جایگاه تزیینات موسیقی ایرانی در ملودی نویسی زرینپنجه
هنر
109520

آهنگساز و مدرس دانشگاه، مهمترین ویژگی آثار مهین زرینپنجه را بهرهمندی از موسیقی ردیف و دستگاهی ایران دانست و گفت: او در زمینه نوازندگی پیانو انگشتان منحصر به فردی داشت و از ترکیب آموختههایش از استادان مختلف از جمله معروفی، محجوبی و ملیک اصلانیان، شیوه جدیدی را برای نوازندگی پیانو خود داشت که شبیه نوازندگی هیچ کدام از آنان نبود.
ایران آنلاین: مهین زرینپنجه موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده پیانو متولد چهارم آبانماه سال ۱۳۱۶ در تهران، فرزند نصرالله زرینپنجه نوازنده، مدرس تار و سهتار و صفیه یگانه نوازنده تار و تنبک بود که یکشنبه (۱۱ خرداد) در متل قو یا سلمانشهر استان مازندران درگذشت.
به گزارش ایرنا، وی تحصیلات خود را در هنرستان موسیقی ملی به ریاست روحالله خالقی آغاز کرد و علم و هنر موسیقی را از اساتیدی همچون ابوالحسن صبا، روحالله خالقی، حسین تهرانی و جواد معروفی فراگرفت. بعدها نواختن موسیقی کلاسیک اروپایی با پیانو را نزد امانوئل ملیک اصلانیان آموخت و موسیقی ایرانی را با مرتضی محجوبی ادامه داد.
زرینپنجه پس از اتمام تحصیلات به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و با تشکیل «ارکستر بانوان» و سرپرستی آن و تکنوازی پیانو در سایر ارکسترها مشغول به کار شد. وی پس از انقلاب به انگلستان رفت، سپس به فرانسه و آمریکا مهاجرت کرد و به تدریس و تمرین پیانو مشغول شد. زرینپنجه دهه پنجاه هم ضبطهایی همراه با هنرمندانی مانند فرهاد فخرالدینی و زندهیادان عماد رام و نادر گلچین داشت.
زرینپنجه بیش از ۶۰ قطعه موسیقی ساخت که تعدادی از آنها نیز توسط ارکسترهای بزرگ دنیا ضبط و اجرا شده است که «لیلی و مجنون»، «غم غربت»، «سرزمین من» و «والس ایرانی» از جمله آثار این هنرمند فقید هستند.
به مناسب چهلمین روز درگذشت این هنرمند با هومن دهلوی موسیقیدان، آهنگساز، مدرس دانشگاه، رهبر ارکستر و نوازنده سازهای پیانو و ویولن و فرزند حسین دهلوی آهنگساز فقید که تنظیم و رهبری ارکستر اثر «والس ایرانی» زرینپنجه را برعهده داشته است، گفت و گو کردهایم که در ادامه میآید.
دهلوی درباره نحوه آشنایی و همکاری خود با مهین زرینپنجه اظهارداشت: آشنایی من با خانم زرینپنجه به سالهای بسیار دور بازمیگردد، او دانشآموخته هنرستان موسیقی ملی بود و والدینم (حسین دهلوی و سوسن اصلانی) هم سالها در آن هنرستان فعالیت داشتند، آشنایی و ارتباط خانم زرینپنجه با خانوادهام در طول سالها حتی زمانی که او از ایران مهاجرت کرد و مدتی در خارج از کشور ساکن بود، ادامه داشت، در سفرهایی که زرینپنجه به ایران داشت، این دیدارها مجدد انجام میشد و من هم در اغلب این دیدارها حضور داشتم.
وی گفت: زمانی که خانم زرینپنجه با آثارم آشنا شد و متوجه شد که بیشتر آثارم در زمینه ارکسترال است، علاقه دارم از عناصر موسیقی ایرانی در آنها بهره ببرم و این دیدگاه به نوعی با دیدگاه او مشترک بود، پیشنهاد همکاری به من داد تا تعدادی از آثارش را که برای پیانو نوشته بود برای ارکستر تنظیم کنم. البته نگاه هر کدام از ما مقداری متفاوت بود؛ خانم زرینپنجه بیشتر از موسیقی ردیف و به خصوص موسیقی دستگاهی ایران در آثارش بهره میبرد و ملودیهایش خیلی مرتبطتر با ردیف موسیقی ایرانی بود اما من در آثارم بیشتر از عناصر کوچک و موتیفهای موسیقی ایران و نواحی ایران بهره میبرم، به همین دلیل این کار برایم هم جذابیت تازهای داشت و دیدم با نگاه جدیدی میتوانم آثار جدیدی تنظیم کنم، با علاقه بسیار پیشنهاد او را پذیرفتم.
