محمدرضا رحیم‌پور

محمدرضا رحیم‌پور

فوتبال جهان

17263
آیا در مورد شاه و امپراطور فوتبال چیزی شنیده‌اید؟

امروز سالمرگ قیصر فوتبال جهان

آیا در مورد شاه و امپراطور فوتبال چیزی شنیده‌اید؟


مردی که قیصر فوتبال جهان شد، در گیزینگ، منطقه‌ای عموماً کارگرنشین متولد شد، در این منطقه اکثر افراد هواداران تیم 1860 مونیخ بودند تا سرخ‌های بایرن مونیخ!
بکن‌باوئر، پسر یکی از کارمندان اداره پست شهر مونیخ بود. نوجوانی و جوانی‌اش را مثل پدرش به حمایت از تیم مونیخ ۱۸۶۰ پرداخت و آرزو داشت برای این تیم بازی کند.
چند سال بعد در تابستان سال ۱۹۵۸، فرانس آماده بود تا وارد فوتبال حرفه‌ای شود؛ او در حالی که هنوز برای تیم محلی SC 1906 بازی می‌کرد در یک دیدار دوستانه مقابل تیم مونیخ ۱۸۶۰ به میدان رفت و برای رسیدن به آرزویش تمام تلاشش را کرد. او که فوروارد تیم محلی بود اما یک درگیری در تورنمنت زیر ۱۴ساله‌ها با گرهاد کونیگ، در آن مسابقات باعث شد تا مسیر زندگی او به جای مونیخ ۱۸۶۰ به سمت بایرن تغییر پیدا کند.


جزئیات این مسابقه چند دهه پس از آن به صورت کلی وجود ندارد، اما چیزی که مورد مناقشه نیست، این است که کونیگ در یک لحظه یک سیلی به گوش بکن‌باوئر می‌زند که ظاهراً بعد از آن حادثه بود که بکن‌باوئر 13 ساله تصمیم گرفت در اواخر همان سال به بایرن بپیوندد.
کسی نمی‌داند اگر تصمیم او عوض نمی‌شد، چه بلایی سر بایرن‌مونیخ و فوتبال آلمان می‌آمد!
در حالی که او شروع به صعود در رده‌های جوانان کرد، بایرن در سال 1963 شانس حضور در بوندس‌لیگا را از دست داد.
مقامات لیگ فقط می‌خواستند یک باشگاه مونیخی بخشی از لیگ برتر جدید باشد و این شانس به مونیخ 1860 رسید زیرا آنها اوبرلیگا Süd 1962-1963 را برده بودند.
پس از این ناکامی، بایرن‌مونیخ به دلیل وضعیت بد مالی تیمش مجبور شد ستارگان گرانقیمت خود را در لیست فروش قرار دهد و سراغ بازیکنان جوان آکادمی خود برود. در میان آن بازیکنان جوان، دروازه‌بان سپ‌مایر و بکن‌باوئر حضور داشتند که حالا فرصت بازی بیشتری برای نمایش درخشان خود داشتند و فرانس از همان اولین بازی خود توانست گل بزند و در جریان پیروزی 4 بر صفر مقابل سنت‌پائولی در ژوئن 1964، نقش زیادی را ایفا کند.
 بایرن اولین بازی خود در بوندس‌لیگا را یک بر صفر مقابل 1860 در آگوست 1965 باخت؛ در حالی که رقبای محلی آنها قهرمان لیگ شدند، قرمزها جام DFB را بالای سر بردند.
 بکن‌باوئر در فینال مقابل دویسبورگ گل قهرمانی را به ثمر رساند تا اولین افتخار خود را به دست آورد.
 در همان تابستان، بکن‌باوئر 20 ساله، یکی از ستاره‌های جام جهانی فوتبال 1966 بود. با اینکه تیم آلمان غربی در فینال در ومبلی در وقت اضافه مقابل انگلیس با شکست بی‌رحمانه‌ای روبه‌رو شد، اما فرانس در آنجا خودش را به جهانیان شناساند و با به ثمر رساندن ۴ گل، جایزه بهترین بازیکن جوان را از آن خود کرد.
این درخشش بکن‌باوئر در سال 1966 به اوج خود رسید و هشت سال بعد هم جام جهانی فوتبال را به دست آورد.
گزارش‌های ضد و نقیضی در مورد اینکه چگونه او به عنوان قیصر شناخته شد، وجود دارد اما سبک بازی زیبای او که اغلب به عنوان لیبرو بازی کرده و حملات از پشت را هدایت می‌کرد، نقش زیادی در شکل‌گیری این لقب داشت.


