«ایران»چهار مسأله آلودگی هوا، آب، اصلاح قیمت بنزین و معضلات معیشتی را منظر رابطه دولت و ملت بررسی میکند
پاسخ به یک نگرانی عمومی
دولت
133138
کمتر رئیسجمهوری را میتوان سراغ گرفت که همچون پزشکیان بحرانها را به رسمیت شناخته باشد. به رسمیت شناختن، از مجرای بیان صریح، آشکار و بدون پرده پوشی ابعاد این بحرانها رخ داده است.
مرتضی گلپور-دبیر گروه سیاسی: نسبت دولت چهاردهم، بویژه نسبت رئیسجمهوری با بحرانهای مختلف چیست؟ شواهد، علیالخصوص اظهارات رئیسجمهوری درباره انواع بحرانها، از آب و بنزین تا هوا نشان میدهد، رئیسجمهوری و دولت بر ابعاد و اهمیت ریشه مشکلات واقف هستند. به رغم این، به نظر میرسد بخشهای سیاسی و رسانهای که قاعدتاً باید بسامددهنده این نگرانیهای دولت و بازتابدهنده راهکارها باشند، عموماً به شیوهای سلبی برخورد میکنند. این در حالی است که رویکرد رئیسجمهوری و دولت، دستکم چهار رکن اساسی دارد: اول؛ شناسایی دقیق مشکلات، دوم؛ طرح صریح و بدون پردهپوشی با مردم و جامعه، سوم؛ تعریف راهکارها و چهارم؛ بیان راهکارها به مردم. رکن اول و دوم رویکرد دولت با یکدیگر ارتباط دارند؛ زیرا بیان صریح و آشکار مشکلات است که میتواند همراهی و همکاری همه بخشها و جامعه را به دنبال داشته باشد. علت این است که پزشکیان در مقام رئیس دولت، بارها اعلام کرد، دولت بیجامعه، قدرتی ندارد و هر قوتی که دولت دارد از جامعه است.
اول: شناسایی دقیق مشکلات
شاید هیچکس به اندازه پزشکیان از ریشهها، ابعاد و پیامدهای بحرانها اطلاع نداشته باشد. پیش از این، بسیاری مسأله آب را صرفاً در تأمین آب آشامیدنی محدود میکردند. اما پزشکیان مسأله آب را به غیرقابل گسترش یا حتی غیرقابل سکونت شدن تهران هم تسری داد. تأکید او بر اینکه با فرونشستهای ناشی از بحران آب، محیطزیست تخریب شده و امکان زیست در ایران کاهش مییابد، نشانه دیگری است بر آگاهی رئیسجمهوری از بحران آب. درباره بنزین، آنجا که از هزینه سالانه 170 میلیارد دلاری نفت و گاز در کشور میگوید و آن را بدون آورده توسعهای میداند، ناظر بر شناخت ابعاد مشکلات است.
دوم: ضرورت طرح صریح مشکلات با مردم
کمتر رئیسجمهوری را میتوان سراغ گرفت که همچون پزشکیان بحرانها را به رسمیت شناخته باشد. به رسمیت شناختن، از مجرای بیان صریح، آشکار و بدون پرده پوشی ابعاد این بحرانها رخ داده است. صراحت رئیسجمهوری با مردم در پیش گرفت و مشکلات را بیپرده پوشی بیان کرد به گونهای شد که برخی رسانهها و جریانها را به انتقاد واداشت. این دسته معتقد بودند بیان مشکلات از سوی عالیترین مقام اجرایی به منزله ارائه تصویر توأم با ضعف است. در مقابل، پزشکیان و دولت بر دو واقعیت تأکید کردند. اول اینکه توصیف دقیق مشکلات به معنای ضعف نیست، آغازی است برای شناخت کامل مسأله که باعث یافتن راهکارهای جدی و جلب همراهی مردم و ارکان کشور میشود. دوم اینکه با وجود شبکههای اجتماعی و بالاتر از آن، وقتی مردم کاستیها را لمس میکنند، نمیتوان با استفاده از کلمات دوپهلو و استعاری عمق مسألهها را پنهان کرد یا تصویر دیگری به آنان نشان داد. براین پایه است که پزشکیان از بیان صریح مشکلات با مردم به عنوان ابزاری برای ایجاد تکانهها و جلب همکاریها برای حل مشکلات کشور هم از سوی مردم و هم دیگر ارکان بهره میبرد. وقتی پزشکان آبان ماه 1403 در حاشیه جلسه دفاع از لایحه بودجه 1404 در بهارستان، گفت: «اگر ارز را به واردات بنزین اختصاص بدهیم، نمیتوانیم پول بازنشسته، گندمکار یا مابه التفاوت حقوق را بدهیم. ما حق مردم را باید بدهیم»، ناظر بر این واقعیتهاست.
سوم: تعیین راهکارها
آیا دولت فقط حرف میزند یا عمل هم میکند و راهکارها را هم میداند؟ درباره بنزین، مصوبه اخیر نشان داد دولت راهکار را میداند، اما تابآوری جامعه را هم لحاظ کرده است. اما جلسه مدیریت مصرف انرژی که شنبه گذشته برگزار شد، نشان داد دولت نه تنها راهکارهایی را تعریف کرده، بلکه در اجرا هم جدی است. تلاش برای جایگزینی برق با گاز در صنایع، برقی کردن خودروها و این واقعیت که در یک سالِ دولت چهاردهم میزان راهاندازی نیروگاه برق خورشیدی 7 برابر همه ادوار گذشته بود ناشی از این است که دولت راهکارهایی دارد.