دهلوی افزود: خانم زرینپنجه پیش از همکاری با من، با موسیقیدانان بسیاری در کشورهای مختلف و موسیقیدانان غیرایرانی همکاری داشت و آثارش تنظیم و توسط ارکسترهای بزرگ و مختلف اجرا شده بود اما با توجه به اینکه او دید، من به عنوان یک موسیقیدان ایرانی هم به موسیقی ایرانی و هم به موسیقی کلاسیک جهانی آشنا هستم و این نگاه با نگاه موسیقاییاش مقدار زیادی همجهت است، باهم همکاری کردیم و این همکاری بیش از ۱۵ سال ادامه داشت و آثار مختلف زرینپنجه را برای آنسامبلها و ارکسترهای مختلف تنظیم کردم، تعدادی از آنها ضبط شدند و تعدادی نیز با رهبری من اجرا شدند.
بهرهمندی از موسیقی دستگاهی
این آهنگساز درباره ویژگیهای آثار زرینپنجه خاطرنشان کرد: نخستین و مهمترین ویژگی آثار زرینپنجه این بود که بسیاری از ملودیهایی که در آثارش استفاده میکرد، برگرفته از موسیقی دستگاهی ایران و ردیف موسیقی ایرانی بود، با توجه به اینکه زرینپنجه شناخت بسیار خوبی از موسیقی ایرانی داشت، از این موسیقی به خوبی در آثار آهنگسازیاش بهره میگرفت، استفاده از ریتمهای نسبتاً پرتحرک و پرجنب و جوش را همیشه ترجیح میداد که در عین حال ساده و رونده باشند و همیشه از ریتمهای پیچیده پرهیز میکرد.
وی گفت: زرینپنجه همواره در ارتباط با هارمونی یا چندصدایی کردن موسیقی پیشنهادهایی در قالب آکوردها داشت اما در نهایت آن را بیشتر به من میسپرد تا در آن بخش هم بتوانم دخل و تصرف داشته باشم، با این وجود تاکید داشت که قصد ندارد موسیقیاش از نظر چندصدایی هم دچار پیچیدگیهای بیهوده شود و به همین دلیل همیشه سعی میکردم بافت هارمونیک را از درون خود ملودیهای او تعریف کنم تا متناسب با فضای قطعههای او باشد.
دهلوی افزود: زرینپنجه در آثارش تمایل داشت که ملودیها در صورت امکان به صورت چندصدایی در بخشهای مختلف تکرار شوند و یک حالت گفت و گویی میان سازها و خطهای ملودی اتفاق بیفتد که در زبان موسیقی به آن کُنترپوان میگوییم که همزمان چند ملودی یا یک ملودی در چند خط به بخشهای مختلف موسیقایی سپرده میشود و در بسیاری مواقع به زیبایی بیشتر اثر میانجامد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: همچنین از لحاظ فرم آثار، زرینپنجه جزو آهنگسازانی بود که بسیار توجه خاصی به فرم؛ تقسیمبندی که میان جملات ملودیها اتفاق میافتد و فرم کلی که در طول قطعه قرار است شکل بگیرد، داشت، فرم برای او بسیار حائز اهمیت بود و به تمام زوایای یک اثر از ابتدا تا انتها فکر میکرد. در مجموع زرینپنجه علاقه داشت نگاه تازهای در موسیقی ایرانی را با ارکستر معرفی کند و نشان بدهد که نه تنها زوایای موسیقی ایرانی را در خودش گنجانده باشد، در استانداردهای موسیقی جهانی هم بگنجد.
وی اظهارداشت: خانم زرینپنجه گوش بسیار خوبی در موسیقی داشت، نه تنها در آثار خود حتی در آثار گذشتگان و استادانش همچون روحالله خالقی و سایر آهنگسازان، تمام خطهای سازها را در ارکستر از حفظ بود و این نشان میدهد که چقدر در این زمینه توانایی منحصر به فردی داشت.