 بکن‌باوئر با ظرافت به جلو حرکت می‌کرد و به طور معمول به تمام گوشه‌های زمین پاس می‌داد.
منشأ هرچه که باشد، نام مستعار بکن‌باوئر در اواخر دهه 1960 باقی ماند و اتفاقاً زمانی بود که هم او و هم بایرن شروع به رسیدن به افتخارات جدیدی کردند.
بین سال‌های 1966 و 1977، او چهار بار قهرمان بوندس‌لیگا و جام DFB حذفی آلمان شد و قهرمانی جام برندگان جام اروپا و قهرمانی جام ملت‌های اروپا ویترین افتخارات قیصر را تکمیل کرد.
در تیم ملی هم آن زمان او به عنوان کاپیتان انتخاب شد و هم قهرمانی اروپا در سال 1972 و هم جام جهانی در سال 1974 را به دست آورد.
با توجه به اقدامات مطمئن و اغلب الهام‌بخش او چه در داخل و چه خارج از زمین، اینکه چهار بار بهترین بازیکن سال آلمان، کاپیتان باشگاه و کشور شد، تعجبی نداشت.
به عنوان مثال، پس از آسیب شدید شانه‌اش در نیمه نهایی جام جهانی 1970 مقابل ایتالیا، این بازیکن پس از درمان و به دلیل اینکه تیمش از تمام تعویض‌های خود استفاده کرده بود، در دقیقه 70 در حالی که بازوی راستش به بدنش بسته و دستش زیر قلبش قرار گرفته بود، غیرتمندانه به زمین بازگشت.
ایتالیا پس از وقت‌های اضافه، در مسابقه‌ای که به عنوان «بازی قرن» شناخته می‌شود، 4-3 پیروز می‌شود اما شجاعت بکن‌باوئر به دلیل اینکه با درد و رنج بازی کرد، به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت.


 این کهنه سرباز در سال 1980 به آلمان بازگشت و در حالی که سن و سال و مصدومیت او را فراگرفته بود، برای پنجمین و آخرین‌بار به همراه هامبورگ قهرمان بوندس‌لیگا شد تا پس از 571 بازی در فوتبال آلمان در سال 1983 دوران بازی او به پایان برسد.
خود بکن‌باوئر درباره رویارویی مستقیم با رقبا می‌گوید: «من نقاط ضعف آنها را به خوبی می‌شناختم.»
این همان کلیدی است که قیصر را در حمله و دفاع موفق می‌کند. بازیکنی که نه تکل‌هایی به کیفیت مالدینی و نه قدرت بدنی شبیه مدافعان تنومند انگلیسی دارد، تبدیل به رقیب اصلی یوهان کرویف هنرمند می‌شود و موفق برابر سر بابی چارلتون در جام جهانی 1970.


قیصر در بایرن مونیخ افتخارات زیادی کسب کرد و با وجود مدتی بازی برای هامبورگ و نیویورک کاسموس، یک باواریایی واقعی است. جالب اینجاست که قیصر در اولین بازی خود برای مونیخ، در پست وینگر چپ به کار گرفته شد اما در کوتاه‌مدت و با صلاحدید مربیان، بکن‌باوئر به پست‌های هافبک و مدافع انتقال یافت و در آنجا درخشان بود. بکن‌باوئر و بایرن‌مونیخ با هم افتخارات زیادی کسب کرده و کارنامه خود را پربار کردند.
این روز‌های آخر فرانس از حال و احوال خوبی برخوردار نبود و حالا به رفقای قدیمی‌اش همچون مارادونا، پله و گرد مولر پیوسته است.
بکن‌باوئر که آخرین مرد از سلاله قیصران و اولین قیصر آلمانی است، از برترین و تأثیرگذار‌ترین بازیکنان تاریخ است. او آخرین قیصر فوتبال بود اما برای همه دوستداران فوتبال، بکن‌باوئر همیشه قیصر است و قیصر می‌ماند‌.


انتهای پیام/
دیدگاه ها