چهارم: بیان راهکارها به جامعه
در همه دولتها و کشورها، دولتها بدون همراهی مردم و بدون همراهی دیگر ارکان کشور نمیتوانند کاری از پیش ببرند. بیان مشکلات از سوی پزشکیان ناظر بر همین است. البته که دولت امروز در بیان و توضیح راهکارها به مردم با هدف جلب همکاری آنها نواقصی دارد. این نواقص به گونهای است که گویی پزشکیان پرکارترین عضو کابینه در حوزه رسانهای و افکارعمومی هم است. اما شواهدی هم هست که مثلاً درباره بنزین یا آب و حتی گاز، دولت درحال گفتوگو با مردم است؛ گفتوگویی که هنوز کامل نیست.
دولت در میانه است
باید از نظرسنجیها فهمید حس مردم به دولت چگونه است. البته وقتی پزشکیان به زبان خود اعلام کرد مردم از ما راضی نیستند، میتوان دریافت که ناترازیها یا بحرانها، حتی اگر پزشکیان هم به زبان نیاورد، حقیقتی نیست که بر مردم پوشیده باشد و آن را لمس نکنند اما نکته این است که دولت در وسط میدان حضور دارد. امروز دولت در راه است، میتوان با حفظ موقعیت نقادانه نسبت به دولت به این راه پیوست تا ثمره این همراهی به مردم برسد.
رسانهها و مسألههای ایران
پرسش مهم این است که وظیفه رسانه چیست و مهمتر اینکه وظیفه روزنامه ایران در مواجهه با این وضعیت چیست؟ منظور از این «وضعیت»، موقعیت فعلی کشور است که در یک سو بحرانها قرار دارند، سوی دیگر مردم قرار دارند که به صورت روزانه معضلات را لمس میکنند، سوی دیگر دولتی که معضلات را میشناسد و در نهایت مخاطبان دولت که همه بخشها و ارکان جامعه، اعم از حوزه مدنی و حوزه رسمی هستند که هر راهکاری باید از طریق گفتوگو و همکاری با آنان بگذرد. در چنین «وضعیتی» رسانه و به طریق اولی روزنامه ایران، حلقه واسط دوجانبه است برای انتقال مشکلات جامعه به مردم و انتقال سخنان دولت به جامعه. برای ایفای بهتر این نقش، در گام اول معضلات دارای اولویت امروز ایران، شامل مسأله آب، معیشت مردم، بنزین و آلودگی هوا به عنوان اصلیترین موضوعات مورد بررسی و مطالبه احصا و تعیین شد. این معضلات چهارگانه به این دلیل مشخص شد و پیگیری همهجانبه آنها در دستورکار روزنامه ایران قرار گرفت که اولویت آنها امروز بیشتر از سایر موضوعات کشور است. در این مسیر، چند سازوکار نیز تعیین شده است؛ اولین سازوکار، شفافیت است، به این معنی که نه قرار است معضلات پنهان شوند و نه کمنمایی، درعین حال که از بزرگنمایی معضلات هم اجتناب خواهد شد. اما این شفافیت دوسویه خواهد بود، به این معنی که هم سخنان مردم به صورت شفاف بیان میشود، هم راهکارهای دولت. برای پیگیری این شفافیت چند اقدام یا مسیر طراحی شده است که مهمترین آنها گفتوگو با مردم در کوچه و خیابان است، چرا که از این طریق میتوان بیواسطه سخنان آنان را شنید و آن را در رسانه منعکس کرد. کارشناسان در گام بعدی قرار دارند، زیرا گفتوگو با آنان زمینه شفافتر و بررسی علمیتر و کارشناسیتر موضوع را مشخص میکند. گام سوم، طرح مسألههای مردم و کارشناسان با مدیران و مسئولان و مطالبه پاسخ و راهکار از آنان است. معضلات برشمرده شده، یعنی کمبود آب، آلودگی هوا، ضرورت سیاستگذاری بنزینی و در نهایت ضرورت کمک به بهبود معیشت مردم امروز همزمان پیش آمدهاند و به همین دلیل به صورت همزمان بررسی میشوند، اما این همزمانی به معنی وجود رابطه علت و معلولی میان آنها نیست. به دیگر سخن، همزمانی معضلات، صرفاً اتفاقی زمانی و تاریخی است و این گونه نیست که یکی از اینها سبب بروز دیگری شده باشد. بهویژه اینکه این مسأله تاریخ جدا دارد. بیراه نیست اگر مهمترین منتقد وضع موجود در این معضلات چهارگانه را شخص رئیسجمهوری بدانیم، از این رو اجزای دیگر دولت، نه میخواهند و نه میتوانند این معضلات را انکار کنند. روزنامه ایران نیز همچون دیگر بخشهای جامعه و همچنان که کارکنانش در همین شهر زندگی میکنند، معضلات را لمس و همچون سایر مردم اثرات آن را در زندگی خود تجربه میکنند. اما برای توضیح بهتر این معضلات از سوی مردم و تبیین راهکارها از سوی دولت، روزنامه ایران برنامههای سهگانهای در بخشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعریف کرده است. هر یک از این بخشها همه موارد برشمرده، یعنی گفتوگو با مردم، سپس کارشناسان و در نهایت دولتمردان را در حوزههای مرتبط با معضلات چهارگانه دنبال خواهند کرد. هدف در نهایت یک چیز است؛ شفافسازی در معضلات چهارگانه و درعین حال تبیین خط مشیهای تعریف شده از سوی دولت، چرا که معضلات ملی است و راه برونرفت هم فقط از نگاه و عملی ملی حاصل میشود.
انتهای پیام/