روایت جمعی از ناترازی انرژی گامی در مسیر همگرایی ملی
طی یک هفته گذشته انگشت اتهام از سوی رسانههای داخل و خارج از کشور و برخی افراد به سمت وزارت نفت و صنعت گاز رفت و حتی این سوال مطرح شد که چرا تنها ۸۶ درصد از برق کشور باید با گاز تأمین شود؟ این اتهام ناروا در حالی تلاش شبانهروزی کارکنان صنعت گاز در ۳ دهه گذشته را نادیده گرفت که این صنعت در این مدت، بدون وقفه بیش از ۷۰ درصد سبد انرژی کشور را تامین کرده است.
به گزارش ایران؛ رضا عدالتی پور، دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی در یادداشتی ارسالی برای ایران نوشت: ایران سالها است که با چالش جدی در حوزه ناترازی انرژی مواجه است و از آنجا که سبد انرژی کشور از تنوع متعادلی برخوردار نیست و عمده نیاز آن (بیش از 70 درصد) با گازطبیعی تامین میشود، این ناترازی کلان به اشتباه با عنوان «ناترازی گاز» در افکار عمومی و نخبگان جامعه جا افتاده است.
آسیبهای ناشی از این شرایط طی سالهای اخیر اثرات زیانباری بر اقتصاد کشور، محیط زیست و معیشت مردم گذاشته است و در تمام این سالها تجویز نسخههای مقطعی نظیر اعمال محدودیت فصلی برای صنایع یا تحویل سوخت دوم به نیروگاهها سبب شده تا حساسیت نسبت به موضوع ناتراز بودن سبد انرژی کشور از منظر مردم، نهادهای تصمیمساز و مجموعههای تصمیمگیر کشور حتی در شکل حداقلی آن نیز، به عنوان یک دغدغه مورد توجه واقع نشود.
برآیند این سیاستگذاری از یک سو منجر به درونی شدن باورهای عمومی اشتباه نسبت به ماهیت ارزشمند منابع انرژی از جمله گاز در کشور شده و آن را تا حد یک کالای قابل اشتعال برای تولید گرما تقلیل داده و از سوی دیگر ایستایی و بیاعتنایی هولناکی را در میان اکثر دستگاههای مسئول که براساس اسناد بالادستی موظف به اقدام اجرایی در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی هستند، رقم زده است.
تداوم این مسیر غلط سبب شد تا امسال تحت تاثیر پارامترهای مختلفی مثل کاهش ذخایر سوخت مایع در نیروگاهها، تعویق در اجرای برنامه تعمیرات اساسی پالایشگاههای گازی به دلیل افزایش دما در تابستان و تامین حداکثری گاز مورد نیاز نیروگاهها از سوی شرکتهای پالایش گاز کشور تا اوایل شهریور، کاهش زودرس و کم سابقه دما در آبان ماه امسال و در اولویت بودن نیاز بخش خانگی برای شرکت ملی گاز ایران و همچنین مصوبه دولت مبنی بر عدم مصرف مازوت در 3 نیروگاه اراک، کرج و اصفهان؛ بعد از مدتها دامنه قطعی در شبکه برق به فصل سرد سال نیز کشیده شود.
در این بین طی یک هفته گذشته انگشت اتهام از سوی رسانههای داخل و خارج از کشور و برخی افراد به سمت وزارت نفت و صنعت گاز رفت و حتی این سوال مطرح شد که چرا تنها 86 درصد از برق کشور باید با گاز تأمین شود؟ این اتهام ناروا در حالی تلاش شبانهروزی کارکنان صنعت گاز در 3 دهه گذشته را نادیده گرفت که این صنعت در این مدت، بدون وقفه بیش از 70 درصد سبد انرژی کشور را تامین کرده است.
ربع قرن یکهتازی گاز در مسیر تولید برق ایران
مشخصا نگارنده در این یادداشت عزمی بر آن ندارد تا در مقام دفاع از صنعت گاز کشور برآید اما به منظور درک دقیقتر واقعیت موجود، ارائه چند مورد از آمار رسمی در راستای تبیین وضعیت ضروری است. به عنوان مثال مطابق آمار بررسی سالانه BP در سال ۲۰۲۳، تولید سالانه گاز طبیعی ایران به حدود 270 میلیارد متر مکعب رسیده و مهمتر آنکه رشد پیوسته خود را در زمینه تولید حفظ کرده است و مطابق آمار وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا حجم تولید گاز ایران طی 2 دهه گذشته با بیش از 300 درصد افزایش (شکل 1) از 90 میلیارد مترمکعب در سال2003 به بیش از 276 میلیارد مترمکعب در سال 2023 رسیده و ایران در این مدت همواره در فهرست 3 کشور اول جهان از منظر تولید گاز قرار داشته است.
