کارشناسان مذهبی و سیاسی تبیین کردند
سه ستون قوام و دوام ایران

کشور یا تمدن ایران قدمتی چندهزار ساله دارد. مشخصا درباره آنچه «تمدن» به معنای شهرنشیاش، یا آنچه «نخستین حکومتها» خوانده میشود، میتوان گفت این امر در ایران حدود ۴۷۰۰ سال قدمت دارد، یعنی از زمانی که عیلامیان در بخشهایی از عراق و خوزستان امروزی حکومت تشکیل داده بودند.
ایران آنلاین: اما مسأله مهمتر درباره «ایران» این است که به رغم قدمت حدود 5 هزار سالهاش، امروز همچنان یکی از سؤالهای رایج این است: «ایران چیست؟ ایران یک فرهنگ است یا یک سرزمین؟ اگر یک فرهنگ است، عناصر آن چیست؟»
کمتر کشوری را میتوان یافت که تعریف و شناسایی اجزای فرهنگ و تاریخش، همچنان یک «مسأله» یا یک «سؤال» باشد. اما چرا ایران همچنان مسأله یا همچنان سؤال است؟ در پاسخ به اینکه «چرا ایران را حافظ و نگهبان خرد و آزادی انسان میدانند؟»
میتوان گفت شاید به این دلیل که ایران یک «آتشکده فرهنگی» است. منظور از اینکه ایران یک «آتشکده فرهنگی» است، این است که ایران در طول تاریخش -به تعبیر احمد شاملو – «به پایدارنده آتشها» بوده است، آتش آزادی، آتش خرد، آتش حرمت انسان و آتش ایمان توحیدی. ایران را باید ترکیب یا پیوندی متشکل و مقوم، از عناصر متنوعی چون زبان، اقوام، سرزمین، تاریخ، دین و مانند آن دانست.
اما چرا برخی انسانها این عناصر را از هم تفکیک میکنند و برخی فقط زبان و تاریخ ایران و برخی فقط دین را برجسته میکنند؟
یک پاسخ این است که این تفکیکگران، در این تفکیک غرض و مرضی را دنبال میکنند، غرض و مرض اینکه ایران را از عناصر قدرتبخش و شکلدهندهاش جدا کنند و با استفاده از این جداسازی، قدرت و نفوذ خود را صورتبندی کنند. اما این تلاشی است «دون کیشوت»وار، چرا که اگر این افراد بخواهند اجزای متنوع و مقوم تاریخ، هویت و فرهنگ ایران را از هم جدا کنند، درنهایت کاری بیش از نبرد دون کیشوت با آسیابهای بادی نخواهد بود؛ به این ترتیب که آنان فقط خود را مضحکه میسازند و آنچه در نهایت استوار میماند، ایران موحد در طول تاریخ و مسلمان است.
به رغم این نزاعها و کشاکشها که در میان است، وظیفهای بر دوش ایرانخواهان و ایرانشناسان راستین سنگینی میکند. این وظیفه این است که ایران را باید در کلیت آن شناخت و در کلیت آن معرفی کرد. ایران امروز، هم حامل اسلام انقلابی مبتنی بر تسلیمناپذیری است، هم حامل فرهنگ ایرانی با همه اجزای آن اعم از زبان و شعر و ادبیات و موسیقی، و هم عرفان شیعی آن که شیخ شهابالدین سهروردی و ملاصدرا قلههای آن بودند.
ایران اصیل ترکیبی از چنین سهگانهای است، سهگانهای که هم مقوم وحدت، تعریف ملیت، عامل هویت و ناجی این سرزمین است و هم سهگانهای که باید به جهان شناساند. ایران با این اجزای سهگانه است که میتواند استقلال خود را از نئولیبرالیسم لجامگسیخته، جهانوطنی بیسرزمین و اساساً هر نیروی مخربی که از هر کجای زمین میآید مقابله کند. چرا که ایرانی با چنین اجزا، ریشههای طولانی و هزاران ساله در این سرزمین دارد و چشماندازی وسیع برای آینده. انکار هر ضلع، انکار ایران و تلاشی برای تضعیف و شکنندگی آن است.
انتهای پیام/