دهلوی گفت: همچنین زرینپنجه در زمینه نوازندگی پیانو، انگشتان منحصر به فردی داشت و از ترکیب آموختههایش از استادان مختلف از جمله معروفی، محجوبی و ملیک اصلانیان، شیوه جدیدی را برای نوازندگی پیانو خود داشت که شبیه نوازندگی هیچ کدام از آنان نبود اما عصاره و نتیجه کارهای استادان زرینپنجه را هم میتوانستیم در اجراهای او به خصوص در تکنیکهای دست راستش ببینیم.
این رهبر ارکستر افزود: زرینپنجه یکی از منحصر به فردترین نوازندگان پیانو ایرانی بود، مهارت انگشتان او در نوازندگی پیانو بسیار قابل توجه و شیرین بود، تزیینات و زینتهای موسیقی ایرانی را به زیبایی هر چه تمامتر در خطهای ملودی به وجود میآورد که این ویژگی را در نوع ملودینویسی زرینپنجه هم کم و بیش میتوانیم ببینیم.
وی بیان کرد: زرینپنجه تا حدی ذوق شعر هم داشت و در بسیاری مواقع روی ملودیهایی که مینوشت، خودش ابتدا شعری را میگنجاند و بعد آن را به شاعر میداد تا از نظر ادبی، ریتم و اوزان عروضی با موسیقی هماهنگی درستتری داشته باشد. در تمام آثار او که دارای کلام و شعر بودند، ابتدا ملودی نوشته شده بود و بعد روی آن شعر گذاشته شد، زرینپنجه هیچ وقت به سراغ شعرهای آماده نرفت که از قبل شعری را انتخاب کند و سپس روی آن ملودی بنویسد.
ویژگیهای اخلاقی زندهیاد زرینپنجه
دهلوی درباره خصوصیات اخلاقی زندهیاد زرینپنجه گفت: او بسیار خوش برخورد بود و با احترام با همه برخورد میکرد حتی در زمان کار با اینکه خیلی جدی و خیلی با تمرکز در استودیو بر کار نوازندگان نظارت داشت اما هر مطلبی که قرار بود به خصوص به نوازندگان بگوید، خیلی سعی میکرد با احترام و آرام به آنان منتقل کنند تا در حس نوازندگان خللی ایجاد نشود و میگفت که این ویژگی را از استادانش آموخته است که سعی کند این احترام متقابل را در فضای کاری با تمام آن جدیتش حفظ کند.
وی افزود: زرینپنجه بسیار متواضع بود، در عین حال که تواناییهای موسیقیاش از نظر نوازندگی و گوش موسیقی بسیار خوب بود اما همواره احترام پیشکسوتان خود را حفظ میکرد و حتی به جوانان بسیار احترام میگذاشت، بسیار سخاوتمند بود، بارها دیدم و همیشه درخواست داشت تا اسمی از او برده نشود، در حد توانش به افراد مختلف بسیار کمک کرد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: زرینپنجه سالها به برخی از دانشجویان ایرانی که در خارج از کشور و اروپا تحصیل میکردند، در حد بضاعتش کمک مالی ماهانه میکرد تا امور روزمره آنان بهتر و راحتتر بگذرد. همچنین به بسیاری از هنرمندان برای اجرا یا ضبط آثارشان کمک کرد و میگفت که اینها باید در تاریخ فرهنگ و موسیقی ایران ثبت شود و اگر آن هنرمند توانش را ندارد، در حد توانم به او کمک میکنم تا این گونه آثار ثبت شود.
ناشناخته ماندن آثار زرینپنجه در زمان حیاتش
دهلوی درباره ناشناخته ماندن زرینپنجه و آثارش گفت:دلایل متعددی برای ناشناخته ماندن این آهنگساز و آثارش وجود دارد که مهمترین آن ایجاد محدویتهای بسیاری برای فعالیت بانوان است. این محدودیتها باعث میشود که بسیاری از بانوان هنرمند همچون زرینپنجه نتوانند به راحتی آثارشان را ارائه کنند. در تمام این سالها، این آهنگساز آثارش را با هزینه شخصی تولید کرد و رایگان در اختیار عموم مردم قرار داد اما هرگز هیچ حمایتی از او انجام نگرفت. طبیعی است که وقتی هنرمندی با محدودیتهایی رو به رو شود و نتواند آثارش را به عنوان یک موسیقیدان آکادمیک و حرفهای ارائه کند، این آثار خیلی کم به گوش علاقهمندان و عموم مردم میرسد و آن هنرمند هم ناشناخته میماند.
انتهای پیام/