شکل 1 – روند تولید گاز طبیعی در ایران از سال 2000 بر حسب تراژول
جالب آن که منحنی تولید و مصرف گاز در ایران (شکل 2) نشان میدهد که میزان تولید و مصرف گاز در کشور در تمام این سالها روندی همسو داشته است و به عبارتی عمده گاز تولیدی در داخل کشور به مصرف میرسد و سهم صادرات کمتر از 6 درصد است. این امر حاکی از زیرساخت وسیع و مطمئن انتقال و توزیع گاز در کشور، سهل الوصول بودن دریافت گاز طبیعی و قیمت مقرون به صرفه آن در ایران برای تمامی بخشهای مصرف کننده از خانگی- تجاری تا صنایع عمده و جزء و نیروگاهها است.
شکل 2- نمودار تولید و مصرف گاز طبیعی در ایران
نکته قابل توجه اینکه بخش نیروگاهی، بعد از بخش خانگی- تجاری و خط قرمز شرکت ملی گاز ایران، به عنوان دومین مشترک بزرگ گاز کشور سالانه حدود یک چهارم سهم گاز تولیدی را مصرف میکند. مطابق آمار ارائه شده از سوی وزارت انرژی ایالات متحده آمریکا که در اکتبر 2024 منتشرشده، تا سال 2022 گاز طبیعی 85 درصد و مواد نفتی 8 درصد از سوخت مورد نیاز برای تولید برق ایران را تامین کرده است. (شکل 3)
شکل 3- گاز طبیعی و مواد نفتی بالغ بر 90 درصد سوخت نیروگاهها را تامین میکنند
همچنین میزان برق تولیدی از گاز طبیعی در ایران از سال 2000 تا 2022 بیش از 220 درصد افزایش داشته (شکل4) اما میزان تولید برق در این مدت حدودا 200 درصد رشد داشته است. (شکل 5). علاوه بر این در این مدت بخش گاز با اختلاف چشمگیر نسبت به دیگر بخشها در فرایند تولید برق تاثیر داشته است. (شکل 6)
شکل 4- میزان برق تولیدی از گاز طبیعی از سال 200 تا 2022 حداقل 220 درصد افزایش داشته
شکل5- میزان برق تولیدی در ایران از سال 200 تا 2022 حدود200 درصد افزایش داشته
شکل 6- نمودار سیر صعودی گاز طبیعی در تولید برق نسبت به دیگر حاملها
این وضعیت در شرایطی رقم خورده که پرسشهای جدی پیرامون میزان واقعی بهرهوری تاسیسات نیروگاهها (بعضا تا زیر 20 درصد بهرهوری) بی پاسخ مانده و از سوی دیگر سبد تامین سوخت مورد نیاز نیروگاهی نیز در ایران در بین 30 کشور اول تولید کننده برق جهان یک سویه و نامتعادل است. جدول زیر نشان میدهد که ایران با سهم 1 درصدی از تولید برق جهان وابستگی 86 درصدی به گاز و 9 درصدی به نفت دارد.
این آمار درحالی بین 30 کشور اول تولید کننده برق جهان منحصر به فرد است که حتی سهم گاز در تامین سوخت مورد نیاز نیروگاهها در آمریکا و روسیه به عنوان اولین و دومین تولید کننده بزرگ گاز جهان کمتر از 50 درصد است و باقی سوخت مورد نیاز به تناسب از دیگر حاملها و زیرساختها تامین میشود. این تنوع سبد انرژی در رابطه با چین به عنوان بزرگترین تولید کننده برق جهان نیز به وضوح مشهود است. (جدول شماره 1)
علاوه بر این، آمار متعددی از سیر صعودی تامین گاز نیروگاهها و صنایع حتی بالاتر از سقف تعهد شرکت ملی گاز ایران منتشر شده و مقامات وزارت نیرو از همکاری حداکثری شرکت ملی گاز ایران با نیروگاهها تقدیر کردند.
