اخبار

5414
ماموریت ترسناک شجاعی با هوادار

ماموریت ترسناک شجاعی با هوادار

کاپیتان سابق تیم ملی در اولین تجربه سرمربیگری باید تیم هوادار را در لیگ برتر حفظ کند.

 وصال روحانی: «هوادار» که تا همین چند سال پیش وجود خارجی نداشت و تیمی تازه تأسیس است، در فوتبال باشگاهی تهران و ایران خالق داستان‌های تازه و جالبی بوده و این قصه‌سازی‌ها در این فصل هم استمرار یافته است. تیمی که با همت رضا عنایتی از اعماق لیگ دسته اول کشور به لیگ برتر ارتقا یافت، با تلاش همین مربی در فصل نخست حضورش در این تیم نیز سند ابقا در لیگ برتر را گرفت ولی در دو سال بعدی نوسان‌های شدیدی داشته است. دوره حضور «ساکت الهامی» در این تیم که فصل گذشته را در بر گرفت، بجز در دو سه بازی خاص نتایج قابل قبولی را موجب شد و خطر بازگشت به دسته‌ای پایین‌تر هرگز این تیم را به طور جدی تهدید نکرد. امسال اما نتایج ضعیفی که محمود فکری در این تیم گرفت و چالش‌های او با داوران و طرفداران ولو اندک این تیم شرایط هوادار را متزلزل‌تر از قبل کرد و این تیم را به رده‌های آخر جدول رده‌بندی نزدیک کرد. فکری درد دل‌های زیادی در این خصوص داشت اما کسی با توضیحات او که البته قسمتی از آن با حقایق همخوانی داشت، قانع نشد و برای سران این باشگاه چاره‌ای بجز تغییر مربی نماند. فرایندی که سبب شد فکری برود و مسعود شجاعی که فصل پیش برای این تیم بازی کرده بود، به درجه سرمربی ارتقا یابد.

چند جای قضیه می‌لنگد
مسعود شجاعی آغاز خوبی با «هوادار» داشت و در هفته پایانی نیم فصل اول این تیم را به پیروزی خانگی 0-2 بر استقلال خوزستان رهنمون کرد و در شروع نیم فصل دوم نیز در دو بازی متوالی مجموعاً 4 امتیاز به دست آورد و هوادار را تا رتبه یازدهم جدول بالا کشید اما چند جای کار در این ارتباط می‌لنگد و مستلزم هشدار دادن است. یکی اینکه تیم آبی‌پوش اهوازی که در هفته پانزدهم تسلیم یاران شجاعی شد، به واقع تا همین هفته گذشته قعرنشین جدول لیگ بود و پیروزی بر چنین رقیبی  آن هم در تهران نشانگر چیز خاصی نیست و لزوماً سندی بر حل مشکلات فنی هوادار به شمار نمی‌آید. تساوی بدون گل با مس رفسنجان در هفته شانزدهم نیز چون مس مانند هوادار سرمربی‌اش را به تازگی عوض کرده و نویدکیا را جانشین ساکت الهامی کرده، نتیجه فوق‌العاده‌ای تلقی نمی‌شود و با اینکه برد هفته هفدهم هوادار برابر شمس آذر قزوین نتیجه باارزشی بود اما رجحان این تیم بر قعرنشین جدول که حالا صنعت نفت است، از 7 امتیاز فراتر نمی‌رود و اگر رده‌های 13 و 14 جدول و دارندگان آنها را مبنا قرار بدهیم، می‌بینیم که شجاعی و شاگردانش فقط 5 پوئن از آنها پیش‌اند. این بدان معناست که حتی ثبت یکی دو شکست برای «هوادار» در ادامه نیم فصل دوم و به دست آمدن تک پیروزی‌هایی برای پیکان و نساجی کافی است تا جای هوادار با این تیم‌ها معاوضه و این تیم تهرانی یک بار دیگر با تیم‌های ته جدول همسایه شود. به واقع شجاعی که آمده است تا مأموریت حفظ هوادار در لیگ برتر را اجرایی کند، در این راه نه فقط به کسب دو- سه نتیجه خوب بلکه ثبت نتایجی معقول و مثبت در تمامی 13 هفته باقی مانده از مسابقات نیاز دارد و باید در رقابت با سایر تیم‌های در خطر سقوط به قدری امتیاز بیندوزد که برای ابقا در لیگ کفایت کند. این امر بدون تردید کار جانکاه و بسیار سختی برای «هوادار» خواهد بود زیرا با وجود حضور تعدادی بازیکن باکیفیت در این تیم، توان عمومی آن اندک است و اصلاً بی‌دلیل نیست که این تیم تا همین دو سه هفته پیش در میان تیم‌های اواخر جدول و در خطر سقوط به «لیگ یک» قرار گرفته بود.

تجربه قبلی کجا، این یکی کجا؟!
اگر با اوصاف فوق شرایطی ترسناک پیش روی شجاعی خودنمایی می‌کند و کار سخت تیم وی تازه آغاز شده است، باید متذکر شد مجموعه نفرات تحت اختیار وی نیز با وجود اینکه ادغامی از میانسالان و جوان‌هاست، تضمینی را برای تحقق خواسته‌های این مربی و مدیران تیم به دست نمی‌دهد. اگر «هوادار» با در اختیار داشتن امثال علیرضا حقیقی، داریوش شجاعیان، یونس شاکری و عبدالکریم اسلامی با عنصر تجربه ناآشنا نیست، اما بار نفرات کم‌تجربه و جوانش بر میزان تجربه و پختگی تیم چربش دارد و شماری از نفرات هوادار پیشینه‌ای اندک در زمینه حضور در بالاترین دسته لیگ کشور دارند و به تبع آن نمی‌توان امیدوار بود که کارهای بزرگی در ادامه فصل در راه نجات تیم انجام بدهند. از جمله بازیکنان جوان هوادار می‌توان به صائب محبی، مهدی گودرزی، محسن سفیدچقایی و مهدی باقری اشاره کرد و اگرچه امثال فریبرز گرامی و سیدمحمد میری برای هوادار جانانه جنگیده‌اند اما برای توفیق در جنگ بقا به اسلحه‌هایی پرتعدادتر و کارآمدتر از این نیاز است. شجاعی در زمینه سرمربیگری به کلی بی‌تجربه نیست و حدود چهار سال پیش به مدت چند ماه و به طور موقتی هدایت «تراکتور» را که بسیار پرمهره‌تر از «هوادار» فعلی بود، در دست داشت. با این حال قیاس آن تجربه با مأموریت فعلی وی مقایسه‌ای نامتوازن است زیرا تراکتور در آن زمان اصلاً در خطر سقوط به دسته‌ای پایین‌تر قرار نداشت حال آنکه اینک ذره‌ای لغزش اضافی هم کافی است تا «هوادار» دوباره لیگ یکی شود. با این اوصاف احتمال دارد تجربه دوم سرمربیگری شجاعی در یک تیم لیگ برتری فرجامی بسیار تلخ‌تر از مرتبه نخست داشته باشد.


انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های اخبار