یادداشت
19459

چاشنی همیشگی بازیهای حساس لیگ
بیانیه مینویسم، پس هستم!
جنگ رسانهای و بیانیهنویسی مدیران و رسانههای رسمی باشگاههای لیگ برتری پس از مسابقات حساس و بزرگ فوتبال کشور حالا به امری عادی و بدیهی تبدیل شده است؛ انگار که مدیران رسانهای و روابط عمومی باشگاهها در شرح وظایف خود، بخشی مبتنی بر بیانیهنویسی علیه تیم رقیب و داوران دارند و اگر این کار را انجام ندهند، در کار خود خبره نیستند! روز پنجشنبه دو بازی حساس فوتبال کشور در تبریز و تهران بین چهار تیم مدعی همیشگی فوتبال ایران که بیشترین هوادار در فوتبال ایران را دارند برگزار شد و همانطور که انتظار میرفت، این دو مسابقه نیز چه پیش از برگزاری مسابقات و چه پس از آن، از موج رایج بیانیهنویسی در فوتبال ایران در امان نبودند. جنگ رسانهای پرسپولیس و استقلال پیش از برگزاری دربی ۱۰۵، بر سر تعویق زمان برگزاری مسابقه آغاز شد و این جنگ بین مدیران روابط عمومی دو باشگاه پس از مسابقه نیز با اعتراض به تصمیمات داور مسابقه ادامه پیدا کرد. بحث در این نیست که تصمیمات داوری در این مسابقه درست بوده یا خیر، بحث این است که طی سالهای اخیر، این بیانیهنویسی تبدیل به یکی از مسائل رایج در فوتبال ایران شده و تاکنون هیچ مسألهای را چه در بحث داوری و چه در بحث زیرساختها در فوتبال کشور حل نکرده است. در دیدار تراکتور و سپاهان نیز، باشگاه سپاهان در کنار شکایت از تراکتور بابت استفاده از علیرضا بیرانوند در این مسابقه، جنگ رسانهای را در این خصوص آغاز کرده و در سمت مقابل، باشگاه تراکتور هم در یک بیانیه رسمی و هم با انتشار ویدیویی از مالک باشگاه، به داوری این مسابقه به طور علنی اعتراض کرده است.
عدم شفافیت در انتشار گزارشهای کارشناسی کمیته داوران را باید یکی از دلایل این نوع بیانیهنویسیها در فوتبال ایران دانست؛ از سویی دیگر نباید این موضوع را فراموش کرد که فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی برخلاف رویکردی که در فصل گذشته ادعای آن را داشتند، هیچگاه برخوردی جدی با این نوع از اعتراضات صورت ندادند و هیچ اقدام جدیای برای برای پایان دادن به این روند در فوتبال ایران انجام نشده است. شاید در برخی از این بیانیهها، حق با باشگاهها باشد اما مشکل فعلی فوتبال ایران و سیستم باشگاهداری در کشور، صرفاً همین مسائلی است که در بیانیهها به آن اشاره میشود؟ آیا واقعاً مدیران باشگاههای ایرانی در عملکرد خود و استانداردهای حرفهای باشگاهداری، کاربلد و بینقص هستند و هیچ راهحل دیگری برای این مشکلات بجز این بیانیهنویسی وجود ندارد؟ یا اینکه این بیانیهنویسی، صرفاً راهکاری برای تسلی دادن هواداران بابت ناکامیهای مدیریتی است که باشگاههای ایرانی را روز به روز از سطح اول فوتبال آسیا دورتر میکند؟
انتهای پیام/
عدم شفافیت در انتشار گزارشهای کارشناسی کمیته داوران را باید یکی از دلایل این نوع بیانیهنویسیها در فوتبال ایران دانست؛ از سویی دیگر نباید این موضوع را فراموش کرد که فدراسیون فوتبال و کمیته انضباطی برخلاف رویکردی که در فصل گذشته ادعای آن را داشتند، هیچگاه برخوردی جدی با این نوع از اعتراضات صورت ندادند و هیچ اقدام جدیای برای برای پایان دادن به این روند در فوتبال ایران انجام نشده است. شاید در برخی از این بیانیهها، حق با باشگاهها باشد اما مشکل فعلی فوتبال ایران و سیستم باشگاهداری در کشور، صرفاً همین مسائلی است که در بیانیهها به آن اشاره میشود؟ آیا واقعاً مدیران باشگاههای ایرانی در عملکرد خود و استانداردهای حرفهای باشگاهداری، کاربلد و بینقص هستند و هیچ راهحل دیگری برای این مشکلات بجز این بیانیهنویسی وجود ندارد؟ یا اینکه این بیانیهنویسی، صرفاً راهکاری برای تسلی دادن هواداران بابت ناکامیهای مدیریتی است که باشگاههای ایرانی را روز به روز از سطح اول فوتبال آسیا دورتر میکند؟
انتهای پیام/