کامران فانی که چند دهه از عمر خود را وقف فرهنگ‌نویسی و کتابداری کرده بود، در ۸۱ سالگی درگذشت؛

مجنون کتاب

فرهنگ

135537
مجنون کتاب

«من از کودکی شیفته کتاب شدم. علت آن را هم دقیقأ نمی‌دانم؛ اینکه چرا در خانواده‌ای که دیگران کوچک‌ترین علاقه‌ای به کتاب نداشتند، تنها من چنین دلبستگی‌ای داشته‌ام! احتمال دارد واقعاً «ژن کتاب» وجود داشته باشد. این ژن در برخی افراد بروز می‌کند، نمایان می‌شود و پس از آن جامعه و کوشش‌های فردی به پرورش بیشترش کمک می‌کنند.

مریم شهبازی - گروه کتاب: با این‌ همه، همچنان نمی‌دانم چرا شیفتگی به خواندن، بیش از دیگران در من وجود دارد. یکی از علت‌ها این است که با خواندن، به دانش ما افزوده می‌شود و کتاب در واقع وسیله‌ای برای این کار است؛ ابزاری برای ضبط دانش‌ها که اندیشه را از گزند زمان حفظ می‌کند.»

این سخنان را کامران فانی شامگاه دهم اسفند ۱۳۹۴، در مراسم بزرگداشتش بر زبان آورد؛ جملاتی که نه فقط شرحی شخصی از نسبت او با کتاب، بلکه چکیده‌ای از یک زیست فرهنگی چند دهه‌ای بود. زیستی که از کودکی با کتاب آغاز شد و تا واپسین سال‌های عمرش ادامه یافت؛ بی‌وقفه، بی‌ادعا و عمدتاً دور از هیاهوی شهرت و عناوین پرزرق و برق.

کامران فانی، ادیب، کتاب‌شناس، فرهنگ‌نویس، مترجم و از چهره‌های اثرگذار فرهنگ معاصر ایران، سرانجام پس از ماه‌ها درگیری با آلزایمر و مشکلات ناشی از کهولت سن، در ۸۱ سالگی درگذشت. نام او بیش از آن‌که به یک کتاب یا عنوان مشخص گره خورده باشد، با کتاب به‌مثابه یک امر فرهنگی و اجتماعی پیوند خورده است؛ تا جایی که برخی دوستان و هم‌نسلانش، او را «آقای کتاب» می‌نامیدند.

کامران فانی، ۲۵ فروردین ۱۳۲۳ در قزوین به دنیا آمد و زندگی‌اش از نوجوانی با کتاب گره خورد. نخستین تجربه‌اش در کتابداری به دوران دبیرستان بازمی‌گشت؛ زمانی که کتابخانه مدرسه را سامان داد و کار فهرست‌نویسی آن را برعهده گرفت. همین دلبستگی زودهنگام، به‌تدریج مسیر تحصیلی و شغلی او را نیز تغییر داد. ابتدا وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شد، اما پس از دو سال دریافت که علاقه واقعی‌اش در جای دیگری است. پزشکی را رها کرد و به رشته زبان و ادبیات فارسی و سپس کتابداری روی آورد؛ انتخابی که بعدها به یکی از مسیرهای مؤثر در شکل‌گیری کتابداری نوین در ایران انجامید. دوران تحصیل فانی با بهره‌مندی از محضر استادانی چون عبدالحسین زرین‌کوب، بدیع‌الزمان فروزانفر، ذبیح‌الله صفا و پرویز خانلری همراه بود. همزمان، هم‌کلاسی بودن با چهره‌هایی مانند بهاءالدین خرمشاهی، سعید حمیدیان و حسن انوشه، او را در متن یک نسل مؤثر و پرکار فرهنگی قرار داد؛ نسلی که بعدها بسیاری از پروژه‌های مرجع کشور را پیش برد.

فانی سال ۱۳۵۲ مدرک فوق‌لیسانس کتابداری و اطلاع‌رسانی را دریافت کرد و از سال ۱۳۵۹ فعالیت حرفه‌ای خود را در کتابخانه ملی ایران آغاز کرد؛ او در کتابخانه ملی، افزون بر عضویت در هیأت علمی، به‌عنوان مشاور ریاست و عضو شورای عالی مشاوران نیز فعالیت داشت و در طراحی و اجرای پروژه‌های زیربنایی نقشی محوری ایفا کرد و به عنوان یکی از پیشگامان کتابداری نوین در ایران به ایفای نقش پرداخت؛ به‌ویژه در حوزه رده‌بندی و سامان‌دهی دانش. «رده‌بندی تاریخ ایران» و «رده‌بندی فلسفه اسلامی» از مهم‌ترین نمونه‌های این تلاش‌ها هستند؛ کارهایی زمانبر و دقیق که بنیان حافظه علمی و فرهنگی کشور را شکل می‌دهند.

همزمان با این فعالیت‌ها، فانی در تدوین و پیشبرد پروژه‌های مرجع فرهنگی نیز نقش مؤثری داشت؛ از جمله «دایرة‌المعارف تشیع»، «دانشنامه دانش‌گستر»، «دانشنامه کودکان و نوجوانان» و «فرهنگ موضوعی قرآن». در این آثار، او گاه مسئولیت سرپرستی، گاه ویراستاری و در مواردی مشارکت مستقیم در تألیف را برعهده داشت. فانی اگرچه مترجمی چیره‌دست بود و آثاری چون «خطابه پوشکین» داستایفسکی، «علم در تاریخ» اثر برنال و «موش و گربه» گونتر گراس را به فارسی ترجمه کرد، اما در سال‌های بعد ترجیح داد توان و زمان خود را به پژوهش‌های بنیادی و زیربنایی اختصاص دهد. او بارها گفته بود که کارهای زیرساختی را بر هر نوع تولید فردی ارجح می‌داند؛ همین نگاه سبب شد که با وجود انبوه دانش و تجربه، شمار کتاب‌هایی که به نام او منتشر شد، محدود باقی بماند.

فروتنی، اخلاق حرفه‌ای و حس مسئولیت اجتماعی، از ویژگی‌های برجسته شخصیت فانی بود. او دانسته‌هایش را انباشته‌ای شخصی نمی‌دید، بلکه سرمایه‌ای عمومی تلقی می‌کرد که باید در اختیار دیگران، به‌ویژه نسل‌های جوان‌تر قرار گیرد. شاید به همین دلیل است که رد پای او را می‌توان در بسیاری از کارهای مرجع چهار دهه اخیر فرهنگ ایران دید؛ حضوری خاموش اما ماندگار. زندگی کامران فانی، همچون سخنانش درباره کتاب، گواه این باور بود که اندیشه اگر ثبت و منتقل نشود، فرسوده می‌شود. او عمرش را صرف ثبت، نظم‌بخشی و ماندگار کردن اندیشه‌ها کرد؛ حتی اگر نام خودش، آگاهانه، در حاشیه بماند.


انتهای پیام/
دیدگاه ها