در کنار همه این موضوعات، سوالات متعددی در رابطه با اجرای تکالیف قانونی وزارت نیرو در خصوص ارتقاء راندمان نیروگاهها (سالانه2 درصد)، روند احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی به جای نیروگاههای حرارتی با هدف کاهش هدر رفت انرژی و تناسب میزان گاز دریافتی با ظرفیت اضافه شده به شبکه برق کشور وجود دارد.
با وجود این؛ تصور غالب جامعه تحت تاثیر اطلاعات گمراه کننده، بر این است که ناترازی گاز عامل اصلی قطعی برق است که بدون شک لطمات ناشی از ترویج این خوراک فکری اشتباه در جامعه، آسیبهای به مراتب سهمگینتری از مصرف مازوت برای کشور دارد.
نهضت ملی حل ناترازی انرژی
سلب مسئولیت یک نهاد (در مفهوم حداکثری آن) از خود درکشاکش مشکلات ملی و چند وجهی یا اتخاذ رویه قدیمی اتهامزنی و فرافکنی، اگرچه در بهترین حالت فشار ناشی از ضعف عملکرد آن نهاد را در کوتاه مدت تا حدی تقلیل خواهد داد اما پیگیری این تاکتیک منسوخ در کلان مسئله، نتیجهای جز عیان شدن ناکارآمدی مدیریتی، تضعیف اعتماد عمومی و افزایش نارضایتی در جامعه را نخواهد داشت.
بحران ناترازی انرژی نه مولود یک دولت و یک سال و یک گفتمان، که نتیجه ریل گذاری اشتباه یا در بهترین حالت از سر ناچاری در حوزه سیاستگذاری انرژی طی دهههای گذشته است. از طرفی این مسئله هرگز با اجرای محدودیتهای مقطعی و هماوردیهای برآمده از بخشی نگری حل نخواهد شد و همانطور که سعید توکلی معاون وزیر نفت در شهریور امسال به آن اشاره کرد،«بازنده اصلی بخشی نگری درموضوع ناترازی انرژی تمامی ارکان کشور هستند». لذا برون رفت از این وضعیت در کنار اقدامات اجرایی عمیق و برنامهریزی شده، نیازمند یک رویکرد ملی و همهجانبه برای تبدیل موضوع ناترازی انرژی به یک «مسلئه عمومی» در سطح جامعه و برجستهسازی آن به عنوان عامل و تضعیف اقتصاد کشور و معیشت مردم است. از این رو، این موضوع باید در جایگاه مطالبه اصلی جامعه از جامعه و جامعه از دولت تعریف شود.
براین اساس به جای تمرکز بر تقابل یا مقصریابی میان نهادهای مختلف، میتوان چالش ناترازی انرژی را در یک قرائت جدید به فرصتی برای خلق یک روایت جمعی و پروژهای مشترک بین دولت و مردم برای عبور سربلند از این مشکل و عاملی برای تقویت همگرایی ملی تبدیل کرد. موضوعی که از آن میتوان به عنوان نهضت ملی حل ناترازی انرژی نام برد.
کوتاه سخن آنکه حرکت به سمت «حل معضل ناترازی انرژی» به عنوان یک «خیر جمعی» در گام اول، مسئولیتپذیری همه دستگاههای مرتبط را به دور از روحیه «مجانی سواری» طلب میکند. در کنار آن، نظارت مسئولانه مردم (به عنوان بزرگترین و اصلیترین گروه مصرفکننده انرژی) بر رفتار مصرف انرژی در تمام بخشها و ارتقاء این نظارت به شکل نظارت مطالبه گرایانه، مکمل این پروژه خواهد بود. آنچه مسلم است در این فرایند سهم اقدامات و وظایف مربوط به دولت (دولت در معانی کلان آن شامل سه قوه و نهادهای خارج از قوه مجریه) بیش از مردم است، اما این به منزله رها کردن مسئولیت نظارت و مطالبهگری آگاهانه از سوی جامعه نیست، چرا که این دو در نقطه پایانی به سرنوشت مشترکی دچار خواهند شد که سعدی شیرازی 700 سال قبل، در مورد آن انذار داده بود.
«کشتی در آب را، از دو برونِ حال نیست، یا همه سود اِی حکیم یا همه درباختن»
انتهای پیام/