندرویهایی هم در برخورد با فوتبالیستها داشت اما هدف اصلیاش، مبارزه با فساد و اتفاقات غیرفرهنگی و اصلاح رفتار و فرهنگ فوتبالیستها بود که الگوهای رفتاری و فرهنگی نوجوانان و جوانان محسوب میشدند. اما این ستاد نهتنها ثمرهای برای این فوتبال نداشت بلکه برخی دلالان و فاسدان را هم مشهورتر و پولدارتر کرد و بعد از مدتی هم تعطیل شد.
حالا واژه فرهنگ تنها یادگار بازمانده از آن دوره است که مقابل نام باشگاههای فوتبال کشور دیده میشود اما اثری واقعی از فرهنگ دیده نمیشود و تنها رقابتشان در فصل نقل و انتقالات است و آنچنان دست و دلباز میشوند که میلیاردها تومان دستمزد یک بازیکن را بالا میبرند تا او را جذب کنند و به اصطلاح بمب بترکانند؛ بدون اینکه حتی به این فکر کنند که بهتر است بعد از بالا بردن دستمزد یک فوتبالیست بیست و چند ساله، به او مشاوره فرهنگی و تربیتی هم داده شود. این حداقل کاری است که یک باشگاه میتواند انجام بدهد اما متأسفانه آنقدر همه فوتبال ما غرق در نتیجه شده که همین حداقلها نیز به دست فراموشی سپرده شده و برخی فوتبالیستها آشکارا به فرهنگ و اخلاق ایرانی و اسلامی دهان کجی میکنند ولی به خاطر نیاز فنی، به رفتارهای غیرفرهنگی آنها توجهی نمیشود. تصویری که منتشر شده، نوشدارویی بعد از مرگ سهراب است اما و احتمالاً در هفته دوم شاهد چسبکاری بازیکنان روی تتوهایشان هستیم تا دیده نشوند. در حالی که میبایست علاج واقعه قبل از وقوع کرد و با صحبت و فرهنگسازی، نه صرفاً با تعیین بودجه برای کمیته فرهنگی باشگاهها، این تتوها را نه از بدن، بلکه از ذهنها پاک کرد.
انتهای پیام/